ما ایرانیها هنوز که هنوز است بعد از گذشت 200 سال در تمام کنشهایمان از دگرگون ساختن حکومت صحبت میکنیم. ولی به تجربه دیده ایم که با تعویض حکومتها و دولتها، دشواریها نیز ازبین نرفته اند. پس منطقأ باید نتیجه بگیریم که عیب نه در حکومت بلکه در تفکر ماست. با کمی دقت معلوم میشود که این تفکر،متأثر از دین استکه از حکومت یک "عقل کّل" می سازد. با این تصوّر، ما، ندانسته، همه جا روبرو هستیم زیرا همه درآن و در پناه آن میخواهند همه چیز را حلّ و فصل بکنند! به این دلیل نیز مشاهده میشود «همه روی حکومت شرط بندی میکنند و حساب و کتاب باز مینمایند». درحالیکه امروز این تفکر اعتباری ندارد. حکومت در عصر مدرنیته بخش کوچکی از کلّ جامعه است. در دنیای متجدد کنونی جامعه خودش به جوامع کوچکتر شکسته میشود که همه مستقل و مجزا ازهم بنابر کارآیی خاصی فعالیت میکنند. لذا آنها که همه چیز را در سایه حکومت میتوانند ببینند نه تنها مدرنیته را نفهمیده اند، نه تنها دمکراسی را هضم نکرده اند بلکه آنها مسلمأ دیکتاتورهای آینده کشورخواهند بودو مردم را باید ازآنان برحذر داشت. دکتر ن. واحدی