هفتهزاده و یأس فلسفی
ای روزگار... این روزها برخی از این علمای سیاسی از اظهارات عسگراولادی تازه مسلمان درباره این که موسوی و کروبی جزو سران فتنه نیستند و بلکه همیاران پلیس –ببخشید- همیاران فتنه بودندف چنان جشن هستهای برگزار کردهاند و دو تا انگشت خود را به نشانه پیروزی در چشم و چال مردم میکنند که آدمی همین طور هاج و واج میماند از این جماعت یأجوج و مأجوج!
باور کنید این چیزها را که میبینم گاهی با منزل جان درد و دل میکنیم که اگر سطح مطالبات جنبش سبز به اینجا رسیده است که مثلا یک چل قوزی بگوید موسوی و کروبی فتنهگر نیستند و مفتون فتنهاند و ما عشق کنیم، خب مرض داشتیم اصلا جنبش کنیم و این همه بدبختی و مصیبت برای خودمان و مردم به وجود آوردیم، چند صد نفر را به کشتن بدهیمف چند صد نفر را هم کهریزکی کنیم، چند هزار نفر را زندانی و یکی - دو میلیون را هم ترانسفر کنیم به اروپا و آمریکا!
خب که چی؟ این که علم الهدی یا عسگراولادی تشخیص دهند که فلانی و فلانی با یک درجه تخفیف از «سر» فتنه به قسمتهای تحتانیتر فتنه تنزل پیدا کردهاند و ما چنان بیخود شویم که رسانهها با آب و تاب این موفقیت بزرگ جنبش سبز را در بوق و کرنا کنند و یک بنده خدایی هم چنان جو را بغل کند و نامه فدایت شوم برای عسگراولادی بنویسد و البته آقا حبیب هم در پاسخ بزند برجکش را بیاورد پایین!
خداوکیلی ما را مرام کش کنید یک چند خطی درباره این موضوع بنویسید، چون بدجوری دچار یأس فلسفی شدم و دائم با خودم فکر میکنم اگر مطالبات ما آزادی زندانیهای سیاسی و رفع حصر و اینها بود، خب مرض داشتیم ریختیم تو خیابان، همان موقع همهشان آزاد بودند و کسی هم حصر نبود و داشتیم بخور و نمیر زندگیمان را میکردیم و میتوانستیم مثل سال ۸۴ یک جمله بگوییم: «گور پدرشان هر کس رییس جمهور شد که شد به ما چه...»
امضا جمع کنید تا امضا دانتان پاره شود
این علی مطهری هم ما را گیر آورده ها... هر روز یک بازی شروع میکند و تعدادی امضا جمع میکند تا یک وزیر را استیضاح کند و بعد دو روز میگذرد و همه آنهایی که امضا کردند یکی یکی امضایشان را پس میگیرند و باز از اول یکی دیگر را علم میکند و الان پنج سال است که از مجلس هشتم تا امروز همین مسخره بازی را ادامه میدهد.
شما نگاه کنید از مجلس هشتم تا الان هشدار داده که اگر وزیر کار، سعید مرتضوی، متهم جنایت کهریزک را از صندوق تامین اجتماعی برکنار نکند وزیر کار را استیضاح خواهد کرد.
حالا بعد از یک سال سعید مرتضوی سور و مور و گنده در خدمت اسلام و مسلمین بر ریاست صندوق تامین اجتماعی بزرگ ترین نهاد اقتصادی کشور تکیه زده و سهام نصف کارخانهها و مجتمعهای تجاری و صنعتی کشور را هم به نام خودش زده و از عمر دولت هم چند ماهی بیشتر باقی نمانده، بعد این علی آقای مطهری هنور دنبال امضا جمع کردن است!
جالب اینجاست که احمدینژاد هم مارمولک بازی در آورده و در مصوبهای اختیارات عزل و نصب مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی را به معاون اول رییسجمهوری داده و خب همان طور که میدانید طبق قانون، نمایندگان مجلس حق استیضاح معاون اول رییس جمهور را ندارند! به همین سادگی به همین خوشمزگی! حالا بروند انقدر امضا جمع کنند تا امضا دانشان پاره شود!
مدیریت اقتصادی منزل جان
خدا بگم این ایرج خان ندیمی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس را چه کار کند که یک هفته روزگار برای ما نگذاشته است.
ایرج ندیمی که ظاهرا جزو فراکسیون زن ذلیلهای مجلس است گفته که «اعمال مدیریت اقتصادی زن در خانواده میتواند میلیاردها دلار صرفهجویی ارزی به همراه داشته باشد.»
همین جمله کافی بود که منزل جان، بنده را از مدیریت اقتصادی خانه عزل و خودش را در این سمت نصب کند و هر چه پول داشتیم و نداشتیم را از بنده اخذ کرده و نشان به آن نشان که یک طرح تحول اقتصادی در منزل راه انداخته و طی آن صبح به صبح دو هزار تومان به عنوان یارانه نقدی در جیب ما می گذارد تا خودمان را به اداره برسانیم و برگردانیم!
از آن طرف یک هفته است که جوراب ما سوراخ شده و هر چه رایزنی میکنیم که دست کم یک بن خرید کالا به ما بدهد تا جوراب بخریم زیر بار نمیرود و میگوید که باید در برابر سوراخ جوراب مقاومت اقتصادی کنیم بعد خودش به عنوان مدیر اقتصادی جدید در حالی که بعد از هر وعده غذایی سه بسته چیپس میل میفرمایند، رفته کلاس ایروبیک ثبت نام کرده تا روی فرم بماند!
شغل شریف زورگیری
انگار اعدام آن دو جوان زورگیر که روی هم 50 هزار تومان از این زورگیری کاسب شده بودند زودتر از آن چه فکر میکردیم نتیجه داد و خیر سر صادق لاریجانی، امنیت به صورت کامل در جامعه حکمفرما شد به طوری که اگر قبلا سارقان مسلح در کمین ماشین حمل پول بانک مینشستند، روز گذشته خبر آمد که چند شرور در تبریز به ماشین آمبولانس حمل کننده یک بیمار اورژانسی حمله کرده و خسارتهایی به آمبولانس وارد آوردهاند.
یعنی وضعیت اقتصادی به قول مقام ضخیم رهبری آنقدر شکوفا شده، آن قدر شکوفا شده، آن قدر شکوفا شده (یعنی تا صبح بگم جا دارد!) که تقریبا در هر خانواده چند نفر به شغل شریف زورگیری روی آوردهاند و اگر یک کم دیگر شکوفا شود کم کم به شعار «هر ایرانی یک زورگیر» نزدیک میشویم!
ایرباس لیزینگی
معلوم نیست کدام شرکت هواپیمایی بوده که یک سری هواپیمای ایرباس دست دوم اما تمیز در حد صفر که زیر پای یک خانم خلبان بوده که با آن میرفته جزایر قناری و میآمده به صورت لیزینگ! در اختیار ایران قرار داده بوده و ایران هم ماه به ماه قسط آن را پرداخت میکرده اما ظاهراً بعد از شکوفایی اقتصاد در این چند ماه اخیر، مسئولان در زیر پرداخت اقساط دچار زایمان شدهاند و ایرباسها را پس دادهاند.
این را من از خودم در نیاوردهام ها... بلکه سیروس باهری٬ مدیرعامل شرکت هواپیمایی ایران ایرتور گفته که «یکی از ایرباسهای ایران ایرتور به صورت قسطی خریداری شده بود اما پس از مشکلات ارزی نتوانستیم از عهده پرداخت اقساط آن برآییم؛ بنابراین آن را پس دادیم»
حالا این آقا سیروس نگفته که چند تا قسط پرداخت شده و چند دور با این ایرباسها زدند اما آن چه مشخص است این که هیچی همین توپولوفهای درپیت خودمان نمیشود! راحت جادار منفجر...
تخم کفتر و دوشیزه بلوند
فکر کنم این احمد خاتمی راست گفته بود که روحانیت و مقامهای جمهوری اسلامی هم مثل مردم از گرانیها در «رنج» هستند.
چون به نظر میرسد گرانی مرغ و تخم مرغ به بیت حضرت آقا هم سرایت کرده و مسئولان بیت مجبور شدهاند تا به جای تخم مرغ شانهای خدات تومان، به تخم کفترهای ساکن بالکن بیت دستبرد بزنند و برای محمد محمدی گلپایگانی٬ مسئول دفتر آقا، تخم کفتر سرو کنند چون مدتی است ایشان عجیب نطقشان باز شده و هر هفته یک افاضاتی دارند.
هفته قبل که طی یک گل واژه در جزیره کیش اعلام کرده بود «کسانی که کوچکترین بدبینی به رهبر جمهوری اسلامی داشته باشند در همین دنیا مجازات می شوند» این هفته هم در خوزستان گفته٬ آمریکا و اسرائیل دنبال لکه دار کردن «اعتبار» و «آبروی» روحانیت در ایران است.
البته حاج آقا گلپایگانی در این سخنرانی به انگلیس تخفیف داده و اسمی از آن نبرده است.
منابع آگاه به هفته خوانی گفتهاند که ظاهراً «منزل جان گیس بلوند حاج آقا» قبلا در این زمینه هشدارهای لازم را به حاج آقا داده بوده و گفته بوده: Camel see not see!