پنجشنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۹۱

امروز روحانیت کمونیست است که ایران را اداره می کند!

چرا تعجب می کنی !
چرا فکر می کنی نمی شود یک آخوند کمونیست باشد!
چرا فکر می کنی یک آخوند خدا را می شناسد و به او و آخرتش ایمان دارد!
چرا فکر می کنی فقط در لندن است که حوضه علمیه وجود دارد و آخوند تربیت میکند و در روسیه با آنهمه وسعت و تشکیلات مخفی چنین چیزی وجود ندارد!
چرا فکر می کنی که جان فرد ایرانی برای سیستم مخوف و انسان کش روسیه شوروی می تواند ارزشی داشته باشد؟!
چرا فکر می کنی خامنه ای نمی توانسته در دانشگاه روسیه درس خوانده باشد( دوره دیده باشد).
هیچ تعجب نکن ای هموطن، همه واقعیت است و جای بسی تاسف که تو هنوز در خواب غفلت بسر میبری! پس ادامه مطلب را بخوان برایت می گویم:


در سال 1357 در جریان انقلاب و در زمان خروج محمدرضا شاه پهلوی از ایران ایشان چند پیش بینی فرمودند، که به یکی از آنها در اینجا می پردازیم:
 اگر به این که شخصی با تحصیلات،دانش و تجربیات محمد رضا شاه و جایگاهی که در آن قرار داشت ودر طول 37 سال وی را تبدیل به یکی از کارشناسان شاخص در امور نفتی، نظامی و مسائل بین المللی نموده بود که خیلی از سران ممالک جهان حتی آمریکا به آن اذعان می نمودند، آنوقت بهتر می توان به این مسئله پی برد که پیش بینی های او نیز درست بوده و تماما به حقیقت پیوسته است.
مگر او چه گفته بود ؟

او گفته بود:" دیری نخواهد پایید که کمونیستها زیر پای ملایان را خالی خواهند نمود و حکومت را بدست خواهند گرفت."
برای نشان دادن درستی پیش بینی ایشان اسامی برخی ازروحانیونی که سال 57 قدرت را بدست گرفتند را مرور می کنیم :

"ایت اله خمینی - سید احمد خمینی- آیت‌الله سیدمحمود طالقانی، آیت‌الله مرتضی مطهری، آیت‌الله سیدمحمد حسینی بهشتی، آیت‌الله حسینعلی منتظری، آیت الله صادق خلخالی، آیت‌الله لاهوتی،آیت الله سید محمد علی قاضی طباطبایی،آیت الله سید اسدالله مدنی،ایت الله سید عبدالحسین دستغیب ،ایت الله حاج شیخ محمد صدوقی ،آیت الله حاج آقا عطاءالله اشرفی اصفهانی ،
آیت الله " دکتر مفتح ،حجت الاسلام دکتر محمد جواد ،حجت السلام اکبر هاشمي رفسنجاني وسید علی خامنه ای."
از این تعداد به غیر از دو نفر آخر هیچ یک از ایشان زنده نمانده است، حال یا به دست گروه فرقان یا مجاهدین و یا مامورین اطلاعات رژیم کشته شده اند! و چرا؟ این مطلب را داشته باشید تا بعد به آن بپردازیم.
    خامنه ای

      رفسنجانی
دراینجا سئوال پیش میآید که پس کشتارهای کمونیستها چه بود؟
پاسخ این است که " دستگیری و کشتار سران حزب توده پس از پیروزی انقلاب فقط یک پاکسازی و نوسازی بیشتر نبود!!"

پاکسازی با دستگیری 40 تن از اعضای برجستهٔ این حزب در مرحله اول ودستگیری ۱۷۰ نفر از کادرهای حزبی در تهران و ۵۰۰ نفر در شهرستان‌ها در مرحله دوم ... و گریختن تعداد زیادی از اعضاء حزب به خارج از کشور صورت گرفت.
و نوسازی جایگزینی نیروهای تازه نفس و آموزش دیده برای پیشبرد اهدافی که مد نظر بود!
از طرفی با وجود کثرت نیروهای مردمی (انقلابی) نا آگاه، دیگر نیاز به نیروهای متخصص و آگاهی که نبود هیچ بلکه مشکل ساز نیز بود.!
برای نمونه در زیر اسامی تعدادی از ایشان را می آوریم:
 اشخاصی چون احسان طبری تئوریسین حزب ، نورالدین کیانوری دبیر اول حزب توده و محمود اعتمادزاده (به‌آذین) نویسنده و مترجم ،غلامحسین قائم‌پناه، رفعت محمدزاده، احمدعلی رصدی، آوانسیان و کیومرث زر‌شناس  و قرار گرفتن ایشان در قسمتهای حساس مثلا:
 17نفر در رده‌ی سرهنگ یا ناخدا بودند!« آنوقت می گفتند محمد رضا شاه دیکتاتور و غیر دموکرات بود!!»


سرهنگ بیژن کبیری : فرمانده تیپ نوهد
  
ناخدا بهرام افضلی : فرمانده نیروی دریایی ارتش
سرهنگ حسن آذرفر: معاون پرسنلی نیروی زمینی ارتش
ناخدا محمد حقیقت: معاون فرمانده نیروی دریایی
سرهنگ هوشنگ عطاریان: مشاور وزیر دفاع







میدانی چه کسی لیست اسامی اعضاء حزب توده را افشا نموده؟
- ولادیمیر کوزیچکین، افسر اسبق کا.گ.ب شوروی « کعبه آمال کمونیستها »
-کوزیچکین یا « آندری ولادیمیروویچ ویربانول »که طی سال‌های پیش و پس از انقلاب [در فاصله سال‌های ١٩٧٧ تا ١٩٨٢] در مقام معاون کنسولگری شوروی در تهران بیشترین ارتباطات را با سران حزب توده و اعضای این حزب داشت، در سال ۱۳۶۱ به انگلستان گریخت و با فروختن اطلاعات خود به سازمان جاسوسی بریتانیا موقعیت خود را به عنوان یک مامور بریده از دستگاه امنیتی شوروی تثبیت کرد.
- کوزیچکین در سفر به بریتانیا، تمامی اطلاعات خود درباره حزب توده در ایران را به طرف انگلیسی داد و مدتی بعد همین اطلاعات مبنای برخورد با سران حزب توده در ایران شد. او سال ۱۳۶۱ به بریتانیا گریخت و در اواخر همین سال بود که تشکیلات حزب توده در ایران متلاشی شد.
" دوست من آیا فکر نمی کنی که رفتن او به انگلستان و تحویل لیست اسامی به  اِم‌. آی. سیکس، هم میتوانسته یک ماموریت دیگر برای او بوده باشد؟!"
افراد دستگیر شده و اعضای رده بالای حزب در یک برنامه ضبط شده با محکومیت عملکرد خود و حزب توده از گذشته‌شان ابراز پشیمانی کردند. "بخشی از آن را در اینجا با هم مرور میکنیم برای نتیجه ای که می خواهم پس از آن بگیرم":
«محور سخنان به‌آذین خیانت‌های گرایش چپ به طور اعم و حزب توده به طور اخص در طول تاریخ بود و کیانوری در آخرین پرسش و پاسخ خود که در مقابل میلیون‌ها بیننده تلویزیون انجام داد به خیانت‌ها، جاسوسی‌ها و تخلفات قانونی و ارتباط با حزب کمونیست شوروی، سفارت آن کشور در تهران و ارتباط با مقامات دیگر در خارج از کشور پرده برداشت.»
 به‌آذین در سخنان خود با اشاره به سابقه جریان چپ در ایران، از خلع سلاح مجاهدان تحت امر ستارخان و باقرخان در دوران مشروطه توسط کسانی مثل حیدر عمو اوغلی، یپرم و دیگران که منتسب به جناح چپ بودند، توطئه علیه حکومت جنگل، حمایت سلیمان رضای اسکندری رهبر اجتماعیون از رضاخان در برابر اعتراضات مدرس، وزن‌فروشی در جریان حکومت فرقه دموکرات و کارشکنی در کار دولت ملی دکتر مصدق به عنوان برخی مثال‌های خیانت جریان چپ طی تاریخ برشمرد. 
اعترافات در شب‌های بعد هم ادامه پیدا کرد و افرادی چون غلامحسین قائم‌پناه، رفعت محمدزاده، احمدعلی رصدی، آوانسیان و کیومرث زر‌شناس با تکرار مواضع کیانوری و به‌آذین به محکومیت عملکرد حزب توده و پرداختند. در همین شب‌ها بود که یکی از اعضای حزب توده فلسفه وجودی حزب متبوع خود را «جاسوسی» ارزیابی کرد و گفت: «حزب توده اصولاً برای جاسوسی و جمع‌آوری اطلاعات به نفع شوروی پایه‌ریزی شد.»
این اعترافات آنچنان صریح و بی‌پرده به خیانت و جاسوسی می‌پرداخت که شاید در نگاه اول تعجب‌برانگیز بود.
با انحلال حزب توده برخی از اعضای ارشد و وابستگان آن به ویژه در میان نیروهای نظامی به اعدام محکوم شدند.
نکته جالب توجه در اینجاست که: آیت‌الله خامنه‌ای که رییس‌جمهور بودند جلوی اعدام بقیه را گرفتند!!
چرا خامنه ای که یک روحانی و اشاعه دهنده دین اسلام است و طبعاّ یک کمونیست از خدا برگشته را باید کافر پندارد و حکمی که برای چنین اشخاصی در اسلام در نظر می گیرند و از طرفی این شخص در مسند ریاست جمهوری کشوری تازه انقلاب کرده نشسته چرا باید از اعدام ها جلوگیری نماید؟! " نمی خواهم  بگویم چرا جلو گیری کرده و یا چرا بقیه اعدام نشدند، از نظر انسانی کاری شرافتمند و با ارزش است و اصلا با اعدام مخالف هستم، و چرا اصلا باید شخصی بخاطر عقیده اعدام و یا حتی بازداشت شود." اما با سابقه ای دیکتاتور منش که از وی سراغ داریم این کار جای تعجب دارد!
دوستان متوجه باشید بحث از چه زمانی است. صحبت از اول انقلاب و زمانی است که حتی برای داشتن یک نوار کاست یا داشتن یک خودرو شورلت فرد را به گلوله می بستند. آن روزها را مد نظر آورید سپس به موارد تخلفی که برای آقایان دستگیر شده دادستانی کل انقلاب اعلام نموده هم نظری بیا فکنید:
اقاریر صریح آنان مبنی بر توطئه علیه نظام جمهوری اسلامی ایران و براندازی به شرح ذیل:
۱ـ جاسوسی به نفع بیگانگان.
۲ـ سرقت و نگهداری اسلحه و مهمات جهت مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران.
۳ـ رابطه با گروهک‌های محارب.
۴ـ اخلال در کارخانجات و مراکز تولیدی و صنعتی کشور.
۵ـ نفوذ در سازمان‌ها، ادارات، نهادهای انقلابی و مراکز نظامی و انتظامی. دادستان کل انقلاب اسلامی بنا بر اصول ۹ و ۲۴ و ۲۶ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران به موجب این اطلاعیه، حزب توده را منحل اعلام داشته و هر نوع فعالیتی به نفع آنان را غیرقانونی و عملی ضد انقلابی محسوب می‌کند.»
نتیجه ای که از بیان این مطالب می خواهم بگیرم این است که چرا باید آقایان یا به قول خودشان دانشجویان پیرو خط امام به سفارت آمریکا حمله کنند؟!
دوست من چرا فکر نمی کنی که آیا نباید به جای سفارت آمریکا به سفارت روسیه حمله می شد و این سفارت را به اشغال در می آوردند؟!
امروز خلبانان کشور در پایگاه های روسی آموزش می بینند!
امروز مامورین اطلاعاتی روسیه به مامورین رژیم آموزش مقابله با فعالین سیاسی و نحوه ی بازجویی ها را می دهند!
امروز کارشناسان روسی هستند که در بخشهای مختلف ایران مشغول کار و آموزش هستند و در پلاژهای ساحلی خلیج همیشه پارس به خوردن ووتکای روسی مشغولن ...
امروز چین کمونیست است که با واردات کالاهای بنجل خود صنعت کشور را نابود ساخته...
امروز چین است که نفت ما را دو دستی تقدیمش می کنند.
امروز کوبا و ونزوئلای کمونیست دوستان رژیم هستند و چه هزینه ها که آقایان در این کشورها انجام نداده اند!
آنوقت می گویند کشور اسلامی آن هم از نوع جمهوری!!
کجا یک کشور اسلامی دوست دارند؟ کدام یک از کشورهای اسلامی روابط دوستانه ای با رژیم دارد؟ می توانی مثال بزنی!
-حال باز میگردم به قسمت اول مطالبم و پیش بینی که محمد رضا شاه پهلوی نموده بود:
روحانیون مبارزی که جایگاهی نیز از لحاظ دینی در بین مردم داشتند همه به مرور زمان یا سر به نیست شدند یا به گوشه ای رانده شدند تا خامنه ای دوره دیده در شوروی سابق با گرایشات چپ در راس مسند قرار گیرد ولی هیچگاه به تنهایی خود نمی توانست حتی گامی در این راه پیش رود پس بودند و هستند افرادی با همان طرز فکر که راه وی را هموار نموده اند و همانان هستند که امروز کشور را اداره می نمایند که با نگاهی به مسئولین نظام میبینیم بخش اعظم ایشان در کسوت روحانیون هستند اما از نوع کمونیست آن!