یکشنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۹۱

سایر عوامل در گرانی قیمت ارز (۱): ربا خواری

image در چند سال گذشته که دولت با کمک دلارهای فراوان نفتی قیمت دلار را ثابت نگه داشته بود در واقع بستری فراهم آورده بود که بسیاری از تجار و حتی مردم عادی از کشورهای خارجی وام‌هایی با بهره پایین بگیرند، تبدیل به ریال کنند و در این بازار بهره‌ای به جریان بیاندازند و از این تفاوت نرخ بهره سود سرشاری ببرند. درباره تغییرات ناگهانی قیمت ارز در ایران عوامل اصلی توسط افراد مختلف مورد بررسی قرار گرفته‌اند ولی مانند هر فرایند پیچیده دیگری این امر تنها محدود به چند عامل اصلی نیست و عوامل فرعی هم در آن تاثیر گذارند.
نویسنده سعی دارد در چند یادداشت مستقل عواملی که کمتر مورد توجه تحلیل گران بوده اند را بررسی نماید.


کسانی که در ایران کار کرده‌اند می‌دانند بازار نزول‌خواری چقدر داغ است و مشتریان این نزول خوران هم طیف وسیعی از تولیدکنندگان تا مردم گرفتار را در بر می‌گیرد. البته این فعل (نزول خواری) دارای اسامی مختلفی است؛ از اسم‌های بازاری نظیر پول بهره‌ای، خرد کردن چک، کار کردن با پول و ... گرفته تا اسامی اسلامی نظیر خرید نقد و فروش اقساطی، خرید دین و... انواع دولتی آن در قالب سودهای تضمین شده مانند اوراق مثلا مشارکت.
این نوشته، مطلبی اخلاقی نیست و موضوع یاداشت هم خوب یا بد بودن این عمل نیست. موضوع نرخ بهره در داخل ایران است که در بازار برای نزول خوران «با انصاف» حدود ماهی ۳ درصد ( سالی ۳۶ درصد) و برای اوراق مشارکت دولتی در حدود ۱۵ درصد در سال است که این اعداد در مقابل نرخ بهره‌های تضمینی در کشورهای اروپایی و آمریکایی در حد ۲/۵درصد در سال و البته قبل از کسر مالیات فوق رویایی به نظر می‌رسد.
حتی در کشورهای عربی نیز نرخ بهره به ندرت بالای ۸ یا ۹ درصد در سال بود که باز بسیار پایین‌تر از نرخ بهره در ایران محسوب می‌گردید.
در چند سال گذشته که دولت با کمک دلارهای فراوان نفتی قیمت دلار را ثابت نگه داشته بود در واقع بستری فراهم آورده بود که بسیاری از تجار و حتی مردم عادی از کشورهای خارجی وام‌هایی با بهره پایین بگیرند، تبدیل به ریال کنند و در این بازار بهره‌ای به جریان بیاندازند و از این تفاوت نرخ بهره سود سرشاری ببرند.
کار به جایی رسیده بود که بانک‌های کوچک عربی در تهران آدم داشتند و چک اشخاص و بازاری‌های خرد را به عنوان پشتوانه وام ارزی خود مثلا در دوبی قبول می‌کردند! این فقط محدود به اشخاص نبود و بسیاری از بانک‌های خصوصی که به بازار وام های مسکن سالی بالای ۳۰ درصد بهره رو آورده بودند از سندهای مردم برای گرفتن وام های ارزی از بانک‌های خلیج فارس با بهره‌های یک رقمی استفاده می‌کردند و دوباره آن را در قالب وام مسکن ۳۰ درصدی وام می‌دانند و این سیکل تکرار و تصاعدی بر سود افراد می‌افزود.
حتی بانک‌های اروپایی هم در این بازار پرسود مشارکت داشتند و اوراق مشارکت دولتی ایران در لندن و هامبورگ به عنوان وثیقه وام یورویی و پوندی با بهره ناچیز به راحتی قبول می‌شد! تا اینکه به خاطر مشکلات فعلی که ذخایر ارزی و توان حفظ قیمت دلار را از دولت گرفت دیگر امنیتی برای تثبیت نرخ ارز وجود نداشت و وام دهندگان خارجی شروع به جمع کردن سریع منابع خود از این بازار کردند که خود ضربه شدیدی به کاهش منابع ارزی در بازار داخلی ایران زد.
واقعیت آن است که دست بردن در پول ملی و بالا نگه داشتن ارزش آن به صورت مصنوعی علاوه بر از بین بردن تولید داخلی و کشاورزی دست نزول خوران داخلی و خارجی را برای کسب سود آسان باز گذاشته بود و البته تا وقتی این سود حاصل از حیف کردن دلارهای نفتی بود، همه نزول خواران داخلی و خارجی خوشحال بودند، سودها بدست می‌آمد ، وام‌ها سر موقع پرداخت می شد، کار غیر قانونی انجام نمی‌شد و صد البته نسل‌های بعدی خودشان فکری به حال خود خواهند کرد، مشکل خودشان است!
عباس هرندی