تلاش ساده لوحانه رسانه حکومتی برای مهار بحران ارزی: مسکن بخرید قیمت آن چندین برابر می‌شود!

بنابراین اگر بگوییم در این سالها ارزش پایین دلار و ارزش بالای مسکن هر دو کاذب و غیرواقعی بوده اند چیزی به گزاف نگفته ایم. بنابراین تلاش و تکاپوی رسانه ای همچون فارس برای ترغیب سرمایه گذاری در بخش مسکن و یا جلوگیری از فروش مسکن و ورود سرمایه آن به بازار ارز تنها نشان از وحشت حکومت از بحران ارزی دارد. خبرگزاری فارس امروز گزارشی را از وضعیت خرید و فروش مسکن ارائه کرده که شگفت انگیز است. در سرتاسر این گزارش به شدت تلاش شده است تا نشان دهد که وضعیت مسکن نیز مانند وضعیت دلار و ارز می باشد و هر لحظه قیمت آن بالا می رود و به قول معروف همه خریدارند و هیچ کس فروشنده نیست.

در جایی ازاین گزارش آمده است: «افزایش لحظه ای قیمت مسکن: به سراغ فروشنده‌ای می روم که هنوز در بنگاه است و به تازگی انصرافش را از فروش اعلام کرده است، می‌پرسم چرا معامله‌تان را برهم زدید، می‌گوید: چاره ای ندارم. خانه لحظه‌ای گران می شود و هنوز تا این لحظه نتوانسته‌ام خانه‌ای بخرم تا بتوانم این معامله را انجام دهم. شما خودتان را جای من بگذارید.»
این خبرگزاری در جای دیگر در صحبتی با یک کارشناس نامعلوم ادعا می‌کند:«اقتصاد ایران مسکن محور است: وی با یادآوری اینکه اقتصاد ایران "مسکن محور" است و دیگر کشاورزی محور یا فرش محور نیست تأکید می‌کند: تا قیمت واقعی دلار در بازار تعیین نشده، کسی جرأت فروش مسکن را ندارد. چراکه افزایشها در این حوزه ۵ تا ۱۰ درصد نیست چراکه گاهی رشدی حدود ۲ برابر داشته است.»البته سرتاسر گزارش پر است از چنین تبلیغی برای ترغیب مردم تا در بخش خرید مسکن سرمایه گذاری کنند اما واقعیت این‌چنین گزارش جهت داری چیست و دستگاه تبلیغاتی حکومت به دنبال چیست؟

 جواب خیلی ساده است: هدایت نقدینگی از بخش دلار و سکه به بخش مسکن و نجات بحران ارزی.به واقع تا چه اندازه این تحلیلی که فارس به دنبال القای آن است درست می‌باشد؟ تحلیلی که می‌گوید چون ارز گران می‌شود به همان نسبت مصالح گران می‌شود و به همان نسبت هم مسکن.جواب این سوال خیلی ساده است. شما در نظر بگیرید که آیا ارزش مسکن در ایران واقعی است و یا مانند ارز و دلار به صورت مصنوعی پایین نگه داشته شده است؟ آیا دلیل اصلی قیمت بالای مسکن مساله قیمت مصالح است و یا علت دیگری را باید جستجو کرد؟مسلما شما هم می‌پذیرید که بخش مسکن و زمین به خاطر وجود دلالی شدید در آن و علاقه افراطی ایرانیان به مالکیت نه تنها پایین‌تر از ارزش واقعی خود نیست بلکه بسیار بالاتر از حد استاندارد است و اگر در کشور فضای تولیدی و کسب و کار مناسب بود هرگز مردم سرمایه های خود را اینچنین مسکوت نمی گذاشتند و در بخش مسکن و زمین سرمایه‌گذاری نمی‌کردند.به عنوان مثال شما اگر یک واحد آپارتمان ۲۰۰ متری در مناطق شمال شهر تهران داشته باشید و آن را بفروشید احتمالا ۱/۵ میلیارد تومان پول نقد به دستتان می‌رسد. اگر همین پول را تبدیل به دلار کنید با پول آن می‌توانید یک خانه خوب در اروپا بخرید و حتی بقیه پولتان را پس انداز کنید. البته این موضوع در زمان دلار ۱۲۲۶ تومانی حالت رویایی تری نیز داشت.بنابراین اگر بگوییم در این سال‌ها ارزش پایین دلار و ارزش بالای مسکن هر دو کاذب و غیرواقعی بوده‌اند چیزی به گزاف نگفته‌ایم. بنابراین تلاش و تکاپوی رسانه ای همچون فارس برای ترغیب سرمایه‌گذاری در بخش مسکن و یا جلوگیری از فروش مسکن و ورود سرمایه آن به بازار ارز تنها نشان از وحشت حکومت از بحران ارزی دارد.شاید همین گزارش هیجان زده و پر از تلاش های ساده لوحانه برای فریب نقدینگی و انحراف آن نشان می‌دهد چگونه حاکمان جمهوری اسلامی در حال پس دادن تقاص رفتارهای نادرست اقتصادی خود در طول این ۳۳ سال هستند. تلاش آنها برای تثبیت قیمت دلار نه تنها یک رشوه از پول نفت به قشر متوسط بود بلکه عاملی اصلی برای فرار سرمایه از کشور و نابودی تولید داخلی و نهادینه کردن مصرف گرایی و تن پروری در کشور بوده است. حال به قول آقای محسن رضایی فنر ارزی در رفته و کار به چنین تلاش های آماتوری بر فریب اذهان عمومی کشیده شده است.