جمعه، آذر ۰۳، ۱۳۹۱

حسین شریعتمداری، مدیرمسئول بدنام ترین روزنامه تاریخ مطبوعات ایران، به روانکاو نیاز دارد!

جمهوری اسلامی مقدمات یک جنگ خونبار را علیه ایران فراهم می آورد

ججمهوری حسین شریعتمداری، مدیرمسئول بدنام ترین روزنامه تاریخ مطبوعات ایران، به روانکاو نیاز داردکسی که اندکی با روانکاوی و علم روانشناسی آشنایی داشته باشد، یا فقط درباره اش مطالبی خوانده و فیلمی اعم از مستند یا داستانی دیده باشد، با خواندن«یادداشت روز» کیهان تهران به قلم حسین شریعتمداری، بازجوی سابق و مدیرمسئول بدنام ترین روزنامه تاریخ مطبوعات ایران، زیر عنوان «روی سخن با که بود؟!» (پنج شنبه 2 آذر) یقین می کند که این فرد به یک مشاوره و درمان روانی نیاز دارد. شریعتمداری که یادداشت خود را با نُدبه و زاری عاشورایی آغاز می کند، درگیری کنونی حماس (و نه فلسطین!) با اسراییل را که با موشک پرانی های مداوم این گروه از غزه به شهرهای اسراییل آغاز شد، با صحرای کربلا مقایسه کرده و در یک تصویرپردازی بیمارگونه که به روشنی نشان می دهد که بیمار از درک واقعیات موجود عاجز و دچار توهم، خیال پردازی (هالوسیناسیون) و پارانویای پیشرفته است که به بیماری مانیا نیز فرا رویده است.
برای آشنایی با همه این پدیده های ناهنجار روانی می توانید گوگل کنید.
و اما حسین شریعتمداری در حالتی «مانیاک» چنین می نویسد: «مولای ما...! بعد از ظهر آن روز را به خاطر دارید؟ ساعتی قبل از آن که «سر» بدهید، ندای «هل من ناصر ینصرنی» سر دادید. وقتی صدایتان در فضای غم گرفته کربلا پیچید، شیطان انگشت حیرت به دندان گزید که فرزند رسول خدا (ص) را چه می شود؟ چه کسی را به یاری می طلبد؟!» ...و هجویاتی از این دست که حتا برای شیطان نیز فیلم نامه نوشته است!
کیهانِ تهران این نُدبه و نوحه را به سرعت سیاسی کرده و کربلا را به انقلاب اسلامی و خمینی و سپس به جنگ های، حماس، جهاد اسلامی و حزب الله، گروه های تروریستی فلسطین و لبنان، با اسراییل ربط می دهد و بر خلاف تکذیب محمد علی جعفری، فرمانده کل سپاه پاسداران که دیروز مدعی شد جمهوری اسلامی به حماس موشک نداده است،  با افتخار تأکید می کند که پهپادی که به آسمان اسراییل کیش داده شده بود «ساخت ایران بوده است و نه فقط اولین پهپاد اعزامی نبوده بلکه آخرین آنها نیز خواهد بود» و از زبان «جهاد اسلامی» تأکید می کند «تسلیحاتی که در جنگ اخیر غزه به کار گرفته ایم... از فشنگ تا موشک هدیه جمهوری اسلامی ایران است».
کیهانِ تهران به این اعترافات که هر کدام از آنها برای توجیه یک حمله احتمالی به ایران کافیست، بسنده نکرده و از قول سیدعلی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، می نویسد: «حضرت آقا به صراحت می فرمایند جمهوری اسلامی ایران در جنگ 33 روزه و 22 روزه حزب الله لبنان و حماس با اسراییل، دخالت داشته است و تأکید می کنند از هر گروه و جنبش و نهضتی که به مقابله با اسراییل برخیزد حمایت می کنیم»!
این همه کم است، حسین شریعتمداری در کمال بلاهت از این و آن، حتا از مقامات اسراییل نیز فاکت می اورد که نشان دهد جنگ افروزان و تروریست های منطقه زیر چتر حمایت نظامی و سیاسی جمهوری اسلامی قرار دارند!
این بازجوی متوهم و «مانیاک» سرانجام در پایان می نویسد: نمی توانیم این احساس روحبخش را پنهان کنیم که این روزها جهان اسلام در سایه عاشورا و کربلای شما [امام سوم شیعیان] به پرافتخارترین دوران حیات خود رسیده است. چه کسی باور می کرد؟ اقای ما...!»

گذشته از آنکه اکثریت «جهان اسلام» هیچ عنایتی به امام و رهبر و عاشورا و شیعه شریعتمداری ندارد، اما به نظر می رسد باور واقعی زمانی به جمهوری اسلامی و بیماران روانی اش مانند حسین شریعتمداری تحمیل خواهد شد که نخستین بمب ها بر سر مردم بی گناه ایران فرود بیاید. زمامداران رژیم، کیهانِ تهران، ارگان بیت رهبری، و مدیر مسئول اش مقدمات یک جنگ خونبار را علیه ایران و مردمانش فراهم می کنند و علاوه بر اقدامات نظامی و سیاسی حتا از نظر عقیدتی نیز سند و مدرک برای بیگانگان گرد می آورند!