
انتشار فایل صوتی گفتگوهای «نیک آهنگ کوثر» مدیر «سایت خودنویس»، با آقای مهدی هاشمی، فرزند آقای هاشمی رفسنجانی، طی روزهای اخیر جنجال آفرین شد. هیاهو پیرامون این فایل های صوتی به قدری گسترش یافت که چند نکته پیرامون آن ـ که اهمیت اساسی ـ داشت از نظرها پنهان ماند. نخستین نکتهای که باید در رابطه با انتشار این فایلهای صوتی مدنظر قرار بگیرد عبارت از این است که نواری که قاعدتاٌ باید به زیان مهدی هاشمی تمام میشد و حداقل دوران اسارت او را برای بررسی اظهارات موجود در فایل افزایش میداد، باعث آزادی سریع وی از زندان شد.
این رویداد بسیار حیرت انگیزتر از اساس انتشار نوار و فایل صوتی است که میتواند مفاهیم مختلفی را در بر داشته باشد به ویژه زمانی که جناب نیک آهنگ کوثر در گفتگویی تلویزیونی یادآور میشود که اساساً این فایل ها به درخواست وکیل های مهدی هاشمی در اختیار روند تحقیقات دادگاهی مربوط به دعوای هاشمی ـ بوذری ـ قرار گرفته است که این نیز تمام تصورات قبلی را در مورد این فایل ها از میان میبرد.
به عبارت دیگر، اگر وکیل مهدی هاشمی از نیک آهنگ کوثر درخواست این فایلها را کرده معنایش این است که وی و موکلش از وجود این فایل ها باخبر بودهاند و در حقیقت تأیید میشود که ضبط این مکالمات با اطلاع هاشمی پسر بوده است.
نکته بعد ـ در رابطع با انتشار این فایل ـ زمانی که «نیک آهنگ کوثر» اظهار میدارد این فایلها تنها در اختیار او و وکلای دو طرف ـ هاشمی و بوذری بوده است پس انتشار این فایلها تنها می تواند از سوی سه تن اتفاق افتاده باشد.
نفر اول ـ نیک آهنگ کوثر ـ که بعید به نظر میرسد کما این که ملاحظه میشود پس از انتشار این فایل ها ـ بیشترین زیان متوجه او شده است و اصلاً انتشار این مکالمات نمیتوانسته نفعی برای وی داشته باشد که چه بسا عدم انتشار آن میتوانست به حال او (در صورت وجود سوءنیت) مفید باشد.
جناب بوذری ـ بوذری طرف دعوای مهدی هاشمی است و در دادگاه کانادا نیزعلیه او به جرم آدم ربایی، شکنجه و ... شکایت کرده است و دادگاه را نیز برده ـ تا جایی که گفته میشود مهدی هاشمی در اثر تهدیدات مربوط به رأی دادگاه کانادا که میتوانست از طریق پلیس بین الملل نیز در هر کجای جهان اعمال شود به تهران و حتی اوین پناه برده است.
انتشار این مکالمات و در اسارت ماندن مهدی هاشمی در تهران نه به نفع «بوذری» و نه وکیل وی بوده است چون تهران و اوین تنها جایی درجهان است که میتواند مهدی هاشمی را از گزند حکم دادگاه کانادایی که علیه او صادر شده در امان بدارد و عمداً امکان دسترسی بوذری و وکلایش را به محکوم از میان بردارد و اصلاً انتشار این فایل ها نمیتوانسته کمک و نفعی برای بوذری و وکلایش داشته باشد.
میماند مهدی هاشمی و وکلایش ـ که آنان نیز فایل را در اختیار داشتهاند، آنها چرا باید بخواهند این فایل ها منتشر شود و چرا انتشار نخستین فایل مقامات به جای تشدید فشار بر مهدی هاشمی، باعث آزادی او میشود.
آیا نمیتوان تصور کرد که در این مقامات و در ادامه ی آن مستنداتی وجود دارد که می تواند منافع کسانی را که مهدی را به اسارت کشیدهاند به خطر بیاندازد. مگر جز این است که مکالمات را وکیل مهدی هاشمی از «نیک آهنگ» خواسته و او نیز میگوید به عضوی از خانواده هاشمی زیان انتشار این فایلها را گوشزد کرده و علیرغم آن وکلای مهدی هاشمی اصرار در گرفتن فایل مکالمات داشتهاند در این فایلها، به ویژه آنها که منتشر نشده چه اظهاراتی وجود دارد که باعث آزادی مهدی باشد؟ چرا که رویدادهای اخیر، پس از انتشار نخستین فایل در حقیقت ۲ پیام همراه داشت اول این که صحت این مکالمات در دادگاه جامعه تأیید شد و دوم این که فایل های متعدد دیگری نیز هست.
مهدی هاشمی در این فایلها، یا احتمالاً فایل های دیگری که ممکن است بعد از این منتشر شود چه گفته که میتواند به عنوان یک ابزار برای نجات او، در ایران مورد استفاده قرار گیرد.
فراموش نکنید «نیک آهنگ» در گفتگوی تلویزیونی خود میگوید: «شنیدهام که مهدی هاشمی با افراد دیگری در لندن صحبت کرده است که این صحبتها ضبط شده و ظاهراً چیزهای مشابه ای هم گفتهاند.»
«نیک آهنگ» اضافه میکند: «اما افرادی که از آنها نام برده شده، حتی روزنامه نگارانی هستند که عضو خانواده هاشمی تأکید میکند با مهدی هاشمی رفسنجانی رابطه کاری مستقیم دارند یکی تأکید میکند مشاور هاشمی است و هاشمی نیز در حدی به وی اعتماد دارد که به پدرشان هم اطمینان ندارد و در حقیقت هرچه او می گوید ایشان (یعنی مهدی هاشمی) انجام میدهد یا یک نفر دیگر، که روزنامهنگاری هست که مهدی هاشمی مطالب خودش را به او میگوید و او به نام خودش یادداشت ها و مسائل مختلف را مینویسد.» یا در جایی دیگر، آقای نیک آهنگ میگوید: «اما در یک قطع قضیه عوض شد و ایشان سعی کردند به خاطر آن ارتباط از من کمک بخواهند برای ارتباط برقرار کردن، و حتی یک بار از من کمک خواستند یک سایت بسیار بزرگ را برایشان خریداری کنم که گفتم این عملاً از دست من برنمی آید شما با خود صاحب آن سایت که در کالیفرنیا هست تماس بگیرید شماره ایشان را هم به آقای هاشمی دادم که اگر میخواهند با او تماس بگیرند.»
ملاحظه می فرمایید. آقای هاشمی نقشی به مراتب با اهمیتتر از چند درون در این مکالمات برعهده خواهد داشت. تمام روزنامهنگاران، سایتها، احتمالاً رادیو تلویزیونها، اگر مهدی هاشمی و قصد خرید یک سایت را در کالیفرنیا داشته آیا این سایت را خریده است و اساساً اگر کسی به فکر خرید سایت باشد نمیتواند که به فکر خرید یک رسانه قویتر (مثلاً رادیو یا تلویزیون) باشد آیا مکالمات مربوط به این خرید و فروشها در مکالمات موجود نیست؟
به شما اطمینان میدهم که هست. و اینجاست که مهدی هاشمی با این فایلها در مقابل اوین بیمه میشود چون نام خیلیها به خطر میافتد. نام کسانی که در این معاملات سهیم بودهاند اما با مهدی معامله نکردند. با بزرگتر از او وارد معامله شدند. انتشار این فایل ها صوتی نمیتوانست در پی باج خواهی نیک آهنگ از مهدی انجام شود بلکه مهدی هاشمی بود که توانست با انتشار نخستین فایل به طرف مقابل تفهیم کند که فایلهای دیگری میتواند موقعیت دوستان طرف مقابل را به ویژه در خارج از کشور به خطر بیاندازد و از این راه سند آزادی اش را از اوین دریافت کرد!
در حقیقت رژیم امروز با یک بازی ساده، یک «لانه جاسوسی» دیگر ساخت که میتواند از اسناد منتشر شده گاه و بیگاه آن برای حفظ قدرت به ویژه در خارج از کشور، بهره ببرد.
رژیم، مهدی را در قبال این مکالمات آزاد کرد تا هر زمان که خواست پشت حریفان خود را که احتمالاً یا توسط مهدی خریداری شده و یا در شرف خرید بودهاند به خاک بمالد. خوش به حال آنانی که وارد این معاملات و حتی گفتگوها نیز نشدند!
۰۲ دی ۱۳۹۱ شهرام همایون