واقعیت و توطئه
سایت هرانا (خبرگزاری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران) که تا کنون خبرهای معتبر، موثق و دقیق درباره عرصه‌ای که در آن فعالیت می‌کند، انتشار داده است، از دومین دستگیری ستار بهشتی در ساعت 12 روز سه شنبه 9 آبان تا خاکسپاری وی در روز چهارشنبه هفدهم آبان در گورستان رباط کریم، گزارش داد.
هرانا در باره دفن ستار بهشتی نیز پنجشنبه 18 آبان از جمله نوشت: «یکی از مسئولین روابط عمومی بهشت زهرا تهران در گفتگو با هرانا اعلام داشت فردی به نام ستار بهشتی فرزند سردار در گورستان رباط کریم دفن شده است. بر اساس گزارش ثبت شده در روابط عمومی بهشت زهرا تهران نامبرده در 13 آبان ماه، چهار روز پس از بازداشت فوت کرده است. با وجود پیگیری‌های گزارشگر هرانا، علت مرگ وی در پرونده موجود نیست و بر اساس اظهارات روابط عمومی بهشت زهرا، گزارش علت مرگ وی در انتظار گزارش پزشکی قانونی است.»
برای خواندن گزارش دستگیری و خبر درگذشت ستار بهشتی می‌توانید به سایت هرانا مراجعه کنید. اما بر اساس گزارش‌های مختلفی که ازجمله در سایت فارسی بی بی سی انتشار یافت، در کنار دستگیری، شکنجه و جان باختن ستار بهشتی در کهریزک، زندانی که افتخار بدنامی و جنایت را از سال 88 خورشیدی از اوین ربوده است، به گمان توطئه از سوی نیروهای امنیتی رژیم نیز دامن زده شد.
بی بی سی فارسی، چهارشنبه 16 آبان، یعنی سه روز پس از مرگ ستار بهشتی، در گزارشی نوشت: «برخی از وبسایت‌های خبری گزارش کرده‌اند که ستار بهشتی، وبلاگ نویسی که گفته می شود در هفتم آبان توسط پلیس ایران بازداشت شده بوده، کشته شده است».
در همان نخستین جمله این خبر، یک اشتباه درباره تاریخ دستگیری وجود دارد به اضافه یک «گمان» و «تردید» درباره خبری که پیش از آنکه خبر درگذشت ستار بهشتی منتشر شود، تأیید شده بود! هم بر اساس خبرها و هم بر مبنای اظهارات خانواده بهشتی که همگی پیش از این خبر بی بی سی منتشر شده بودند، ستار در روز سه شنبه 9 آبان دستگیر شد و نه در 7 آبان! ظاهرا منبع خبر بی بی سی سایت «بازتاب امروز» منسوب به محسن رضایی بوده که این تاریخ را نوشته است و نه سایت‌های حقوق بشری. بی بی سی با فعل «گفته می‌شود» نیز اساسا دستگیری این وبلاگنویس را در سایه شک و تردید قرار داد، حال آنکه سایت «بازتاب امروز» نه تنها با قطعیت این خبر را منتشر کرد بلکه با یادآوری «خاطرات تلخی نظیر مرگ زهرا کاظمی در زندان اوین، مرگ زهرا بنی یعقوب، پزشکی در همدان، مرگ هاله سحابی و پرونده کهریزک که تا کنون هیچ یک به نتیجه قطعی نرسیده است» حتا تیتر زد: «درگذشت یک وبلاگنویس حین بازجویی؛ نگذارید به سرنوشت پرونده کهریزک تبدیل شود»!
این نوع خبررسانی رسانه‌هایی مانند بی بی سی فارسی، اگر به دلیل بی‌دقتی و عدم تسلط نباشد (که چنین امری از این بنگاه «فخیمه» انگلیس بعید می‌نماید) پس احتمالا اهداف دیگری را دنبال می‌کند که دست کم بخش فارسی بی بی سی از دیرباز به آن مشهور است.
بی بی سی فارسی حتا درباره هویت اجتماعی و فعالیت ستار نیز تردید دارد و درباره وی چنین نوشت: « وبسایت‌های مخالف، او را کارگر و یک فعال مدنی و وبلاگ نویس منتقد حکومت توصیف می‌کنند»! البته این «توصیف» درباره شغل و فعالیت‌های ستار را وبسایت‌های موافق که خود بی بی سی نیز به آنها استناد کرده است، به کار برده بودند. آنگاه بی بی سی به نقل از «کلمه» (یکی از وبسایت‌های موافق!) نوشت: «با توجه به اینکه هنوز جنازه‌ای به این خانواده تحویل نشده، نمی‌توان درباره ابعاد دقیق این خبر به طور قطعی قضاوت کرد».
بیهوده نیست که بی بی سی فارسی تنها رسانه‌ای است که «فردی که خود را همسر خواهر آقای بهشتی معرفی می‌کرد» با آن تماس گرفته و مرگ ستار را تکذیب کرد! این خبرگزاری پس از اشاره به خبرهایی که در سایت‌های «اصلاح طلب» و «اصول‌گرا» درباره کشته شدن ستار بهشتی و تحویل جنازه وی به خانواده‌اش منتشر شد، نوشت: «فردی که خود را همسر خواهر آقای بهشتی معرفی می‌کرد در مصاحبه با بی‌بی‌سی فارسی اخبار منتشر شده درباره مرگ او را تایید نکرد و گفت که او پس از بازداشت به اعتصاب غذا دست زده و هم‌اکنون در بیمارستان بستری است».
در خبرهای خبرگزاری هرانا و هم چنین رسانه‌های دیگر از این «فرد» و تکذیب خبر مرگ سخنی در میان نیست آن هم در حالی که خواهر ستار، همزمان، در مصاحبه‌‌ای با سایت «کلمه» اعلام کرده بود: «مأموران در تماس با همسرش از وی خواسته‌اند با مدارک شناسایی ستار بهشتی و مادرش به سردخانه کهریزک مراجعه کنند». به گفته خواهر ستار «مأموران همچنین تأکید کرده‌اند که مراسم شست و شوی ستار بهشتی توسط آنان انجام خواهد شد و هیچ یک از اعضای خانواده حق حضور ندارند». پس «فردی که خود را همسر خواهر آقای بهشتی معرفی می‌کرد» کیست که بی بی سی را بهترین رسانه برای پخش خبر تکذیب کشته شدن ستار یافته است؟!
اطلاعات و ضداطلاعات
«پلیس فتا» مخفف «پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات» و وابسته به نیروی انتظامی جمهوری اسلامی و یکی از دهها نیروی موازی است که در خدمت رژیم برای سرکوب و کنترل امنیتی جامعه قرار دارد. «فتا» با این نام نامأنوس و مضحک در واقع جزو همان دم و دستگاه «اطلاعات و ضداطلاعات» رژیم است زیرا «تولید اطلاعات» چیزی جز همان «ضداطلاعات» در برابر «اطلاعات» نیست!
البته که نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی به اندازه‌ای بدنام و توطئه‌گر هستند که هر ترفند غیرانسانی را می‌توان از آنها انتظار داشت ولی توطئه و ترفند آنها یک چیز است و خبررسانی و سخن گفتن از انسانی که مضمون این توطئه قرار می‌گیرد یک چیز دیگر. آن هم در حالی که «یک منبع موثق» در پزشکی قانونی کهریزک به «کلمه» اطلاع داد که «جنازه جوانی که بر اثر شکنجه کشته شده بود، دیشب در این محل بوده است». آیا می‌توان به «منبع موثق» وبسایت «کلمه» که به هر حال از «خودی‌ها» و رسانه‌های «موافق» است، اعتماد کرد؟ ظاهرا دلیلی برای اعتماد نکردن وجود ندارد. اگر توطئه‌ای هم در کار می‌بود، به اندازه‌ای بد طراحی شده بود که اگر افشا می‌شد، چیزی جز تُفِ سر بالا برای رژیم و «فتا»یش نبود!
از سوی دیگر، مجموعه اینها را که کنار هم قرار دهید، نه تنها بی‌پایگی بلکه زشتی، نیرنگ و ریا و دروغ سخن رفسنجانی که گفت «فرزندان من با فرزندان مردم فرقی ندارند» و ژست برخی چهره‌های رژیم، از خاتمی تا احمدی نژاد، که فقط در پی آزادی زندانی‌های خودی هستند، بیش از پیش روشن می‌شود.
ستار بهشتی که فقط 35 سال داشت در وبلاگ خود نوشته بود: «ديروز بنده را تهديد می‌کنند به مادرت بگو به زودی رخت سياه بايد بپوشد، دهان گشادت را نمی‌بندی می‌گويم کاری انجام نمی‌دهم که لازم به بستن دهانم باشد می‌گويند وراجی زياد می‌کنی، می‌گويم چيزی که می‌بينم و مي‌شنوم می‌نويسم، می‌گويند هرکاری بخواهيم می‌کنيم هر رفتاری را انجام مي‌دهيم شما بايد خفه شويد و اطلاع رسانی نکنيد وگرنه خفه خواهيد شد بدون نام و نشان!»
خواهر ستار بهشتی در گفتگو با مسیح علی‌نژاد، خبرنگاری که تماس تلفنی خود را با خانواده ستار منتشر کرده است، می‌گوید: «گفتند قبر بخرید، قبر خریدن دروغ است؟ گفتند قبر بخرید!» و مادر ستار که پسرش نان‌آور او بود، به یکی دیگر از کشته‌شدگان زندان‌های رژیم اشاره می‌کند و می‌گوید: «مادر اکبر محمدی، من بچه‌ام را در راه آنها دادم!»
حتا اگر همه اینها را توطئه‌ای فرض کنیم که با هنرپیشگانی زبردست بازی شده است، خود رژیم نخستین کسی است که در دام آن افتاد: کدام «پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات» با چنین سناریویی گنداب جنایات رژیم را یک بار دیگر در برابر چشم همگان به نمایش می‌گذارد؟!
آیا خبر مرگ و دفن ستار یک توطئه و دروغ بود؟ چه دروغ و توطئه‌ای از این بهتر؟! کاش، هزاربار کاش، که چنین می‌بود! به خاطر مادرش هم که شده، کاش چنین می‌بود!
الاهه بقراط
