
در بخش نخست، با مقایسه بخشی از شهادتنامه آقای مهدی هاشمی با آنچه هفته گذشته در مجلس قرائت شد، تفاوت گفتههای ایشان در ارتباط با پرونده حقوقیشان در کانادا و مقابل نمایندگان مجلس ایران را مشاهده کردید.

بخشی از شهادتنامه مهدی هاشمی

بخشی از نامه فرزندان هاشمی رفسنجانی که در مجلس قرائت شد
اظهار خلاف واقع و شهادت دروغ لابد در جمهوری اسلامی تبعاتی ندارد که آقای مهدی هاشمی در جوابیه رسمی به مجلس شورای اسلامی و جاهای دیگر نیز بی دریغ خلاف واقع میگویند اما آیا ایشان میدانند که شهادت دروغ، نیرنگ و فریب در جریان یک دادرسی میتواند چه عواقب وخیمی در کانادا به بار آورد؟
آیا آقای هاشمی رفسنجانی که در چند سال پیش به صراحت گفتهاند «مهدی پولی ندارد که به کسی بدهد»، پس از بازگشت فرزندشان به کشور از ایشان پرسیدهاند که هزینه سرسام آور و هنگفت استخدام همزمان چهار وکیل گرانقیمت کانادایی و انگلیسی در طول یکسال گذشته که سر بر چند صد هزار دلار میزند از چه محلی تامین شده است؟
آیا آقای هاشمی (پدر) که سخت معتقدند «فرزند من (مهدی) هم مانند یکی از بچههای مردم»، آیا هرگز از فرزندشان پرسیدهاند که چگونه ایشان در طول کمتر از ۳۸ ماه اقامت در خارج از کشور ۵ گذرنامه مختلف ایرانی (و گاهی ۳ گذرنامه همزمان) تعویض کرده و یا در اختیار داشتهاند و نیز با وجود آنکه در اردیبهشت ماه سال جاری (۱۳۹۱) باوجود داشتن گذرنامه، گذرنامه ایرانی دیگری در دوبی برای ایشان صادر شده با این همه در اول مهر ماه امسال با «برگه عبور» به کشور بازگشتهاند؟
نگارنده بنا به طبیعت پرونده شکایتی که علیه آقای مهدی هاشمی بهرمانی به اتهام عاملیت و آمریت در آدم ربائی، شکنجه، اخاذی و اعدام مصنوعی، و نیز از مسوولان جمهوری اسلامی از ۱۲ سال پیش در دادگاه عالی انتاریو گشودهام ناچار به انبوهی از اسناد و مدارک دست یافتهام که بی هیچ شائبه و تردیدی نقش مستقیم و موثر آقای مهدی هاشمی را در شمار چشمگیری از قراردادهای کلان ۲۰ سال گذشته جمهوری اسلامی با طرفهای خارجی و نیز چگونگی توسل ایشان و اعضایی از خانوادهشان را به فریب، شانتاژ، قلب حقیقت با سؤ استفاده از قدرت و نیز تبانی برای محو آثار جرم نشان میدهد.
مردم ایران حق دارند در باره آنچه از آنان دریغ شده بیشتر بدانند. از پرونده رشوهخواری «استات اویل» نروژ، از پرونده اخذ رشوه از«توتال فرانسه»، از پروندههای مختلف مربوط به شرکتهای مختلف کرهای، آلمانی، اماراتی...از ارتباط با وزیر خلع شده دفاع انگلستان، لیام فاکس و دستیارش آدام وریتی برای خرید فنآوریهای محرمانه و سری برای انتقال اطلاعات از داخل به خارج از کشور بیشتر بدانند.
سر آن دارم تا فارغ از دعوای حقوقی خودم، برای روشن شدن اذهان ملت ایران - صاحبان اصلی ثروت و قدرت به یغما رفته مردم ایران توسط خاندان هاشمی رفسنجانی - این اسناد و مدارک را به تدریج و به شکلی قانونی، از طریق رسانههای عمومی در اختیار همگان بگذارم.
آنگاه ملت خود داند که صاحبان واقعی اموال خویشند.
آیا آقای هاشمی رفسنجانی که در چند سال پیش به صراحت گفتهاند «مهدی پولی ندارد که به کسی بدهد»، پس از بازگشت فرزندشان به کشور از ایشان پرسیدهاند که هزینه سرسام آور و هنگفت استخدام همزمان چهار وکیل گرانقیمت کانادایی و انگلیسی در طول یکسال گذشته که سر بر چند صد هزار دلار میزند از چه محلی تامین شده است؟
آیا آقای هاشمی (پدر) که سخت معتقدند «فرزند من (مهدی) هم مانند یکی از بچههای مردم»، آیا هرگز از فرزندشان پرسیدهاند که چگونه ایشان در طول کمتر از ۳۸ ماه اقامت در خارج از کشور ۵ گذرنامه مختلف ایرانی (و گاهی ۳ گذرنامه همزمان) تعویض کرده و یا در اختیار داشتهاند و نیز با وجود آنکه در اردیبهشت ماه سال جاری (۱۳۹۱) باوجود داشتن گذرنامه، گذرنامه ایرانی دیگری در دوبی برای ایشان صادر شده با این همه در اول مهر ماه امسال با «برگه عبور» به کشور بازگشتهاند؟
نگارنده بنا به طبیعت پرونده شکایتی که علیه آقای مهدی هاشمی بهرمانی به اتهام عاملیت و آمریت در آدم ربائی، شکنجه، اخاذی و اعدام مصنوعی، و نیز از مسوولان جمهوری اسلامی از ۱۲ سال پیش در دادگاه عالی انتاریو گشودهام ناچار به انبوهی از اسناد و مدارک دست یافتهام که بی هیچ شائبه و تردیدی نقش مستقیم و موثر آقای مهدی هاشمی را در شمار چشمگیری از قراردادهای کلان ۲۰ سال گذشته جمهوری اسلامی با طرفهای خارجی و نیز چگونگی توسل ایشان و اعضایی از خانوادهشان را به فریب، شانتاژ، قلب حقیقت با سؤ استفاده از قدرت و نیز تبانی برای محو آثار جرم نشان میدهد.
مردم ایران حق دارند در باره آنچه از آنان دریغ شده بیشتر بدانند. از پرونده رشوهخواری «استات اویل» نروژ، از پرونده اخذ رشوه از«توتال فرانسه»، از پروندههای مختلف مربوط به شرکتهای مختلف کرهای، آلمانی، اماراتی...از ارتباط با وزیر خلع شده دفاع انگلستان، لیام فاکس و دستیارش آدام وریتی برای خرید فنآوریهای محرمانه و سری برای انتقال اطلاعات از داخل به خارج از کشور بیشتر بدانند.
سر آن دارم تا فارغ از دعوای حقوقی خودم، برای روشن شدن اذهان ملت ایران - صاحبان اصلی ثروت و قدرت به یغما رفته مردم ایران توسط خاندان هاشمی رفسنجانی - این اسناد و مدارک را به تدریج و به شکلی قانونی، از طریق رسانههای عمومی در اختیار همگان بگذارم.
آنگاه ملت خود داند که صاحبان واقعی اموال خویشند.