دوشنبه، بهمن ۲۳، ۱۳۹۱

حیواناتی که بر ما حکومت کرده‌اند(۴): شترگاوپلنگ آرادان


image
این جانوار عجیب‌الخلقه به هر چیزی می‌برد جز آدمی‌زاد! ترکیبی است از کلاغ سق‌سیاه، میمون فضایی و ۶۳٪ الاغ شاخ‌دار. گفته می‌شود که خداوند الاغ را شناخت و شاخ نداد، اما در مورد این یکی گویا لطف الهی شامل حال بندگان دیگر نشد. مانند کلاغ [...] بود که در ایران نقطه سالم باقی نگذاشت و عمر نظام از برکت وجود او کاهش یافت...

گویند شبی جورج اورول که می‌خواست قسمت دوم قلعه حیوانات را بنویسد، میمونی در خواب دید که بال داشت و در خریت، بی‌نظیر بود و شاخ‌دار...مانند اجنه سم داشت و دمش به شیطان شبیه بود و موز می‌خورد...هاله نوری داشت و به هیچ جانداری شبیه نبود...تا آمد خوابش را بنویسد، از هیجان سکته کرد و مرد...چند سال بعد از مرگ اورول، خوابش در آرادان تعبیر شد که گویند یکی از محل‌های نزول شیطان بوده است!
برخی معتقدند که او ۶۳٪ جانور بود و ۳۷٪ جن به همین سبب به آقای ۶۳٪ معروف بود.
گفته می‌شود آثار ژنتیکی کلاغ هم در او موجود است و به همه مملکت «کلاغید»* و تپه سالم باقی نگذاشت...

دوران تکامل معکوس
محمود وقتی به دنیا آمد شبیه بچه آدم بود اما تدریجا پس از ضربه پتک پدر آهنگرش، شباهت زیادی به برادران متعهد «نئاندرتال» پیدا کرد و هیچ‌گاه مثل روز اولش نشد!
روزی محمود را  به باغ وحش بردند و همه میمون‌ها از هوش رفتند! یکی از مترجمین زبان میمون‌ها گفت که آنها در وجود او یک فضا نورد دیده‌اند! پیرترین میمون بشارت داد که محمود نخستین فضانورد ایران خواهد بود!
محمود درس نمی‌خواند جز وقتی موز جلویش می‌گذاشتند، پس وقتی موز نایاب شد، محمود دو سال رفوزه شد، اما وقتی بابا  توی حیات خانه درخت موز کاشت محمود ۱۰ کلاس یکی کرد و نفر ۱۳۲ کنکور سراسری شد، و این از معجزات موز بود!

مخالفت با اشغال سفارت آمریکا
محمود در دوران دانشگاه بسیار فعال بود و از تمام درخت‌های دانشگاه بالا رفت، اما وقتی در سنه ۵۸ دانشجویان دیگر دانشگاه‌ها می‌خواستند از دیوار سفارت آمریکا بالا بروند، چون درخت کنار دیوار نبود، مخالفت کرد و گفت به سفارت شوروی حمله کنیم که درخت دارد! به همین سبب با میردامادی و اصغرزاده و بی‌طرف و عبدی که می‌خواستند از دیوار سفارت آمریکا بالا بروند دشمن شد. گویند موسوی خوئینی‌ها آن زمان مسخره‌اش کرد و او کینه پدرخوانده دوم خرداد را به دل گرفت... 

دوران جبهه و جنگ و سازندگی و غیره
در سال‌های جنگ، به عنوان داوطلب به جبهه رفت ولی چون درختی در جبهه نبود، فرماندار ماکو و خوی شد چون آنجا درخت فراوان بود! چون مجبور بودند ارتقا مقامش بدهند، اردبیل را استان کردند و او را استاندار اردبیل. گفته می‌شود ۶۳٪ نفت و بنزین استان را قاچاق کرد به مملکت آذربایجان وصرف تبلیغات انتخاباتی ناطق نوری کرد. از معجزات او این بود که هر جا مدیریت کرد، اموال اداری و غیر اداری دچار امداد غیبی می‌شد...

احمدی‌نژاد چون سو استفاده از اموال دولتی را خوب بلد بود، پس از جانب هاشمی، استاندار برتر شد، اما وقتی سو استفاده از نفت برای مسائل سیاسی را آموخت، هاشمی ترسید که مبادا برای آقا مهدی بشکه شاخ شود!

دوران خاتمی
بعد از دوم خرداد، مدتی بیکار شد و چون روزنامه سلام آبرویش را سر خوردن سوخت و خوردن اموال و غیره برد، از خوئینی‌هاشکایت کرد اما بعد از ۱۸ تیر به شکایتش رسیدگی کردند...

به خاطر شباهتش به اجداد انصار حزب‌الله، ارادت اهل چماق (نئاندرتال‌های نظام) به او زیاد شد و استادشان گردید...
گروهی از عنترها را دور هم جمع کرد و آبادگران را تشکیل داد...میمون پیر، چمران هم مبصرشان شد...
در انتخابات شوراهای شهر، از اختلاف عاقل‌های سابق اشغال کننده سفارت آمریکا استفاده کرد و آبادگران را با مهندسی سردار ذوالقدر به شورا فرستاد و آنها هم شهردارش کردند.
موسوی لاری و خاتمی به خاطر پرونده دزدی او در اردبیل می‌توانستند حکم شهرداری‌اش را امضا نکنند، اما فقدان خصیتین (هسته و انرژی هسته‌ای و این حرف‌ها!) این دو عضو مجمع روحانیون باعث شد که محمود شهردار شود و در دو سال، ۳۵۰ میلیارد تومان از شهرداری بالا بکشد. 
محمود در این دوران به مجتبی خامنه‌ای نزدیک شد و مجتبی از آفریقا برایش درخت موز آورد و عشق این دو تشدید شد به حدی که مجتبی، عشق قالیباف مشهدی را فراموش کرد. همسر مجتبی می‌گوید که بعضی شب‌ها، همسرش بوی عنتر می‌داده است!
از معجزات محمود دردوران شهرداری تهران، تعطیلی مراکز فرهنگی متعدد شهرداری، پلمب نمایشگاه بین‌المللی، اختلاس، تفریغ بودجه و تفریق بودجه! بود.

محمود به باغ ریاست جمهوری می‌رود
در خر تو خر انتخابات سال ۱۳۸۴، محمود با لطف مهندسی سردار ذوالقدر، آرای کروبی را در مرحله اول دزدید ولی موسوی لاری و خاتمی که کماکان فاقد خصیتین بودند، به اعتراض کروبی وقعی ننهادند و رهبری را خوشحال فرمودند، به این خیال که خوک رفسنجان رای خواهد آورد، غافل از اینکه اکبرشاه، فقط در رفسنجان و شمال بلوار کشاورز رای دارد و بس.
محمود، خوک اعظم را شکست داد و کرسی از موش اردکان ستاند. 
محمود را پاسخ مقام معظم به اصلاح‌طلبان و هاشمی هم خوانده‌اند...
اینجا بود که مملکت خر تو خر، شیر تو الاغ شد و بعد از اینکه هر از چند ماه یک‌بار، محمود وزیری و استانداری و سفیری برکنار می‌کرد، مردم متوجه شاخ‌های او شدند و فهمیدند که آنچه بزرگان در باب خطر شاخ داشتن خر گفته‌اند، شدیدا درست بوده است! 
در دوران محمود، قیمت جهانی نفت ۶۳٪ بالا رفت اما پول نفت که باید می‌رفت سر سفره مردم، صرف خرید موز و غیره شد.
محمود به انرژی هسته‌ای علاقه فراوانی داشت. محمود اما در دوران خود با مقام معظم نیز چند بار درگیر شد و ثابت کرد که هسته‌های بسیار بزرگی دارد و از این رو، او را محمود هسته‌ای هم خوانده‌اند.
از معجزات هسته‌ای او، تولید کیک زرد از موز بود! 

هاله نور
محمود تا رئیس جمهوری شد، به نیویورک رفت و فیلم کینگ کنگ بدید و عاشق بالا رفتن از ساختمان‌ها شد و دیگر از درختان بالا نرفت. محمود در سفرهای ۹گانه به نیویورک، در طول ۷ سال، از ۶۳٪ ساختمان‌ها بالا رفت (۹ ضرب‌در ۷ هم البته می‌شود ۶۳!).
در نیویورک هاله نوری بالای سرش پدید آمد که تا یک سال دوام داشت. از این رو مجبور بود هر سال برای شارژ باتری به مجمع عمومی سازمان ملل برود. وقتی بعد از یافت شدن هاله نور به زیارت آیت الله جوادی آملی رفت، حضرت که وضو داشت به واسطه خنده و فشار بعد از خوردن آبگوشت و گوشت کوبیده و دیگر مواد «مگزی»** وضویش باطل شد و صدایی از او در آمد که محمود خیال کرد به معنای تایید وجود هاله است.
هاله محمود گاه در سال‌های مختلف تغییر شکل می‌داد و ...

باجناغ‌ها و بی‌جناغ‌ها
محمود یا با باجناغ‌های خود رفیق بود یا اگر می‌خواست با کسی رفیق شود، باجناغش می‌شد! اما وقتی دیپلماسی باجناغ‌ها افاقه نکرد، دخترش را به پسر مشایی داد که از اجنه بود...گویند از این تاریخ بود که اجنه به کاخ ریاست جمهوری راه یافتند و جن‌گیر حوزه، مرحوم آیت‌الله بهجت از ترس این اجنه اطلاعاتی و امنیتی، سکته شد و مرد!
از آن زمان، تعداد «تخم جن»ها در دولت زیاد شد که به آنها اجنه هسته‌ای هم گفته می‌شود (کمی مودبانه‌تر از تخم جن است!). گویند ۶۳٪ اعضای دولت در دوران او از اجنه بودند.

سیاست هسته‌ای
محمود که تعداد «تخم جن‌»ها در دولتش زیاد شد، سیاستش اندکی تخمی-سیاسی شد و از بابت مقام معظم رهبری که آبرویش را در خطر می‌دید، گفت سیاست دولت را هسته‌ای بنامند تا بدنامی دولت اندکی کاهش یابد.

علاقه ویژه به بازمانده پارک ژوراسیک
احمدی‌نژاد علاوه بر مجتبی، به جنتی علاقه ویژه‌ای داشت و تمام شپش‌های جنتی را پاک می‌کرد...جنتی هم به او علاقه ویژه‌ای داشت و ۶۳٪ دشمنان محمود را خورد.

انتخابات ۸۸ و اختلاف با خوک رفسنجان و غیره
اکبر شاه چون در انتخابات شکست خورد، پس دشمنی‌اش با محمود فزونی یافت و استاندار نمونه و دزد سابق را مزاحم خود دید. محمود هم دست اکبر و اکبرزاده از معاملات نفتی حذف کرد و همه امور به دوستان سپاهی داد. وقتی نفت خون اکبر کاسته شد، کینه‌اش افزون شد و به خودش قول داد از رقیب محمود در انتخابات ۸۸ حمایت کند و اینجا بود که بخشی از پول‌های دانشگاه آزاد، آزاد شد و بخشی از پول‌های سابق بهینه‌سازی، مصرفی بهینه یافت و مهدی بشکه که می‌خواست مقام رهبری از کنترل خارج شده را کنترل کند، به ستاد موسوی پیوست...اما چون «ممه را لولو برده بود» و تقلب در انتخابات از نان شب واجب‌تر بود، در انتخابات تقلب فرمود و حال خوک رفسنجان و آقازاده بگرفت و مهدی بشکه که ۴ سال از قراردادهای نفتی دور مانده بود، سه سالی به دوبی و لندن و آکسفورد رفت...
محمود ۶۳٪ آرا را برد و سهم نفت هاشمی را بخورد و آبروی اکبر و اکبرچه را در مناظره با موسوی ببرد...
قابلیت‌های این جانور را همیشه دست کم گرفته‌اند. کسی فکر نمی‌کرد که استاندار نمونه دولت هاشمی رفسنجانی، خوک رفسنجان را دچار گشایش اعتبار کند. هاشمی از انتخابات سال ۸۴ به بعد گشاد گشاد راه رفت...!

شجاعت
محمود چون نشان داد انرژی هسته‌ای‌اش بسیار بزرگ است، ثابت کرد که روسای جمهوری پیشین چقدر فاقد هسته بوده‌اند. وقتی با رهبری چپ افتاد، قهر کرد و رفت خانه و وزرای منتخب خامنه‌ای را از کابینه بیرون راند...خاتمی هر وقت از رهبری دل‌گیر می‌شد، کمرش می‌گرفت ولی اعتراضی به رهبری نمی‌کرد...هاشمی هم هر وقت ناراحت می‌شد، حداکثر می‌گفت به هسته‌ام...اما محمود ثابت کرد که زیر بار حرف زور نمی‌رود، هر چقدر هم که پرزور باشد!
وقتی با برادران لاریجانی چپ افتاد، فیلم دلالی اخوی‌شان را به مجلس برد و آبروی دالتون‌های دزد را حسابی برد...
می‌گویند احمدی‌نژاد، لاریجانی «نکلاغیده» باقی نگذاشته بود...

عشق به مرتضوی
محمود کشف کرد که سعید مرتضوی مانند بقیه میمون‌ها، خودش را زیاد می‌خاراند و پس از بررسی ژنتیکی قصاب مطبوعات و عامل جنایت کهریزک، او را به دولت خود برد و بر سر سازمان پول‌دار تامین اجتماعی نشاند و امور معاملات تیم اجنه مشایی را به او سپرد...در این دوران، پول بازنشستگی مردم مثل پول نفت و پول دولت و غیره دچار امدادهای غیبی شد و این مساله هیچ ربطی به بابک زنجانی و حسن رعیت، از اراذل و اوباش سرمایه‌دار نداشته و ندارد و نخواهد داشت! گفته می‌شود از طعم شیشه‌های نوشابه خانه مرتضوی بسیار خوشش می‌آمد.

اختلاس
محمود از یاران «مخلس» نظام بود و اهل «اخلاس» بود...در دوران او پول‌های بانک مرکزی یکهو غیب می‌شد و گاهی هم سر از ونزوئلا در می‌آورد که ربطی به «کیسون» و «مظاهری» و غیره هم ندارد. محمود اما از طریق یاران مشایی، برای رفع بحران‌های مالی در معادن الماس آفریقای جنوبی و نگهبان‌های الماس معادن الماس خونین آفریقا و هزینه انتخاباتی دوست پسر ونزوئلایی و غیره و غیره، صندوق ذخیره ارزی را دچار امداد غیبی کرد...بالاخره اجنه به یک دردی می‌خورند! در دوران محمود، چند هزار میلیارد اختلاس لو رفت و چند هزار میلیارد لو نرفت! البته تا وقتی هوای مجتبی را داشت، مجتبی هم هوای او را داشت...

کرامات دیگر
محمود عاشق ازدیاد جمعیت بود و دستور داد همه کاندوم‌های مملکت را سوراخ کنند!
بزرگ‌ترین کرامات محمود این بود که ۱۰ برابر کل اپوزیسیون نظام، به نظام ضربه زد و عمر نظام کوتاه کرد. هرچه خاتمی و هاشمی (که نان‌شان در حفظ نظام بود) رشته بودند، محمود پنبه کرد...
محمود توانست ثابت کند که یک دختر دبیرستانی بدون مواد رادیو اکتیو می‌تواند انرژی هسته‌ای تولید کند!
محمود با حمایت استاد تمساح آمد، اما از پوست استاد تمساح کیف و کفش ساخت، کاری که بقیه از انجامش ناتوان بودند.
محمود عمر مقام معظم رهبری را ۱۰ سال کم‌تر کرد، کاری که هاشمی رفسنجانی با پسته‌های مسموم ارسالی به بیت از پس آن بر نیامد!
او پاک‌ترین دولت تاریخ را داشت و البته در دوران او فرهنگستان زبان به دستور پدر زن آقا مجتبی، فاضلاب و نجاست را معادل «پاک» خواند.
با کاپشن به دنیا آمد و با کاپشن از دنیا برفت ...

محمود ثابت کرد که هیچ کس در کل نظام انرژی هسته‌ای او را ندارد.
و کلا چیزی نبود که محمود ثابت نکند!


*شاعر می‌گوید: آن‌که به ما «نکلاغیده» بود...محمود [...] دریده بود