کیهان تهران، ارگان بیت رهبری و بدنام ترین روزنامه تاریخ مطبوعات ایران، که خود یک پا شورای نگهبان و مجلس خبرگان و قوه قضاییه به شمار میرود، در یادداشت روز خود به قلم مدیر مسئولش، حسین شریعتمداری، صلاحیت رفسنجانی را برای نامزدی در یازدهمین دور انتخابات ریاست جمهوری اسلامیتأیید و صلاحیت خاتمیو «نامزد یا نامزدهای حلقه انحرافی» را رد کرد.
کیهان تهران در یادداشت روز خود زیر عنوان «طبلهای توخالی!» از آنجا که هنوز نمیداند خاتمیو رفسنجانی چه خواهند کرد، برای اینکه تحلیل اش صد در صد درست از آب در بیاید در همان آغاز یک راه فرار برای خود گذاشت و نوشت: «شاید این پیش بینی درست از آب در نیاید و شاید هم برای این که درست از آب در نیاید، شخصیتهای مورد اشاره در آن، تغییر وضعیت بدهند». شخصیتهای مورد اشاره حسین شریعتمداری، علی اکبرهاشمیرفسنجانی و محمد خاتمیهستند. کیهان تهران ادامه میدهد: «اقایهاشمیرفسنجانی به این علت که اطمینان دارد در صورت نامزدی برای ریاست جمهوری یازدهم، صلاحیتش تأیید خواهد شد، نامزد نمیشود» «و آقای خاتمیبرعکس آقایهاشمی، از آنجا که اطمینان دارد در صورت نامزد شدن قطعا رد صلاحیت خواهد شد کاندیدا نمیشود».
شریعتمداری آنگاه برای هر کدام دلایلی میآورد. رفسنجانی به دلیل عدم محبوبیت و اطمینان از اینکه در رقابت با دیگر نامزدها رأی نخواهد آورد، میخواهد «ادعای برخورداری از پایگاه مردمیگسترده را درهاله ای از ابهام برای خود حفظ کند» در حالی که خاتمیدر «جریان فتنه آمریکایی- اسراییلی ۸۸ آشکارا نقش ستون پنجم دشمن را بازی کرده و دست به وطن فروشی زده است و میداند که این گونه خیانتها و جنایات در هر نظام حکومتی چه مجازات سنگینی در پی دارد». این نخستین بار نیست که شریعتمداری و روزنامه بدنام اش حجت الاسلام محمد خاتمیرا به «وطن فروشی» و «خیانت» متهم میکند. به نوشته کیهانِ تهران، «خاتمیحاضر نیست با نامزد شدن در انتخابات پیش روی و دریافت مهر رد صلاحیت از یک نهاد قانونی جمهوری اسلامیایران، برای همیشه آرزوی بازگشت به نظام را برباد رفته بداند» این در حالی است که به نوشته شریعتمداری، هر نامزدی با رد صلاحیت فقط به عنوان «رجل سیاسی» رد میشود، در حالی که درباره خاتمیاین رد صلاحیت به منزله «مهر باطل شد» است و او دیگر نمیتواند مقام و مسئولیتی در نظام داشته باشد.
کیهانِ تهران آنگاه به «نامزد یا نامزدهای مورد نظر دولت – حلقه انحرافی-» میپردازد و تکلیف آنها را نیز یکسره میکند: «افراد این حلقه را میتوان بی هویت ترین گروه سیاسی تلقی کرد زیرا هیچ کدام آنها در قد و قواره ای نیستند که بدون دست اندازی به بیت المال و بهره گیری از کانون قدرتی که به آن چسبیده اند، فرصت ادامه حیات سیاسی داشته باشند».
شریعتمداری سپس همه اینها را «دشمن» مینامد و مینویسد هر «سه جریان مورد اشاره… در حد و اندازه ای نیستند که آرزوهای تا کنون برباد رفته دشمنان بیرونی اسلام و انقلاب را برآورده کنند».
به نظر میرسد با کشاکش شدیدی که درون حلقههای مافیایی رژیم جریان دارد، انتخاباتی که قرار است روز ۲۵ خرداد ۹۲ برگزار شود، یکی از سرنوشت سازترین رویدادهای جمهوری اسلامیباشد چرا که از یک سو هراس و نگرانی رژیم از عدم مشارکت و همراهی مردم و از سوی دیگر رقابتها و افشاگریهای درونی از سوی مسئولان و مقامات رژیم همگی را در شرایط حساسی قرار داده است که رویدادهای احتمالی را برای همگان پیش بینی ناپذیر کرده است.