چهارشنبه، خرداد ۲۲، ۱۳۹۲

جمهوری اسلامی‌در برابر کابوس و خطر تحریم انتخابات تقلبی و «مهندسی»شده

جمهوری اسلامی در برابر کابوس و خطر تحریم

موج تحریم انتخابات تقلبی و فرمایشی و «مهندسی» شده دوره یازدهم ریاست جمهوری اسلامی‌رو به گسترش است. در کنار احزاب و گروه‌هایی که انصراف خود را از شرکت در انتخابات تقلبی اعلام کرده اند، از جمله سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی‌و در کنار افرادی که گفته اند رأی نخواهند داد مانند فائزه رفسنجانی و تاج زاده و موسوی خوئینی، برخی از روحانیان نیز وارد صحنه تحریم شده و به اشکال گوناگون از مخاطبان خود خواسته اند با این انتخابات تقلبی همراهی نکنند از جمله ناصر مکارم شیرازی نیز با صدور فتوایی از مردم خواست پای صندوق‌های رأی حاضر شوند «ولو اینکه رأی سفید بدهند».اگرچه رژیم اسلامی‌ایران تنها به همان حضور مردم پای صندوق‌های رأی نیاز دارد و اینکه آنها اساسا به چه کسی رأی می‌دهند یا رأی خود را به شکل سفید در صندوق می‌اندازند، اهمیتی ندارد ولی همین موضع نشان از تضعیف فزاینده موقعیت «مقام معظم رهبری» دارد که سالهاست فرد مورد نظر خود را از صندوق‌ها بیرون می‌کشد.

در این دوره نیز با اینکه سیدعلی خامنه ای رهبر سیاسی و مذهبی رژیم تلاش کرد تا کسی متوجه نشود که نظر وی به چه کسی است و حتا خودش نیز صریحا بارها بر زبان آورد که کسی نمی‌داند من به چه کسی نظر دارم و سخنان سخیفی از این دست، با این همه هر کسی می‌داند که این دانستن یا ندانستن اهمیتی ندارد و سرانجام آن کسی از صندوق بیرون خواهد آمد که میل بیت رهبری به اوست به ویژه در شرایطی که جز هفت هشت کوتوله در لیست نامزدها باقی نمانده و سخن از رد صلاحیت دیرهنگام حسن روحانی نیز هست اگرچه این خبر یا شایعه نیز ممکن است برای بازارگرمی‌انتخاباتی باشد که هرگز تا این اندازه با سردی و بی اعتنایی مردم روبرو نشده بود. 
جالب اینجاست که سایت «الف» که خبر از گسترش موج تحریم داده است، یکی از دلایل افزایش آمار تحریم کنندگان انتخابات را «ناتوانی» حسن روحانی به تشویق حامیان اصلاح طلبان برای رأی دادن اعلام کرده است. در حالی که هر کسی که مناظره‌های انتخاباتی نامزدهای رژیم را دیده باشد، در یک محاسبه کوچک عقلانی نیز تنها با تحقیر خود و خرد خویش می‌تواند خود را راضی کند که به یکی از اینها از جمله خود حسن روحانی رأی دهد. آن هم در حالی که پرسش همیشگی در همه سال‌های گذشته باقی می‌ماند: رأی بدهیم که چه بشود؟!
ترفندهای رژیم که برخی از افراد و گروه‌های سیاسی نیز دانسته یا ندانسته با آنها همراهی می‌کنند، در آستانه برگزاری انتخابات تقلبی که قرار است چند روز دیگر، جمعه ۲۴ خرداد ۹۲، برگزار شود، یکی دو تا نیست. یکی از حیله گرانه ترین آنها این است که از طریق پیامک و شایعه و تبلیغات گسترده درباره اینکه جلیلی همان احمدی نژاد اما از نوع بدخیم تر آن است، تلاش می‌کنند که مردم را به پای صندوق‌های رأی بکشانند تا به هر کسی غیر از جلیلی رأی بدهند!
تا کنون اما کابوس و خطر تحریم انتخابات تقلبی است که رژیم را در برابر جمعه ای ناروشن قرار داده است. این واقعیت نشان می‌دهد که اگرچه می‌توان هر انتخاباتی را «مهندسی» کرد ولی واکنش و جنبش و اعتراض‌های اجتماعی را به هیچ وجه نمی‌توان «مهندسی» نمود و آن را مطابق میل زمامداران حکومت اسلامی‌و «مقام معظم رهبری» هدایت کرد.