یکشنبه، آبان ۱۹، ۱۳۹۲

هفته خدا بیامرز شدن حاج حبیب‌الله

یک دانه از این تعریف و تمجیدها از حاج حبیب در زمانی که در قید حیات بود گفته می‌شد! خب صددرصد باید حاج حبیب را بازداشت می‌کردند و پیرمرد را می‌بردند آزمایش DNA برای تشخیص هویت!

مورد عجیب علی جنتی!
کاش یک نفر پیدا بشود این علی آقای جنتی را برای من توضیح بدهد که چه‌جور موجودی است چون هر طور نگاه می‌کنم کلاً نمی‌فهمم این بشر چیه! 
طرف در این دو سه ماهی که وزیر فرهنگ و ارشاد شده است انقدر درباره موضوعات مختلفی مثل حوزه موسیقی، کتاب، روزنامه، فیس‌بوک و... موضع چپ اندر قیچی و ضد و نقیض گرفته است که الان باید یک کارگروه تشکیل بدهد تا آمار را در بیاورند ببینند آخرین بار درباره هر کدام از این‌ها که گفتیم موضع مثبت گرفته یا منفی!
یک بار می‌گوید سانسور باید برداشته شود و ممیزی قبل از انتشار چیز بیخودی است و دو روز بعد می‌گوید البته این نظر را دوستان ارائه کردند و ما مشغول بررسی هستیم و باید به خود نویسندگان واگذار شود اما در کل ممیزی از افتخارات نظام است.
یک بار می‌گوید فیلترینگ نمی‌تواند مانع گردش آزاد اطلاعات شود و دو روز بعد می‌گوید: چی؟ فیس‌بوک؟ فیس‌بوک چیه؟ خجالت بکشید... بروید درس‌تان را بخوانید.
یک بار می‌گوید دولت از آزادی مطبوعات حمایت می‌کند و دو روز بعد یک روزنامه بینوا را به خاطر یک مقاله‌ای که اصلاً معلوم نبود چی بود و چه مشکلی داشت و خود مدیرمسؤول تا آبدارچی صدبار عذرخواهی کردند و بندگان خدا خودشان خودشان را دچار خودتوقیفی مزمن کرده بودند اما جناب وزیر با قاطعیتی در حد سعید مرتضوی اعلام کرد که نخیر! الّا و بلّا  باید توقیف شود و آخر هم که توقیف شد رفت پی کارش!

بالاخره باران بیاید یا نیاید؟!
یعنی همه چیز ما باید برعکس باشد... تمام دنیا باران می‌آید با خودش نعمت سلامتی و سرسبزی و طراوات و هوای پاک می‌آورد اما اینجا یک نصف روز باران آمد در اهواز سه-چهارهزار نفر از تنگی نفس بستری شدند در بیمارستان!
ده تا کارشناس و مسؤول هم درباره این ماجرا توضیح دادند اگر شما فهمیدید چه گفتند و علت این که باران زد و همه تنگی نفس گرفتند چی بود به ما هم بگویید!
الان ماندیم که بالاخره باران رحمت خدا بیاید خوب است یا نیاید و خشکی و کثافت شهر را بردارد خوب است و در کل کدام خطرش کمتر است و در چه صورتی شانس زنده ماندن‌مان بیشتر است! 

ابوالفضل پارتی!
خب به سلامتی حسین پارتی و ابوالفضل پارتی هم شروع شد و ده روز بام تا شام در خانه باید از تلویزیون روضه آن‌هم با این سبک‌های جدید که تلفیقی از کمپرسی (دوپس دوپس شرعی) و عربده‌کشی حسینی است را تحمل کنیم و در بیرون خانه هم مسیر نیم ساعته را ۶ ساعت در ترافیک بمانیم تا بلکه دسته حرکت کند! 
حالا این دسته چیست؟
اجتماعی از جوانان عزب اُغلی است که در این شب‌ها به شغل شریف «آقاجون بازی!» مشغول هستند و از یک طرف ذکر حسین بر لب و از یک طرف کله‌ها همه سمت پیاده‌روی پر برکت دنبال چشم و ابرو آمدن و امر خیر مخ‌زنی هستند!
هیئت‌های مذهبی هم که اگر قبلاً شاهد داستان‌های جزئیات مراسم عروسی و شب حجله قاسم بودیم حالا این چند ساله به معنای واقعی کلمه به یک پارتی شبانه بدل شده و مداحانی که ادا اطوارهای رپرها را در می‌آورند و نه از حسین خبری است نه از شمر فقط صدای گوش‌خراش دوپس دوپس مذهبی و سبک سینه زدن شبیه رقص سالسای بر و بچ هیئتی!

نماینده زیادی تام‌الاختیار ولی فقیه! 
ببین کی گفتم این حسین بازجو نماینده مستقیم و غیر مستقیم آقا در روزنامه کیهان اگر همین روزها نگذاشت تو کار آقا هر چه می‌خواهی بگویی بگو.
مقام مرفع رهبری عاقل و بالغ خودش رسماً می‌گوید که هیچ کس نباید تیم مذاکره‌کننده هسته‌ای ایران (جواد و بر و بچ) را سازشکار بداند بعد نماینده آقا سرمقاله نوشته با نام «دعای آهسته»، و ته‌اش این است که حالا حضرت آقا این را گفته که گفته ولی نگفته که انتقاد نکنیم!
خب واضح و مبرهن است که منظور حسین آقا بازجوی کیهان منش از «انتقاد» یعنی این که خواهر و مادر طرف را بیاورد جلوی چشمش و یک هوا کیفرخواست تحت عنوان سرمقاله علیه طرف صادر کند و بشوید و پهن کند روی بند رخت!

جاذبه گردش‌گری با حاجی شجونی! 
چند روز پیش محمدعلی نجفی درباره منابع درآمدی هتل‌های سایر کشورها گفته که آنها درآمدهایی از جمله فروش مشروب و بار دارند در حالی که ما از آن محروم هستیم!
البته فکر نکنید نجفی منظورش این بوده که خدای نکرده ما هم باید زهرماری در هتل‌ها سرو کنیم چون زرتی توضیح داده که: «صحبت‌های من مقدمه‌ای برای آزاد شدن فروش مشروب در هتل‌های داخل کشور نیست. ما باید فکر کنیم امتیازات دیگری برای هتل‌ها داشته باشیم».
خب حالا فکر کنید که ما یعنی دولت مفخم چه امتیازاتی می‌توانیم برای هتل‌های خودمان داشته باشیم تا بتوانیم در حد مشروب فروختن این اجنبی‌ها مقابله کنیم!
مثلاً پیشنهاد ما این است که در هتل‌ها به جای برقراری بار و زهرماری فروختن، امکانی فراهم بشود تا برای توریست‌ها گلچینی از صحبت‌های جعفر شجونی را پخش کنند یا در یخچال‌های داخل اتاق‌های هتل به جای آب شنگولیف از دستاوردهای هسته‌ای خودمان (کیک زرد) استفاده کنیم یا اصلاً چرا راه دور برویم همین ساندیس‌های خودمان مگر چه‌اش هست... خیلی هم خوشمزه است و این‌طوری می‌توانیم برای بسیج هم اشتغال‌زایی کنیم و با همکاری سردار نقدی در هر هتل یک بسیجی غرفه توزیع ساندیس راه بیندازد! 

اندر ادب و شخصیت احمد خاتمی!
احمد خاتمی امام جمعه موقت تهران (وای قیافه‌اش می‌آید جلوی چشمم بیرون‌روی می‌گیرم از ترس!) هفته گذشته در چشم به هم زدنی ۳۶۰۰ سال تاریخ و تمدن ایران را هاپولی کرد و یک ساندیس هم رویش خورد!
احمد خاتمی درباره معاون وزارت خارجه آمریکا گفته این آدم بی‌شخصیت با کمال بی‌ادبی به ملتی با «تمدن ۱۴۰۰ ساله» اهانت می‌کند.
ای خدا حالا ببین احمد خاتمی دارد درباره ادب و شخصیت صحبت می‌کند!
یعنی این جماعت یأجوج و مأجوج، تمدن ۵۰۰۰ ساله ایران که خود خارجی‌ها می‌گویند کهن‌ترین تمدن پیوسته جهانی است را به هیچی حساب نمی‌کنند و کلاً تاریخ از آن‌جایی برای این‌ها آغاز می‌شود که اعراب به ایران حمله کردن و گویی تا پیش از آن ایرانی‌ها از زیر بته آمده بودند!
خدایا نسل این خاتمی‌ها غیر از ممدشون اینا رو بکن! تا از گل‌واژه‌های این جماعت راحت شویم.
  
آخر بدشانسی!
این جواد کریمی قدوسی٬ عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس کلاً در عمر بی‌برکتش یک حرف راست زده بود که آن‌هم توسط سپاه پاسداران تکذیب شد!
این قدوسی کریمی که جزو نماینده‌های کله خر مجلس محسوب می‌شود که به رسایی و کوچک‌زاده یک سور سرباز زده است، هفته پیش گفته بود که «صد‌ها گردان نظامی جمهوری اسلامی در سوریه هستند».
گفته شده که سپاه علاوه بر تکذیب این اظهارات نامه خصوصی به این نماینده مجلس فرستاده و نوشته: «سلام کریمی جون! ببین میشه ببندی! خودمون زبون داریم! لازم بود خودمون می‌گفتیم! لال نیستیم که! تو برو همون نماینده‌های مجلس رو گاز بگیر نمی‌خواد درباره سپاه حرف بزنی!»
باز هم گفته شده که کریمی قدوسی این نامه را خوانده و دو سه روزی است که جان به جان‌آفرین زیر پتو تب و لرز کرده! براش دعا کنید!

ویران شود آن شهر که ولی فقیه ندارد! 
حاج علی‌اکبر آقا از نوع ناطق نوری (با هاشمی اشتباه نشود)٬ رئیس دفتر بازرسی حضرت آقا گفته است: «کشورهای اطراف که ولایت فقیه و ولی امر ندارند دچار گرفتاری‌های بسیاری هستند.»
ما رفتیم تحقیق کردیم دیدیم بابا راست می‌گوید این بنده خدا!
الان کشورهای منطقه با چندین گرفتاری مواجه هستند مثلاً این‌که کارمندان بخش‌های مختلف کشوری و لشکری با گرفتاری فراوان اصلاً تعطیلی ندارند و دائم باید کار بکنند اما اینجا با بودن ولی فقیه به نوبت بخش‌های مختلف دولت و مجلس و ارتش و ملت باید با حضرت آقا دیدار کنند و معمولاً از یک ماه قبل از دیدار تا یک هفته بعد از دیدار کلاً ادارات مربوطه تعطیل هستند و همه مشغول تدارک شرفیابی هستند!
یا در زمینه شعر و ادبیات در کشورهای همسایه واقعاً یک شاعر برای مطرح شدن و معروف شدن و راه یافتن به تلویزیون و شعرخوانی برای میلیون‌ها نفر از مردم کشورش باید خیلی گرفتاری و سختی و مرارت متحمل شود و علاوه بر استعداد خدادادی باید سال‌ها متحمل رنج و مشقت شود اما اینجا که ولی فقیه داریم فقط کافی است دو بیت دری وری در مدح ولی فقیه بنویسی شک نکن هر سال در محضر ولی فقیه می‌توانی شعر بخوانی و معروف شوی و ملت پخش مستقیم نگاهت کنند!
از همه مهم‌تر کشورهایی که ولی فقیه ندارن طبیعتاً «مجتبی» هم ندارند و خب واضح و مبرهن است که داشتن «مجتبی» در امر کشورداری بسیار حائز اهمیت است و نداشتن «مجتبی» یعنی گرفتاری! 
حالا بماند که کشورهایی که ولی فقیه ندارند هیچ‌کس نمی‌تواند از طریق بده بستون و وصلت با ولی فقیه به مدارج عالی حکومت‌داری حتی ریاست پارلمان هم برسد و طرف برای کسب این مناصب باید متحمل گرفتاری و سختی‌های خاص خودش شود!

ابهام در هویت حاج حبیب!
حاج حبیب‌الله عسگراولادی تازه مسلمان هم تشریف بردند آن دنیا اما خداوکیلی خیلی شانس آوردند... شما نگاه کنید بعد از مرگ آن جنت‌مکان! علی‌اکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی درباره‌اش گفته که «همه خانواده‌های ایرانی احساس می‌کنند که حبیب‌الله عسگراولادی متعلق به خودشان است.»
یا زنگنه، وزیر نفت گفته: «عسگراولادی برایم مانند پدر مهربان بود!»
خب شما فرض کنید یک دانه از این تعریف و تمجیدها از حاج حبیب در زمانی که در قید حیات بود گفته می‌شد! خب صددرصد باید حاج حبیب را بازداشت می‌کردند و پیرمرد را می‌بردند آزمایش DNA برای تشخیص هویت!