بعد از پشت سر گذاشتن یک سال پر تلاطم٬ بهار ۱۳۹۳ نیز از راه رسید و ما با کولهباری از تجربههای تلخ و شیرین به استقبال بهار میرویم. رویش و گسترش بهار امری یک باره نیست. در دوران سرما و برف کارها باید تا شرایط برای آمدن بهار مهیا شود. بسیاری از ما به خاطر صلابت و نفوذناپذیری ظاهری حکومت اسلامی از هر گونه تغییر موثر ناامید شدهایم و بیشتر به کار روزانهی خود میپردازیم. برای جوانانی که تاکنون هیچ تغییر حکومتی را به چشم ندیدهاند باور کردنی نیست که حکومت فعلی ایران یک روز در هم فرو ریزد. ممکن است تصور شود قصد دارم امید واهی بدهم و به رسم آغاز بهار بالاجبار از اتفاقات نیکی که ممکن است بیفتد سخن بگویم ولی چنین نیست. ما را با امید واهی دادن کاری نیست چرا که به دنبال امید واهی یاس مفرط و غیرقابل تحمل خواهد آمد.
اما به عنوان کسی که یک بار تحول منفی سال ۱۳۵۷ در ایران و تحول مثبت سال ۱۹۹۱ در اتحاد شوروی سابق را در طول عمر خود دیده است در هم فرو ریختن بنای سست و پوشالی حکومت اسلامی چندان عجیب و دور از انتظار نیست. گیرم هم تحولی اساسی رخ ندهد. بعد از مرگ خامنهای حکومت چه خواهد کرد؟ کدام نیرو٬ سه قوه را در اختیار خواهد گرفت و توازن قوا در ایران چگونه حفظ خواهد شد؟ از آن بدتر فروریزی و در هم شکستن ساکت اقتصادیست. امروز را دوام بیاورند٬ فردا را دوام بیاورند٬ با پس فردا چه خواهند کرد؟
امتیاز کسانی که سنی گذراندهاند در این است که واقعیتهای فروریزی مستحکمترین حکومتها را به چشم دیدهاند. چه کسی باور میکرد چائوشسکو و همسرش آن طور کنار دیوار قرار بگیرند یا اریش هونکر در به در کشورها شود؟ من در سالی که دیوار میان دو آلمان برقرار بود به دوستانام با اطمینان میگفتم این دیوارها بدون شک روزی فرو خواهد ریخت و فرو ریخت. آن روزها شاید آرزوی قلبی یک جوان بود که بیان میشد اما این آرزو چون منطبق با نص تاریخ بود محقق شد و آن جوان در سنین میانسالی فروریختن دیوار و اتحاد دو آلمان را به چشم خود دید. اگر بخواهید از استحکام سیاسی و پلیسی آلمان دمکراتیک با خبر شوید٬ فیلم بسیار دیدنی «زندگی دیگران» را تماشا کنید. همین قدر بس که میگویند ماموران امنیت ایران اسلامی در کشورهای شرقی آموزش دیدهاند.
به هر حال چارهای جز امیدوار بودن نداریم. اگر میخواهیم زمستان حکومت اسلامی برود باید زمینههای فرا رسیدن بهار را با کار آرام و منظم آماده کنیم. اینجا به مانند کوهنوردان توصیه به دویدن نمیشود. اگر بدویم چند دقیقه بعد نفس ما میگیرد و مجبور به توقف و احتمالا بازگشت میشویم. باید قدمها را شمرده و کوتاه برداریم و با انرژی تقسیم شده به پیش برویم.
امیدوارم سال ۹۳ سال خوبی برای خوانندگان عزیز خودنویس باشد.
بهارتان خجسته