چند سالی از آن واقعه تاسفبار «حسین رضازاده» که اجازه ندادند کاملن در ایران علنی شود میگذرد و امروز که نگارنده در فضای مناسبتر رسانهای قرار گرفتم، تصمیم بر این دارم تا برخی از رازهای اینچنینی را که در جریان قرار داشتم و بر صحت آنها نیز ایمان دارم را بیان کنم.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
بنده در رادیو جوان به همراه «فاطمه صداقتی» مجری کاربلد برنامه جوان ایرانی سلام در بخش ورزشی با سردبیری «نرگس فتحی» فعالیت میکردم.
یک هفته در میان و هر روز راس ساعت ششونیم صبح تا هشتوسی برنامه به صورت زنده بر روی آنتن میرفت و انصافن در آن روزها علاقهمندان بسیاری را با اجرای زیبای فاطمه صداقتی و سردبیری نرگس فتحی به خود جذب کرده بود.
به یاد دارم جمعه شب بود، کم کم برای خواب آماده میشدم تا صبح در برنامه صدایم خوابآلود نباشد، تلفن همراهم زنگ خورد و یکی از همکاران که آن روزها مسوولیت روابط عمومی فدراسیون وزنهبرداری را برعهده داشت پشت خط بود، به بنده گفت اتفاق عجیبی در فدراسیون افتاده است و «سعید علیحسینی» ملیپوش تیم جوانان که در اردوی بزرگسالان رکورد المپیک «رضازاده» را شکست، به طرز مشکوکی برای همیشه از حضور در میادین وزنهبرداری به جرم دوپینگ محروم شد.
اطلاعاتی را جویا شدم و (م – ع) گفت که با تلفن همراه سعید ارتباط بگیر و با خود او صحبت کن. همان دقایق بدون مکث به علیحسینی زنگ زدم، سوژه جالبی بود شخصن با رضازاده به دلیل برخی از مسایل مشکلاتی داشتم، اطلاعاتی از کارهای او در دست بود اما فرصت بیان فراهم نشده بود که به نظر میرسید آن شب این فرصت با نابودی یک استعداد بینظیر وزنهبرداری بهدست آمده بود.
به هر حال با سعید صحبت کردم، آن روزها ١٨ سال بیشتر نداشت و مرتب گریه میکرد، میگفت من همان آمپولی را میزنم که رضازاده هم میزده و میزند و خود او به من گفت در اردو نمونه دوپینگ بدهم و این آمپولها دوپینگ نیست!
او را دعوت به آرامش کردم، کمی دلایل را جویا شدم و تصمیم بر این گرفتیم تا در برنامه صبحگاهی وی را بروی خط تلفنی بیاوریم و البته سعید به من قول داد که پهلوان دولتی را به زیر سوال نبرد، زیرا میدانستم در صورت چنین عملی چه اتفاقی در انتظارمان خواهد بود.
بالاخره صبح شد و بنده اصلن نتوانستم بخوابم، کمی استرس داشتم و از این میترسیدم که عصبانیت بر سعید چیره شود و چیزی را بگوید که نباید! اما با تمامی اینها فرصت رو کردن دست رضازاده در آنچنان برنامهای نیز بنده را وسوسه میکرد و به هر ترتیبی که بود، علیحسینی بر روی خط آمد.
هنوز به او سلام نکرده بودم، با گریه گفت هر آمپولی که من زدم رضازاده هم زده و شروع به گفتن همه چیز کرد، حسین رضازاده دوست نداشت من رکورد او را بزنم و وی در آن روزها هنوز برای حضور در وزنهبرداری به عنوان ورزشکار انگیزه داشت.
در همین خصوص فاطمه صداقتی که از مجریان کاربلد و نترس صداوسیمای ایران بود، بدون مکث جملاتی را بر زبان آورد که برای این قهرمان دولتی و مسوولان خوشایند نبود، زیرا رضازاده یک پهلوان دولتی و به نحوی نماینده آنها در میان مردم بود که امروز هم میبینیم به پستهای سیاسی و نامرتبط نیز با تجربهاش دست پیدا کرده است.
اما سعید علیحسینی چه گفت، زیرا صحبتهای او در آن روز با دخالت مسوولان بلندپایه رادیو و دستوری که به تهیه کننده و سردبیر دادند نا تمام ماند.
سعید علیحسینی در این خصوص گفت: بنده در مسابقات جهانی بودم و قرار بود فردای آن روز بر روی تخته بروم تا برای اولین بار قهرمان جهان بشوم، زیرا رکوردی داشتم که حتا بالاتر از حسین رضازاده در المپیک بود.
اما شب قبل از مسابقه، حسین رضازاده و کوروش باقری به اتاق من آمدند و عنوان کردند، دوپینگ من در تمرینات مثبت اعلام شده و نمیتوانم در آن مسابقات حضور پیدا کنم، همچنین آنها گفتند نگران نباشم، زیرا آشنایانی را در فدراسیون جهانی دارند که اجازه نمیدهند این دوپینگ به محرومیت من بپیوندد.
اما آنها راه حلی را به من گفتند، در آن راه حل قرار بر این شد تا «کوروش باقری» آرنج من را بمکد تا کبود شود و فدراسیون ایران به فدراسیون جهانی اعلام کرد که من به دلیل مصدومیت نمیتوانم در مسابقات حضور پیدا کنم.
سعید علیحسینی در جواب این سوال که چرا به این صحبتها و کارها مشکوک نشدی و اعتراضی نکردی گفت: مشکوک نشدم چون رضازاده و باقری بزرگان ما در وزنهبرداری بودند و فکر میکردم آنها به فکر من هستند و اصلن یک درصد هم احتمال نمیدادم که رضازاده برای اینکه رکوردش به آن زودی شکسته نشود، دست به چنین کاری زده باشد.
وی افزود: پس از بازگشت از رقابتهای جهانی، فدراسیون وزنهبرداری جهانی نامهای را به رضازاده ارسال کرد و من را برای همیشه از حضور در مسابقات وزنهبرداری محروم ساختند، مشکل را که جویا شدم، متوجه گردیدم مسوولین فدراسیون خودمان نمونه آزمایش من را تحویل فدراسیون جهانی دادهاند و در مسابقات جهانی نیز هیچ مشکلی وجود نداشت و راحت میتوانستم در آن مسابقات به عنوان قهرمانی برسم.
با تمامی این تفاسیر، امروز شاید برای شما سوالی پیش آید که در حال حاضر آقای «سلیمی» چهطور قهرمان المپیک میشود و رضازاده نیز با آنها کاری ندارد، جواب این سوال مشخص است زیرا امروز سلیمی در فدراسیونی قهرمان میشود که رضازاده رییس آن است و وی قهرمانیهای سلیمی را به خود مرتبط میداند و اینگونه تبلیغ میکند که سلیمی حاصل عملکرد وی و تیمش میباشد.
در پایان، ذکر چنین مهمی برای سعید علیحسینی که به عنوان یکی از استعدادهای وزنهبرداری جهان برای همیشه از دست رفت، فرقی نمیکند اما رسالت کار یک خبرنگار همواره به نوعی است که باید همیشه رازهای افرادی که در مقابل مردم قرار میگیرند علنی شود تا واقعیت اخلاقی آنها مشخص شود.
همچنین لازم به ذکر است، عده بسیاری از شما خوانندههای عزیز، آن برنامه را در رادیو جوان و برنامه جوان ایرانی سلام شنیدهاید و میدانید پس از آن برنامه چه اتفاقی برای مجری ورزشی و خانم فاطمه صداقتی به همراه سردبیر رخ داد، اما خوشحال از این بودیم و هستیم که واقعیتی را بیان کردیم.