" و ایران که قرن بیستم خویش را با نخستین انقلاب مشروطیت در ( جهان سوم ) شروع کرده بود، پس از آزمایش پنجاه ساله ای موفق ولی نافرجام ، تنها کشور هزاره ای است که در جستجوی (اسلام ناب محمدی) به قرون وسطای خویش بازگشته است. "
با درود به عزیزان و کیله مبارزان، آزادیخواهان ایران و فعالین سیاسی ،مطلبی که خوانده شد از کتاب تولدی دیگر اثر با ارزش استاد شجاع الدین شفا می باشد.
امروز 14 مرداد مصادف با یکصد و هفتمین سالگرد انقلاب مشروطه و پیروزی تلاشها و از خودگذشتگیهای انسان بیدار شده ایرانی برای رسیدن به حقوق حقه خود است.
به این مناسبت ما در اینجا جمع شدیم تا یاد این روز را گرامی داریم، و همبستگی و اتحاد خود را در برخورد با رژیم ضد ایرانی و سراپا فساد جمهوری اسلامی به کلیه ایرانیان مبارز اعلام کنیم.
" انقلاب مشروطه در 1906 و اکتشاف نفت در 1908 در آغاز قرنی که گذشت خون تازه ای در رگهای ایران دواند و افق تازه ای به روی ایران گشود. نفت و انقلاب مشروطه در آغاز قرن بیستم کشور را وارد دنیای جدیدی کرد و هویت ایرانی، عرصه را برای شکوفایی بیشتر بدست آورد. اندیشه قانون گرایی،خرد باوری و خواستهایی چون آزادی بیان و عقیده،آزادی مطبوعات،اصلاحات اداری و عدالت عرفی، جرقه هایی بودند که با شعله ور شدن آتش مشروطه در فضای تاریک سیاست ایران در آغاز قرن بیستم شروع به درخشش کردند.
دست آورد بزرگ انقلاب مشروطه در آن بود که برای نخستین بار در تاریخ ایران، سیاست مردمی شد. در این انقلاب برای نخستین بار مساله حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی و حقوق شهروندان مطرح شد و اصناف و اقشار مختلف طبقات جامعه از طریق انتخاب نمایندگانشان در تعیین سرنوشت ملی خود سهیم شدند.
امِا اینک پس از گُذشت این همه سال، مُرتجعین مذهبی، این پرچم را به زیر کشیده و به جای آن، عّلّم و کُتل دکانِ «شریعت» و حکومتِ «اسلامی» و « مشروعه» ی خود را بر پا داشته اند.!!
این، یعنی بازگشتِ دوباره ی استبداد:یک سده پس از انقلابِ مشروطه. این، یعنی بازگشت به قهقرا. این ، یعنی، نزدیک به یک سده مبارزه ی مردم، دود شد و به آسمان رفت. یعنی، نزدیک به صد سال تاریخِ این مملکت، هیچ و پوچ! یعنی، مُهر باطل شُد بر پیشانی «انقلابِ مشروطه»، بر پیشانیِ مردم و انقلابیونی که برای برقراری حاکمیّتِ قانون، برای تشکیلِ «عدالتخانه»، برای برپايی « مجلس شورای ملّی» و برای محدود و « مشروط کردنِ» قدرتِ مطلقه به قانون .. مُبارزه کردند، به زندان اُفتادند، شکنجه شدند، کشته شدند و.. این، یعنی، بازگشتِ دوباره ی نظام خودکامه سلاطین اسلامی و قاجار .
بله عزیزان صد و هفت سال از انقلاب مشروطه می گذرد و هنوز جامعه ایران به بیشتر خواسته ها و آرمانهای خود دست نیافته است.
خواسته هایی چون:
تجددخواهی، برقراری یک جامعه مدنی، راه برخورد درست به سنت و مدرنیته، آزادی های سیاسی و اجتماعی، از بین بردن نابرابری های قومی و مسلکی، احقاق حقوق زنان، نفی حکومت های استبدادی و شرکت آزاد مردم در تعیین سرنوشت خود و برپایی حکومتی که مشروعیتش را از خواسته های مردم بگیرد تا یک نیروی آسمانی.!
در «انقلابِ مشروطیّت»، مردم ،« قدرت» را از دستِ «حاکمان جبار» گرفتند و در «انقلابِ بهمن57»، آن را به «ولیِّ فقیه» و مرتجعین اسلامی پس دادند.!
شروع جنبش مشروطه را معمولاً از ماجرای گران شدن قند در تهران ذکر می‌کنند. و اما با تاسف باید گفت: پس از گذشت یکصد و هفت سال امروز ملت ایران با گرانی افسارگسیخته، تحریم و کمبود از طرفی و رشد فساد و ناهنجاریهای اجتماعی و اخلاقی از طرف دیگر روبروست.
جماعت شیادی که با شعار " پول نفت را بر سر سفره های شما می آوریم " به قدرت رسیدند،و متاسفانه حال شاهد آنیم که نان را هم از سفره های مردم گرفتند! هستی ملتی را به تاراج بردند و کشوری چو ایران را به قهقرا کشاندند.
دوستان می دانیم که این خود می تواند زمینه ی شروع جنبشی باشد برای خیزشهای مردمی،که شاهد آن نیز هستیم.سیمرغ آزادی ایران بارها از خاکستر خود پر گشوده، این بار نیز چنین خواهد شد. امروز دیگر بر همه آشکار شده که ما به هزاران هزار زنان و مردانی آزاد اندیش نیازداریم، مبارزانی که به ایران و ایرانی بیاندیشند و دغدقه خاطرشان آینده روشن فرزندان ایران باشد، تمامیت ارضی ایران ،و رفاه و سربلندی جامعه ایرانی را سرلوحه کار خویش قرار دهند.
دورانی که در آن قرار داریم زمان حساسی است،سرنوشت ایران یکپارچه و آینده فرزندان ایرانزمین در حال نوشته شدن است. به کشتارهای بیرحمانه در سوریه توجه کنید، ما شاهد درگیریها و کشتارهای خونین در مصر هستیم و آینده مبهم و نامشخص آن کشور ها.
اما خوشبختانه از طرفی شاهد بیداریها و مخالفتهای گسترده قشری هستیم در برابر دین سیاسی و سیاست مبتنی بر قوانین اسلامی که پایه و اساس مشکلات انسان امروز می باشد.
خوشبختانه شاهد پاره شدن نوار سبز اسلامی در منطقه هستیم و شکست چنین تفکرات ساده لوحانه دوران جنگ سرد.
اما می بینیم و هشیاریم که چگونه با مکر و حیله و بازی مشتی ملا و آخوند شکم پرست و بی وطن، این جرثومه های فساد و قساوت، این فسیلان تهی مغز ، آینده کشور عزیزمان ایران را به سوی جنگ و درگیری و متاسفانه نابودی سوق می دهند.
پس بیایید تا دیر نشده از تکرار به مراتب گسترده تر این اتفاق جلوگیری کنیم.
"همه با هم!
وقتش رسیده است. تردید نکنید! مصدقی و شاهی، مجاهد و کمونیست!
سیاسی و غیر سیاسی، کرد و بلوچ و بختیاری و فارس و آذری. همه و همه، باید دست در دست هم یک تجربه تازه را امتحان کنیم، ما می توانیم.
بیايید همه اختلاف ها را، دشمنی ها را، فراموش کنیم و فقط به یک جمله،
آری به یک جمله بیاندیشیم: ایران آزاد."
گرامیان آینده گان در مورد عملکرد ما قضاوت خواهند نمود. و تنها مسئله ای که می تواند دست خامنه ای جلاد و عواملش را در عملکردی شبیه به بشار اسد کوتاه نماید،و زمان سرنگونی این رژیم را به حداقل رساند، همبستگی کلیه گروه ها و اتحاد در زیر نماد مخالفت با تمامیت و موجودیت رژیم جمهوری اسلامی، همان پرچم زیبای سه رنگ شیر و خورشید نشان است.
برای تمامی شما عزیزان آرزوی موفقیت و برای کشورمان ایران آرزوی رهایی و آزادی و سربلندی برای ملتش دارم.
پاینده ایران
پاینده آزادی
سرنگون باد رژیم سفاک و ضد ایرانی جمهوری اسلامی
جنبش ملی ماهستیم
اسلو / نروژ
5 آگست 2013
14 مرداد 1392
