همه کسانی که به عنوان هنرمند و ادیب و دانشمند با رژیم های توتالیتر و ایدئولوژیک همکاری کرده و به فعالیت های تبلیغی در عرصه هنر و ادبیات و علم به سود آنها پرداخته اند، پس از فروپاشی این رژیم ها با طرد و انزوا از سوی جامعه و همکاران خود روبرو شدند.
«شبکه ایران» در گزارشی درباره برخورد برخی از هنرمندان با وی چنین می نویسد: «نورایی که کاملا داوطلبانه برای کمک به زلزله زدگان آذربایجان در گردهمایی چند روز قبل سینماگران شرکت کرده بود توسط یکی از سینماگران پیش کسوت از این جمع اخراج شد». شبکه ایران می افزاید: «چرایش را حتا خود نورایی هم نمی داند»! حال آنکه پاسخ اش را باید در همان قلاده ای جُست که به گردنش انداخته اند.
چه در دو آلمان فاشیست و کمونیست و چه در کشورهای موسوم به «بلوک شرق» این تجربه از سر گذرانده شده و همکاران جمهوری اسلامی را نیز از آن راه گریزی نیست به ویژه آنکه این افراد هنوز در زمان حیات رژیم دینی ایران مورد طرد و انزوا از سوی بخشی از جامعه و هم چنین همکاران خویش قرار می گیرند.
علیرام نورایی، هنرپیشه اصلی فیلم «قلاده های طلا» ساخته دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی که علیه جنبش اعتراضی مردم پس از 22 خرداد 88 و تحریف و تخطئه آن تهیه شده، تنها یک نمونه از آن است، وای به دوران پس از جمهوری اسلامی که طبیعتا هر کسی باید پاسخگوی کردار و گفتار و فعالیت های خود در یکی از سیاه ترین دوران تاریخی کشور باشد. «شبکه ایران» در گزارشی درباره برخورد برخی از هنرمندان با وی چنین می نویسد: «نورایی که کاملا داوطلبانه برای کمک به زلزله زدگان آذربایجان در گردهمایی چند روز قبل سینماگران شرکت کرده بود توسط یکی از سینماگران پیش کسوت از این جمع اخراج شد». شبکه ایران می افزاید: «چرایش را حتا خود نورایی هم نمی داند»! حال آنکه پاسخ اش را باید در همان قلاده ای جُست که به گردنش انداخته اند.