یکشنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۹۱

چرا باید با تبدیل شدن ایران به ایرانستان مقابله کنیم!

در مطالب قبلی دو پیش بینی از سه پیش بینی محمد رضا شاه پهلوی را که در بحبوحهء وقوع انقلاب 57 بیان داشتند و هر دو آنها به حقیقت پیوست را مطرح نمودیم و حالا به سومین آن می پردازیم به امید آنکه مردان و زنان آزادیخواه و میهن پرستی که گام در راه نجات ایران گذاشته و به فکر آینده فرزندان وطن هستند آن را به گوش جوانان و عزیزان در بند و محصور شده در چنگال جهل و نادانی رژیم اشغالگر و ضد ایرانی،رسانده و باعث آگاهی بخشیدن هرچه بیشتر شوند.
شاه ایران بعنوان یک سیاستمدار باتجربه و کارکشته که هیچ کس در وطن پرستی او نمی تواند تردید کند در یکی دیگر از پیش بینی های خویش این موضوع را بیان می دارد که: « ایران تبدیل به ایرانستان خواهد شد!»

تا مدتی قبل این مسئله را خیلی ها جدی نمی گرفتند اما به دلیل وقوع برخی پیش آمدها و توجه به عملکرد رژیم در طول سی و سه سال عمر خویش باعث شده تا افراد آزادیخواه - میهن پرست وآگاه به مسائل که مخالف تکه پاره شدن ایران هستند « برای پیش گیری از چنین اتفاقی و بستن راه بر فرصت طلبان وطن فروشی که به هیچ چیزی جز منافع خویش نمی اندیشند» را بر آن داشته تا برای آگاهی بخشیدن به دیگران از عواقب خطرناک بی تفاوتی و خاموشی ایرانیان درمورد مسائل ایران خصوصا این مسئله در شرایط کنونی، متاسفانه باعث آن خواهد شد تا این پیش بینی شاه چون دیگر بیانات ایشان به تحقق بپیوندد و مُهر شرمساری ابدی و لعن و نفرین آیندگان بر پیشانی نسل ما خورده شود. پس ای عزیز هموطن در هر کجای جهان که هستی یک ایرانی هستی، بجای ناراحتی و خود داری از بیان این مطلب سعی کن راه حلی برای مقابله با این اتفاق پیدا نمایی.
آیا مسئله نارضایتی در بین مردم وجود دارد یا خیر؟
آیا این دختران و پسران بلوچ، آذری،کُرد و خوزستانی ما که در شرایط سخت تحمیل شده از طرف این رژیم بسر می برند  شاهد محرومیتهای زیاد می باشند یا خیر؟
آیا زندگی عادی است در ایران؟ پس چرا اینقدر میل به مهاجرت در بین مردم هست؟
با نگاهی کوتاه به شبکه های ایرانی خارج از کشور می توان شاهد برنامه ها و تبلیغات زیادی در زمینه مهاجرت آسان از ایران بود، می دانید این برای چیست و تا این میزان؟ برای اینکه مشتریش هست! تعداد زیادی خواهان خروج از ایران هستند! می خواهند ترک تابعیت کنند! قدرتش را دارند،توان مالی دارند ترک تابعیت می کنند! مهاجرت می کنند!
اما از طرفی گروهی که زورشون نمی رسه، امکانش رو ندارند و از اوضاع هم ناراحت هستند، هیچ اتفاقی هم نمی افتد سرنوشت اونها چیست؟
اگر این مردمی که در آذربایجان آرزوی زندگی در آنکارا، آنتالیا،استانبول و... را دارند آیا خیلی عجیبه  که بپذیرند سیستم اداری، اجتماعی و مملکتی آنکارا،آنتالیا و استانبول را؟!
آیا این مردمی که در کردستان ما که دارند می بینند در کردستان عراق چه اتفاقی دارد می افتد و مجبورند برای امرار معاش خودشون و زن و فرزندانشان باید کیلومترها درمسیرهای خطرناک با چهارپا  و الاغ و... طی مسیر کنند بروند آنجا و چند بطر مشروب یا وسائل دیگر را قاچاق کنند به داخل ایران تازه اگر نیروهای سپاه حیوانات آنها را نکشند و دستگیرشان نکنند!
خوب آیا اینها چه زمینه ای دارند؟ چه بستری داره داخل ایران گشوده می شود؟
آیا هموطنان سنی ما در بلوچستان در چه شرایط فکری و روحی دارند بسر می برند؟
آیا هموطنان عرب زبان ما در خوزستان که ناظرند دولت مرکزی نفت رو در منطقه اونها استخراج می کند و میبرد میفروشد و اونها هنوز در زیر آوارهای جنگ هستند، اینها در چه شرایط روحی به سر می برند؟
از طرفی یک نفر آقای سناتور آمریکایی به وزارت امور خارجه آمریکا نامه می نویسد که آذربایجان ایران باید جدا شود!
خوب آذربایجان جدا شد پس بعد کردستان چه؟ بعد بلوچستان چه؟ بعد خوزستان چه؟و...
ای عزیز به من ایراد نگیرید که چرا این مطالب را مطرح می کنم ، اتفاقا باید مطرح شود. درد همه ی ما مشترک است.
ما از دیروز خویش بی خبریم! ما ملت نا آگاهی هستیم، چون ملت ما نسبت به زندگی اجداد خود در قبل از اسلام نا آگاه است و هیچ در این مورد تحقیق هم نمی کند! تازه در شرایط کنونی هم بخواهد ، حکومت اجازه نمی دهد. این مسائل را همه باید بدانند.
شما نگاه کنید به تاریخ یکصد ساله این مملکت چه می بینید؟ هفده شهرمان در قفقاز از مملکت جدا شده! بحرین در جنوب جدا شده!
سهم ما در دریای مازندران به 13درصد کاهش پیدا کرده، طی گزارشهای محرمانه در بخش گواتر روی نوار مرزی بین ایران و پاکستان کیلومترها به پاکستان واگذارشده فقط به این دلیل که ماهیگیران بلوچستان پاکستان برای تردد خود مشکل داشته اند!
در شمال خراسان و در معادن گازی مشترک بین ایران و شوروی سابق که روی نوار مرزی قرار دارد به روسیه واگذار شده و ایران عملا برداشت چندانی از آن معادن انجام نمی دهد .
مدتی به عقب تر باز گردیم : افغانستان از ایران جدا شده ، مگر نشده؟
خوب جدا شدن یعنی چه؟ آیا باید اتفاق دیگری رخ می داد!
عزیزان متاسفانه پیش بینی سوم محمد رضا شاه دارد به وقوع می پیوندد و می دانید در همه این سالها چه چیزی جلوی این مسئله را گرفته بوده است؟ این پرچم شیروخورشید نشان بوده، نمادی که پیوستگی جماعتی از مردم با هم را نشان می دهد.
آیا از خود پرسیده ای که چرا باید رژیم وعوامل او با این نشان ملی به این شدت مخالفت ورزند و در همه جا این مخالفت را نشان داده و در کمرنگ نمودن آن از هیچ عملی دریغ نکنند!
برای این است که اولین حرف این نشان و نماد ملی تمامیت ارضی ایران است.
توجه کنید به وسعت ایران و وجود اقوام گوناگون ساکن در آن با گویشهای مختلف و موسیقی متفاوت اما یک چیز همه ی ما را به هم پیوند می دهد و آن این پرچم شیروخورشید است.

این پرچم شیروخورشید است که همه ی ما را در کنار هم قرار می دهد. این همیشه وجود داشته و در تمامی سرزمین ها هم رعایت شده و می شود.
یکی دیگر عید نوروز است ...
یکی دیگر چهارشنبه سوری است...
اینها نقاط مشترک ما می باشد و البته آن مهر ایران دوستی است که در قلبهای همه ی مردم با محبت و باصفای ایران از اقوام گوناگون، نسبت به تمامیت ارضی ایران بوده و هست.
به این دلیل است زمانی که خمینی وقتی به قدرت میرسه اولین حرفی که می زنه این است که پرچم شیروخورشید باید از بین برود.
چرا؟ برای اینکه تحقق پیش بینی محمد رضا شاه پهلوی نبودن و از بین رفتن اون پرچم است.
سئوالی در اینجا پیش میآید و آن این است که چرا فکر می کنی یک هم وطن کلیمی ما یک هم وطن مسیحی ما و یا زرتشتی و بهایی ما باید برود به زیر آن پرچم الله بایستد؟ آن پرچم را به دست بگیرد؟
چون اجبار است؟ چون در مملکت اسلامی زندگی می کند؟
و آیا واقعا از ته قلب دوست دارد پرچم الله که مربوط به مسلمانان است را به دست بگیرد؟!
اما پرچم شیروخورشید نشان، نماد هموطن زرتشتی ما ، بهایی ما ، کلیمی و مسیحی و مسلمان ما و همه و همه بوده و هست.
ولی آیا پرچم جمهوری اسلامی یعنی همان پرچم الله قاعدتاً میتواند نماد همه ایرانیان باشد؟
مسلماً نه، این پرچم نمی تواند پرچم همه باشد حتی از لحاظ روحی هم نمی تواند پرچم همه باشد.
حال به فرض اینکه پذیرفتیم پرچم مسلمانان است! ولی پرچم ایران نمی تواند باشد، مسلماً شکی در آن نیست که نمی تواند باشد.
برای همین است که خمینی شارلاتان می آید و آن پرچم همه را می گیرد و این پرچم مسلمان را به دستشان می دهد، که آن هموطن مسیحی، آن هموطن زرتشتی، آن هموطن کلیمی و بهایی و... باهاش نباشند، با هم نباشند و این خود نشان از چیست؟
یعنی اینکه زمینه های تحقق بخشیدن به پیش بینی محمد رضا شاه پهلوی آن سیاستمدار کارکشته در طی سالها و در طول سی و سه سال گذشته آرام آرام چیده شده! مگر غیر از این است؟
شما نگاه کنید به ایرانیان خارج از کشور ما، شش / هفت میلیون ایرانی در خارج از کشور داریم که هشتاد درصد ایشان تابعیت جاها و مکان های دیگر را پذیرفتند، کجا ما قبلاً چنین چیزی را در جامعه خود داشتیم.
قبول تابعیت بیگانه به منظور کاستن حساسیتهای ملی و ناسیونالیستی است در یک جامعه، چه خوشمان آید چه نیاید این هست.
این زمینه ها وقتی دست به دست هم می دهند شما شاهد آن هستید که میلیونها دلار صرف ساختن تلویزیون ها و شبکه هایی می شود که با شدت با وحدت ملی مخالفند.
امروز جمهوری اسلامی علارقم ادعاهای خودش، وزارت خارجه جمهوری اسلامی بنا به گفته آقای مهمانپرست مگر از گوگل شکایت نکرده بودند! پس چی شد؟ اگر واقعیت دارد چرا نتیجه را اعلام نمی کنید ؟
چرا ایشان جرأت نداشت در حضور این کشورکهای حاشیه خلیج همیشه پارس در اجلاس عدم تعهد راجب به جزایر سه گانه صحبت کنند؟
چرا هیچ سخنی نگفتید؟! آقای وزیر امورخارجه ؟
وای بر ما اگر چنین اتفاقی در زمان زندگی ما رخ دهد. آینده گان و فرزندان ما چه قضاوتی در مورد ما خواهند نمود؟
تمامی مسائل را هم که شاهد هستیم اعم از بحران اتمی، بحران سوریه، اختلافات ترکیه با ایران و... همه ی اینها بخشی از همان سناریوی تحقق پیش بینی سوم شاه هستند.
سی و سه سال پیش نمی شد حتی کسی بیاید و در این موضوع حرفش را بزند. خود همان آذریها ، همان کُردها، همان اعراب در مقابلش می ایستادند « در جنگ ما شاهد این فداکاریها بسیار بودیم»

امروز متاسفانه حکومت مرکزی ایران با اتخاذ روشهای سرکوب اقوام ایرانی و تحمیل شرایط سخت زندگی به ایشان راه را در این امر هموار نموده است.
فکرش را بکنید یک دهم جمعیت ایران ترک تابعیت نموده و در خارج از ایران زندگی می کنند!
چرا فکر می کنید که آن نه دهم دیگر که در داخل کشورند بخاطر نداشتن موقعیت و امکانات، خواهان ترک تابعیت نباشند.
اگر قرار باشد برای تغییر اوضاع در ایران هزینه نپردازیم ولی از حکومت ناراضی باشیم ساده ترین راهش اینه که یک مملکت دیگری بیاید حکومت را بدست بگیرد مملکت شرایطش تغییر کنه! وضع خانه من و تو هم تغییر کنه! « مگر در دو کشور همسایه این اتفاق نیافتاده » چرا فکر می کنی ایران نمی تونه کشور بعدی باشه؟!
چرا ؟ چون ما حاضر نیستیم برای تغییر اوضاع کنونی هزینه کنیم! چون کشور ما فقط خانه ما است که آنهم از پایه ویران است!
برای اینکه در طول برگذاری این اجلاس عدم تعهد بهترین فرصت پیش آمده برای نشان دادن اعتراضات خود و اثبات عدم مشروعیت این رژیم به جهانیان را به سادگی با تفریح در ویلاهای شمال کشور عوض میکنیم! مگر نکردید؟
 به راحتی خیابانها را برای مانور رژیم خالی گذاشتید و خوشحال و شادان برای 5 روز تعطیلی پیش آمده بار و بندیل را بستید و به مسافرت و تفریحات سالم و ناسالم روی آوردید! مگر نرفتید؟ به چه قیمتی؟
آنوقت بخشی از هموطنان ما در نهایت ناجوانمردی آرزو می کنن خدا کنه آمریکا بیاد به ما حمله کند!
آیا فکر نمی کنی جمله ی بعدی ایشان اینه که خدا کنه بشیم یک کشور مستقل تا از دست این آخوندها راحت شویم؟!
آیا فکر نمی کنی میزان نارضایتی مردم آنچنان شدت پیدا کرده که اگر تغییری بخواهد بیافتد آن زرتشتی، آن بهایی، آن مسیحی ، آن آذری و... خواهان چگونه تغییری هستند؟ «مگر عملکرد رژیم را در فاجعه زلزله آذربایجان ندیدی؟ چیزی برای گفتن باقی نمی مونه!»
آیا زمینه برای تجزیه ایران فراهم نشده؟
و این رژیم بوده که مسئول تحقق این امر بوده و به خوبی هم کار خود را انجام داده است.
شاید این درست باشه که مردم درحال حاضر درایران دارن زندگیشون رو میکنن و بعضاً تعدادی هم هستند که دارن حالشون رو می برند! اما چگونه و به چه قیمتی؟ شما چه فکر می کنید؟
اما فکر نمی کنم هیچ دزدی از عمل خودش راضی و شادمان باشه اگر حداقل زندگی برای اون فراهم باشه .
هیچ کس خوشش نمیآید دزدی کنه مگر اینکه دیوانه باشه، مریض باشه.
اگر کسی بتواند زندگی سالم و خوبی داشته باشه محال است تن به خلاف دهد، پایه جلوگیری از بزه رفاه است.
اگر رفاه اجتماعی وجود داشته باشد دیگر کسی نیاز نداره خلاف کنه.
چرا این همه جرم و جنایت در جمهوری اسلامی اتفاق می افتد که با هیچ مکان دیگری درصد آن اصلاً قابل مقایسه نیست؟
برای اینکه طبیعت انسانه ، نیاز داره و اگر این جامعه نیازها را برآورده کنه معلومه که درصد بزه کاری به حداقل می رسد.
کدام جوان ایرانیست که از حد اقل شرایط جوانیش بتواند بهره مند باشد؟
نگاه کن به آمار طلاق، یعنی حکومت اسلامی است! اون وضعیت شغلشه! اون وضعیت خانه اش هست! اون وضعیت تفریحات و سرگرمی! درون خانه آن جور و بیرون از خانه اون شرایط که رژیم با ایجاد انواع و اقسام محدودیتها بوجود آورده ، از آن جوان چه انتظاری می شود داشت.
 وقتی جوان ایرانی نگاه می کنه به اینکه رژیم نفتش رو می فروشد، منابع مملکت را چوب حراج زده بعد ثروت ملی را در سوریه-عراق-لبنان وفلسطین و... هزینه می کند، و خودش در این وضعیت و شرایط اسفناک برای زنده ماندن دست و پا می زند.
وقتی جوان ایرانی نگاه میکنه به اینکه ما شده ایم مستعمره ی عراق-سوریه-چین-روسیه و...
وقتی جوان ایرانی نگاه میکنه به اینکه ما شده ایم مستعمره ی حزب الله لبنان!
چی فکر می کنه؟
مستعمره یعنی چی؟ مستعمره یعنی اینکه باج بدی به اون کشور...
رژیم الان داره چه کاری انجام میده ؟
به حزب الله باج می ده !
به سوریه باج می ده !
به عراق و افغانستان و لبنان و روسیه و چین و ... باج می ده!
 مدرسه می سازه در عراق، خانه و بیمارستان می سازه در لبنان، نفت مجانی به سوریه ارسال می کنه، اسلحه ارسال میکنه به سوریه و هزاران هزار مورد دیگر ...
چرا ما مردم نمی خواهیم از توان خودمون ، از قدرت خودمون، از اون چه در اختیار داریم استفاده کنیم؟
کجا استفاده کردیم؟
چی از خودمون نشون دادیم که جهان بخواهد روی ما حساب کند؟
با تاسف باید گفت روی جهل ما، روی نادانی ما، روی ساده اندیشی ما...
زندگی را سپرده ایم به دست یک خدایی که در نهایت تصورما این است که او قادر مطلقی است که ما هر کاری هم انجام دهیم هیچ فایده ای ندارد! اون باید تصمیم بگیرد برای ما!
با این دروغ اگر فردا یک نیروی خارجی به ما حمله کند و اگر مردم با اون همراهی کنن چه سرنوشتی خواهیم داشت؟ چه آینده ای در انتظار ما خواهد بود؟
اینهمه کشتار در کردستان توسط رژیم جمهوری اسلامی « شما یک خانه و خانواده را پیدا نمی کنید که کشته ای نداده باشند، اسیر و زندانی  نداشته باشند»، اینهمه ظلم به آذری زبانهای ما ، اینهمه ظلم به سنی ها و اعراب خوزستان ایران ما و... شما همه و همه  را بصورت یک پازل کنار هم قرار دهید چه نتیجه ای خواهید گرفت.
می بینیم که متاسفانه پیش بینی سوم محمد رضا شاه پهلوی آن سیاستمدار با تجربه و کارکشته آرام آرام در حال به حقیقت پیوستن است. این هم که سی و سه سال دوام آورده و انجام نشده جای بسی تعجب است. پس اگر فکر می کنی باید کاری انجام دهی تا دیر نشده حرکت کن تا با هم ریشه این رژیم منحوس و جنایتکار را کنده و ایران را از معضلی که به آن دچار شده نجات دهیم .
حرکتی از خود نشان بده و تا میتوانی اطلاع رسانی کن تا نسل جوان ما با واقعیتها آشنا گردند.
باید ایشان بدانند که اندیشه نوین استعمار بر این پایه استوار است که هرچه کشورها کوچک تر باشند و تبدیل به کشورک شوند راحت تر میتوان آنها را به اطلاعت وا داشت و استعمار آن راحت تر است، دردسر آفرین هم نمی توانند باشند.
پس هیچگاه نباید به این مسئله اندیشید که با استقلال ظاهری و تبدیل شدن به یک کشورک می توان به اوج آمال و آرزوها رسید. خیر این یک اندیشه پوچ و باطل است که باید جوانان ما در این زمینه ها آگاه شوند.
به امید سرنگونی هرچه زودتر جمهوری اسلامی رژیم دست نشانده و مجری نابودی ایران و ایرانی
پاینده ایران و ایرانی آزاده
با سپاس از شهرام همایون
ماهستیم...