
وزیر گوش شکسته: به من چه مربوط؟
وقتی کشتیگیر سابق را بگذاریم وزیر اقتصاد و رئیس سابق اوپک با آن انگلیسی حرفزدن در حد ببعی! را بگذاریم رئیس کمیته ملی المپیک همین میشود دیگر.
هفته پیش دوبار وزیر اقتصاد به مجلس رفت تا توضیح دهد که این ارز چه مرگش شده که انگار «سگ آقای پتی بل» دنبالش کرده که هر روز «ز بالا است و بالا میرود» و هر دوبار هم کلا یک جمله گفت: «موضوع ارز به من مریوط نیست» و خودش را خلاص کرد.
حالا نمایندگان مجلس بنشینند و از دست وزیر اقتصاد موی خود را بکشند و هی «کارت زرد» بدهند تا بلکه بتوانند وزیر گوش شکسته اقتصاد را دیسکالیفه کنند مگر دردی از مردم دوا می شود؟اما نکته جالب این که استناد وزیر اقتصاد مبنی بر این که «ارز به من مربوط نیست» به همین قوانین مصوب مجلس است و نمایندهها هم بعد از رفتن وزیر فهمیدند که آق حسینی خیلی هم بیراه نمیگوید و باید بنشینند و اول مصوبات مجلس را یک شخمی دوباره بزنند و بعد هم ترکیب شورای پول و اعتبار را تغییر دهند و در نهایت مامور بفرستند تا بلکه بتوانند محمود بهمنی رئیس بانک مرکزی را محض رضای خدا یک بار برای پاسخگویی به مجلس بیاورند.
دفعه قبل هم که احمدینژاد رفته بود مجلس تا کمی با نمایندگان صفا کند همین مشکل وجود داشت و خود مجلس قوانینش به رئیس جمهور اجازه داده بود که حسابی با مجلس حال کند و برود دنبال کارش و هیچ کاری از دست نمایندگان برنیاید نه حق اعتراضی، نه رای گیری، نه پاسخ گویی... هیچکدام در قانون مجلس برای سوال از رئیس جمهور گنجانده نشده است.
در واقع مجلس هر بار که اعضای دولت را برای پاسخگویی احضار میکند، بعد که حسابی ضایع شد تازه متوجه می شود که قوانینش مشکل دارد و باید چند ماهی وقت بگذارد و یکی از قوانینش را مجددا مورد بررسی قرار دهد و سوراخ و سنبههای در رو را ببندد!
بیماری گاو هلندی اقتصاد ایران!
من فکر می کنم اگر اقتصاد وامانده ایران بیماری بیماری لاعلاج گرفته بود تا الان قرصی، دارویی، آمپولی، چیزی گیر آمده بود و وضع ما به از این بود و حداقل یک کلاسی جلوی در و همساده داشتیم اما چه کنیم که از بین همه درد و مرضها صاف رفته سراغ «بیماری هلندی» که اصلا معلوم نیست چه مرضی است که هفتاد سال است به آن دچار شدیم و اسمش هم خیلی ضایع است چون آدم یاد گاو هلندی میافتد!
جالب است که این کارشناسان اقتصادی هم تا ازشان سوال میکنی که چرا نان سنگک گران شده؟ سریع با یک حالت باکلاسی میگویند: همانطور که میدانید اقتصاد ما دچار بیماری هلندی شده!
یکی هم نیست که بگوید بابا اقتصاد هلند در زمان پشم الدین میرزا یکی دو سال بیماری گرفت و بعد هم خوب شد الان هم سرحال و قبراق و به قول آقای عامل گزارشگر کشتی «چغر و بدبدن» مشغول تامین رفاه و ثروت برای هلندیهاست اما ما از سال ۱۳۵۳ بیماری هلندی گرفتیم دو تا رژیم و هفت-هشت-ده تا دولت عوض کردیم هنوز نتوانستم بفهمیم این بیماری هلندی چه مرضی است که یقه ما را چسبیده و ول کن هم نیست.
صادرات پیکان به کشور ملکه یا کلک مرغابی صادراتی!
هفته پیش روزنامه قدس یک خبر کار کرد در حد ...(می خواستم بنویسم تیم ملی دیدم بابا وضع خیلی خراب است و خود تیم ملی ما وضعش افتضاح است در حد بنز!)
حالا این موضوع تیم ملی را بی خیال؛ ارز میکردم... (ای بابا از دست این ارز) ببخشید عرض میکردم که روزنامه قدس خبر جالبی کار کرده بود.
این روزنامه نوشته که اخیراً در آمار ثبت شده از سوی گمرک ایران، در مرداد ماه امسال تعدادی از اجزا و قطعات خودرو مرحومه مغفوره پیکان به ارزش بیش از ۴۲۰۰ دلار به انگلستان صادر شده است!
ما که نفهمیدیم قطعات یدکی پیکان قوزمیت ما به چه درد انگلیسی ها می خورد و با توجه به گیجی مسئولان مملکت احتمالا به جای کلمه «صادر شد» باید می نوشتند «وارد شد» که خب ارز کردم! گیجی است و هزار دردسر
و شاید هم با توجه به درگذشت ناگهانی مرحومه مغفوره جنت مکان پیکان، این لوازم یدکی ارسال شده به انگلستان مرجوعی لوازم وارد شده بوده که یک مبلغی از آن کم شده و به انگلستان مرجوع شده است اما الان در آمار صادرات دولت خدمتگزار جا زده اند کی به کیه!
همه با هم زیر خیمه بازار مشترک
محمدرضا خباز نماینده اصلاح طلب مجلس هشتم که توفیق حضور در مجلس نهم را به دست نیاورد اما کماکان صابر و بردبار به فریضه خطیر خوردن پاچه ادامه میدهد در یک مقاله به بررسی زمینههای انتخابات آینده ریاست جمهوری در ایران پرداخته و نوشته باید هاشمی و ناطق نوری و خاتمی خیمه انتخابات را برپا کنند و همه نیروهای علاقهمند به کشور و سربلندی نظام را زیر این خیمه جمع کنند.
واقعا دمش گرم هر کس که گفته بود یارو را به ده راه نمیدهند جارو به دمش میبست!
هاشمی که بنده خدا از همه دار دنیا یک مهدی و فائزه مانده بود که یکی را میخواهند در فرودگاه دادگاه صحرایی برایش برگزار کنند و دیگری هم منتظرند تا کمی زندانها خلوت شود تا بفرستند آب خنک بخورد و خودش هم که یک سایت اینترنتی داشت گاهی خاطراتش با عفت خانم را مندرج میکرد آن هم فیلتر شد و خلاص!
خاتمی هم که عمراً علاقه مندان به نظام با او بهشت بروند چه برسد به زیر یک خیمه بیایند و اصلا از نظر شرعی هم کار درستی نیست که جنتی و احمد خاتمی و دیناسورهای دیگر را با خاتمی گوگوری مگوری خودمان زیر یک خیمه بفرستیم!
ناطق نوری هم که اصلا خیمه ندارد که بخواهد کسی را ببرد زیر خیمه، و تازه خودش فعلا پناه برده زیر خیمه آقا تا سعید قاسمی فرماندهسپاه تهدیداتش را عملی نکند و ناطق را به زیر خیمه خود نبرد!
افزایش شعب اصولگرایان
شما اگر دوتا اصولگرا را گیر آوردید که سه روز بتوانند در کنار هم حداقل مثل قارچ و گلسنگ همزیستی مسالمت آمیز داشته باشند و انشعاب نکنند بیا جایزه بگیر!
انتخابات مجلس از دو طیف شروع شد و تلاشهای مهدوی کنی و یزدی برای وحدت و انسجام در نهایت با تحویل ۱۳ تا طیف مختلف که هر کدام میخواهد سر به تن آن یکینباشد به کار خود پایان داد.
الان هم هنوز هیچی نشده خبرهایی از انشعاب در جبهه پایداری به گوش میرسد و احتمالا با این وضع پیش برود هر کدام از ۱۳ طیف قبلی اصولگرایان خود به دو قسمت مساوی تقسیم خواهند شد؛ مگر این که این بار هم مهدوی کنی زحمت ایجاد وحدت و انسجام را برعهده بگیرد و در نهایت با 72 شعبه به نیت شهدای کربلا وارد انتخابات شوند.