روزنامه آلمانی «دی ولت» در گزارشی از پشتیبانی رژیم جمهوری اسلامی، کردهای سوریه و حتا اسراییل از حزب مسلح و جدایی طلب کردهای ترکیه، پ کا کا، خبر میدهد. به نظر میرسد سرنوشت رژیم بشار اسد به اندازهای برای رژیم ایران اهمیت دارد که با تقویت هر گروهی در منطقه حاضر است سقوط آن را به تعویق بیندازد و یا تا جایی که میتواند آن را با هزینه سنگینترین برای همه، از جمله ترکیه، تبدیل کند. غافل از آنکه اختلاف منافع رژیمها، الزاما اختلاف منافع ملل منطقه نیست و جاهطلبی چنین رژیمهایی که در یک رقابت مرگبار برای ربودن «مقام» قدرت منطقه به روی یکدیگر چنگ میکشند، نهایتا کیسه ملتها را خالی و جیب زرادخانههای اسلحهسازی را پر میکند.
شامگاه یکشنبه، 2 سپتامبر 91، طی حملات متعددی علیه پایگاههای نظامی ترکیه، ده سرباز کشته شدند. ظاهرا در این حمله هم رژیم ایران و هم جنگ داخلی سوریه نقش داشتهاند.رزمندگان پ کا کا [حزب کارگران کردستان] در آخرین ساعات شامگاه یکشنبه به طور غیرمنتظره اقدام به یک سلسله حملات علیه پایگاههای نظامی ترکیه کردند.
در پایان این حملات، ده سرباز ترک کشته و شمار زیادی زخمی شدند. این تازهترین اوج حملات شدید پ کا کا بود که ظاهرا با رویدادهای کشور همسایه، سوریه، در ارتباط است. این سازمان، در سوریه نیروهای پشتیبانی عظیمی را به میدان فرا خوانده است. پ کا کا همراه با حزب دوست و کرد در سوریه به نام «اتحاد دمکراتیک» بخش بزرگی از منطقه کردنشین سوریه را کنترل میکند. ارتش سوریه زیر فشار جنگ داخلی از منطقه کردنشین عقب نشینی کرده و گروههای شورشی سوریه مرکب از اقوام مختلف، اولا، با تمرکز نیروی خویش علیه رژیم اسد، فعلا قصد ندارند توان خود را در مبارزه علیه کردها هدر بدهند، و ثانیا، در مبارزه علیه دمشق، متحد کردها هستند. البته این صفبندی به محض سقوط رژیم سوریه میتواند تغییر کرده و تناقضات داخلی مخالفان اسد را نمایان سازد.
حال مسئلهای که در ترکیه روی آن بحث میشود این است که این حملات فوقالعاده مؤثر و مرگبار پ کا کا به ناگهان از کجا پیدا شد. سخن بیش از همه بر سر پشتیبانی تروریستی از سوی رژیمهای سوریه و ایران و حتا اسراییل است!
این حدس زمانی بیشتر زمینه واقعی یافت که گروهی از جاسوسان رژیم ایران در ترکیه دستگیر شدند. جمعه گذشته نُه تن به اتهام جاسوسی برای ایران دستگیر شدند که هفت تن از آنها کمی دیرتر بازداشت شده بودند. دو تن از آنها ایرانی و هفت تن دیگر تبعه ترکیه هستند.
روزنامه «زمان» که به دولت ترکیه نزدیک است، گزارش داد که در بازپرسیها معلوم شد که ایران از ماه مارس 2012 «صد جاسوس کارکشته» را به ترکیه اعزام کرده است. آنها بیش از همه با پ کا کا تماس گرفته و به جاسوسی درباره آن مراکز امنیتی ترکیه پرداختند که در عین حال مناسب حملات پ کا کا نیز هستند. دو ایرانی زمانی دستگیر شدند که مشغول عکس برداشتن از یک پاسگاه ژاندارمری منطقه بودند.
دو کشور قبلا با هم همکاری میکردند
در واقع، سازمانهای اطلاعاتی دو کشور [ایران و ترکیه] تا کنون علیه پ کا کا همکاری میکردند چرا که این سازمان تروریستی در ایران نیز شاخههای محلی دارد. بولنت اریچ، معاون نخست وزیر ترکیه، حتا «مبادله اطلاعاتی» که تا کنون بین دو کشور انجام شده را در ماه اوت به طور علنی تأیید کرد.
ولی به نظر میرسد این همکاری ظاهرا با توجه به درگیری سوریه متوقف شده باشد. رسانههای ترکیه از نشانههایی گزارش میدهند که رژیم ایران نه تنها دیگر اطلاعاتی به ترکیه نمیدهد بلکه به طور فعال به پ کا کا کمک نیز میکند.
چند هفته پیش، درگیریهای شدیدی در منطقه بر سر محله سمدیلینی روی داد. جریان چنین بود که دور از چشم ترکها، دویست رزمنده پ کا کا با سلاحهای سنگین به نزدیکی ترکها نفوذ کرده و به جای اینکه مانند معمول برقآسا حمله کرده و ناپدید شوند، برای نخستین بار، چندین هفته به یک جنگ تمام عیار پرداختند.
روزنامه «ترکیه» به نقل از کارشناسان امنیتی گزارش داد که این دویست رزمنده پ کا کا بر خلاف معمول نه از مرزهای عراق بلکه از مرزهای ایران وارد ترکیه شدند و «غیرممکن» است که ایران از این موضوع خبر نداشته باشد. تهران اما هیچ اشارهای به این امر نکرد. علاوه بر این، در رسانهها [ترکیه] این شایعه تکرار میشود که پ کا کا [در این حمله] از پاسگاههای نظامی مرزهای ایران استفاده کرده است.
منافع متناقض در منطقه
روشن نیست چقدر از این شایعات حقیقت دارد. یکی از اهداف ایرانیانی که [در ترکیه] دستگیر شدند، ظاهرا این بود که اطلاعاتی درباره شورشیان سوری که از ترکیه دست به عملیات میزنند، جمع آوری کنند. چیزی که مسلم است این است که استراتژی ترکیه در کمک به سقوط اسد در تناقض مستقیم با سیاست ایران قرار دارد که تلاش میکند از اسد به عنوان تنها متحد خود در منطقه پشتیبانی کند.
آنچه موضوع را پیچیده می کند این است که ترکیه همزمان یک شریان اقتصادی حیاتی برای ایران به شمار میرود و بازار ایران برای اقتصاد ترکیه از اهمیت برخوردار است. رژیم آخوندی امسال در جایگاه بزرگترین شریک اقتصادی ترکیه و پیش از آلمان قرار گرفت. بیش از هر چیز، طلای ترکیه به ایران صادر میشود.
این منافع مادی، دو کشور را به یکدیگر پیوند میدهد.با این همه، آن زمانی که (تا پایان سال 2010) سخن پراکنیهای رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، و محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران، علیه اسراییل آنقدر شبیه بودند که میشد حرفهایشان را با هم عوضی گرفت، و ترکیه تحریمهای شورای امنیت علیه برنامههای اتمی ایران را رد میکرد و احمدی نژاد با گرمی تمام در استانبول مورد استقبال قرار میگرفت تا خودش و اردوغان را «چراغ راه بشریت» بخواند و «ناقوس مرگ اسراییل» را به صدا در آورد، مدتهاست به سر آمده است.
جنگ داخلی منافع متفاوت را به نمایش میگذارد
در این فاصله، جنگ داخلی سوریه، دعوا بر سر منافع دو کشور را به طور آشکار به نمایش گذاشت. مسئله تنها بر سر سوریه، جایی که ترکیه مایل است ایران را به مثابه یک عامل مؤثر تعیین کننده از میدان به در کند، نیست، بلکه پای عراق نیز در میان است.
بنا بر اسناد ویکی لیکس، پیش از این، در ژانویه سال 2010 ترکیه به آمریکاییها این ایده را داد که نوری المالکی، نخست وزیر عراق را از قدرت بردارد چرا که او «به ایران نزدیک است». مطابق انتشارات ویکی لیکس، هنری کیسینجر، وزیر خارجه اسبق آمریکا، اوایل سال 2010 پس از ملاقاتی با اردوغان گفت که او میخواهد رهبر جهان اسلام شود.
این اما تنها زمانی امکان دارد که نامزد دیگر این «مقام»، یعنی احمدی نژاد رییس جمهوری اسلامی ایران، از صحنه محو شود. به نظر میرسد ترکیه ایران را تنها به این دلیل زمانی طولانی در آغوش کشید که خفهاش کند. حالا مسئله [برای ترکیه] بر سر قدرت در منطقه است و ایران مانعِ آن است. در عین حال، مسئله در سوریه برای تهران بر سر مرگ و زندگی است. پس تقویت پ کا کا نیز میتواند یک اقدام مناسب باشد حتا اگر این حزب همزمان یکی از مخالفان رژیم ایران به شمار رود.
کیهان آنلاین