محل اجلاس عدم تعهد در تهران با زندان اوین فاصله چندانی ندارد.
زندانی که در سی و سه سال گذشته محلی برای شکنجه و اعدام هزاران تن از هم وطنان عزیز ما بوده است.
چرا هیچ کس حرفی از این زندان نمی زند؟
چرا هیچ کس نمی پرسد در این کشوری که حکومت آن خود را قانونی می داند و مردم را حامی خود می پندارد، باید پنچ روز برای برگذاری این اجلاس حکومت نظامی اعلام کند؟! مردم حتی حق خارج شدن از خانه را نداشته باشند؟ پنچ روز را تعطیل نماید و با هر ترفندی مردم را از صحنه و خیابان ها دور کنند؟!
آقای دبیر کل سازمان ملل اونجا نشسته!
چند تن از سران کشورها نشستن و کاری که در حقیقت ملت ایران انتظارش را داشت که مقامات بین المللی به ایران بیایند و ببینند که چه بر سر مردم آمده با یک صحنه سازی و با یک نمایش تبدیل می شود به نمایش قدرت حکومتی که حتی می خواهد یک چنین کنفرانسی را بر گذار کند یک لشکر یکصدوبیست هزار نفره را به میدان می آورد و از این لشکر کمک می خواهد تا مبادا کسی ساز مخالف سردهد، واقعیت چیست؟
آیا واقعیت این است که مردم ایران دست از مخالفت خودشون کشیدند! آیا واقعیت این است که رهبران کشورهای مختلف دنیا اینها نمی دانند در ایران چه می گذرد؟! که حتی در این اجلاس یک مرد پیدا نمی شود که بلند شود و در پاسخ خامنه ای بگوید: تو که اینقدر دردِ صبرا و شاتیلا داری، هنوز پدران و مادران داغدیده ای هستند که خون به دل دارند و در یاد از دست رفتن عزیزانشان داغدارند.
این کنفرانس و حضور این انسانها از جمله دبیر کل سازمان ملل که به نظر بنده ایشان بیشتر دبیر کل سازمان دول است تا ملل! چون حداقل انتظار ملت ایران این بود که آقای بان کی مون از مسئولین نظام بخواهد که برود و از زندان اوین یا هر زندان دیگری بازدید کند و چنین نکرد و فقط به یک اظهارات خیلی دیپلوماتیک معابانه در ملاقاتش با خامنه ای اکتفا نمود.
واقعیت چیست؟ و چرا مردم ایران مورد کم لطفی قرار می گیرند؟!
به حدی مردم ایران مورد بی مهری قرار می گیرند که در یک چنین کنفرانسی در مورد فلسطینیها ، در مورد سوریها و ... صحبت می شود اما از مردمی که این کنفرانس در کشورشان و در شهرشان برگذار شده هیچ سخنی به میان نمی آید! و آیا این کنفرانس نشان اقتدار جمهوری اسلامی است یا نشان ضعف جمهوری اسلامی است؟
متاسفانه مردم ایران با برگذاری این کنفرانس باید متوجه یک نکته باشند و آن نکته عبارت است از این که دنیا و کشورهای آن و دولتهای دنیا به هیچ روی غم مردم ما را ندارند.
دبیر کل سازمان ملل هم یکی / دو مورد کنایه ای که در گفتگوی خودش با خامنه ای بیان می کند در حقیقت برای رفع تکلیف است!
هیچ چیز نمی توانست مانع از آن شود که آقای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل و حامی حقوق ملتها! در ساعات و روزهایی که در ایران هستند وقتی با خامنه ای، احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی ملاقات می کند تقاضای ملاقات و دیدار با خانوادهها ی داغ دیده را هم بنماید.
آقای دبیر کل شما دبیر کل سازمان ملتها هستی نه دولتها !
زندانی که در سی و سه سال گذشته محلی برای شکنجه و اعدام هزاران تن از هم وطنان عزیز ما بوده است.
چرا هیچ کس حرفی از این زندان نمی زند؟
چرا هیچ کس نمی پرسد در این کشوری که حکومت آن خود را قانونی می داند و مردم را حامی خود می پندارد، باید پنچ روز برای برگذاری این اجلاس حکومت نظامی اعلام کند؟! مردم حتی حق خارج شدن از خانه را نداشته باشند؟ پنچ روز را تعطیل نماید و با هر ترفندی مردم را از صحنه و خیابان ها دور کنند؟!
آقای دبیر کل سازمان ملل اونجا نشسته!
چند تن از سران کشورها نشستن و کاری که در حقیقت ملت ایران انتظارش را داشت که مقامات بین المللی به ایران بیایند و ببینند که چه بر سر مردم آمده با یک صحنه سازی و با یک نمایش تبدیل می شود به نمایش قدرت حکومتی که حتی می خواهد یک چنین کنفرانسی را بر گذار کند یک لشکر یکصدوبیست هزار نفره را به میدان می آورد و از این لشکر کمک می خواهد تا مبادا کسی ساز مخالف سردهد، واقعیت چیست؟
آیا واقعیت این است که مردم ایران دست از مخالفت خودشون کشیدند! آیا واقعیت این است که رهبران کشورهای مختلف دنیا اینها نمی دانند در ایران چه می گذرد؟! که حتی در این اجلاس یک مرد پیدا نمی شود که بلند شود و در پاسخ خامنه ای بگوید: تو که اینقدر دردِ صبرا و شاتیلا داری، هنوز پدران و مادران داغدیده ای هستند که خون به دل دارند و در یاد از دست رفتن عزیزانشان داغدارند.
این کنفرانس و حضور این انسانها از جمله دبیر کل سازمان ملل که به نظر بنده ایشان بیشتر دبیر کل سازمان دول است تا ملل! چون حداقل انتظار ملت ایران این بود که آقای بان کی مون از مسئولین نظام بخواهد که برود و از زندان اوین یا هر زندان دیگری بازدید کند و چنین نکرد و فقط به یک اظهارات خیلی دیپلوماتیک معابانه در ملاقاتش با خامنه ای اکتفا نمود.
واقعیت چیست؟ و چرا مردم ایران مورد کم لطفی قرار می گیرند؟!
به حدی مردم ایران مورد بی مهری قرار می گیرند که در یک چنین کنفرانسی در مورد فلسطینیها ، در مورد سوریها و ... صحبت می شود اما از مردمی که این کنفرانس در کشورشان و در شهرشان برگذار شده هیچ سخنی به میان نمی آید! و آیا این کنفرانس نشان اقتدار جمهوری اسلامی است یا نشان ضعف جمهوری اسلامی است؟
متاسفانه مردم ایران با برگذاری این کنفرانس باید متوجه یک نکته باشند و آن نکته عبارت است از این که دنیا و کشورهای آن و دولتهای دنیا به هیچ روی غم مردم ما را ندارند.
دبیر کل سازمان ملل هم یکی / دو مورد کنایه ای که در گفتگوی خودش با خامنه ای بیان می کند در حقیقت برای رفع تکلیف است!
هیچ چیز نمی توانست مانع از آن شود که آقای بان کی مون دبیر کل سازمان ملل و حامی حقوق ملتها! در ساعات و روزهایی که در ایران هستند وقتی با خامنه ای، احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی ملاقات می کند تقاضای ملاقات و دیدار با خانوادهها ی داغ دیده را هم بنماید.
آقای دبیر کل شما دبیر کل سازمان ملتها هستی نه دولتها !