به نظر میرسد هدایت «بهار عربی» و دموکراتیزه کردن «جهان عرب» آن گونه که غربیها تصور میکردند، چندان هم ساده نیست! البته جنبشهای اجتماعی به ویژه در کشورهایی که نابسامانیهای ساختاری دارند، رویدادهایی ناگزیز هستند. لیکن تجربه یک بار دیگر نشان میدهد، هیچ کس نمیتواند این جنبشها را با ارادهگرایی به سوی دلخواه هدایت کند: نه اسلامیستها، نه کشورهای غربی و نه حتا دمکراسیخواهان! از همین رو شکلگیری و تشکل نیروهای ملّی و دمکرات در این کشورها اهمیت ویژه مییابد زیرا تنها نیرویی که میتواند در برابر واپسگرایی و گروههای افراطی چپ و راست و مذهبی مقاومت کرده و آنها را بیتأثیر سازد، همانا نیرو و اراده متشکل جامعه مدنی است وگرنه با دهها حمله و جنگ، و با خروار خروار پشتیبانی مادی و معنوی از سوی کشورهای قدرتمند، نمیتوان نیروهایی را از صحنه بیرون راند که پدافند آن در خود جامعه نهفته است جز آنکه بدون فراهم آمدن شرایط لازم، آنها را به جان هم و به جان جهان انداخت.
اشپیگل آنلاین در گزارشی با شرح آنچه روز سه شنبه 11 سپتامبر 2012 در مصر و لیبی گذشت، به نکاتی اشاره میکند که مهمترین آن شاید همین «تغییر نگاه» باشد.
موضوع فقط بر سر 15 دقیقه از یک فیلم است. ولی چون در آن اعتبار محمدِ پیامبر خدشه دار میشود، اسلامیستها به مقر نمایندگی ایالات متحده آمریکا در قاهره حمله کرده و سفیر آمریکا در لیبی را نیز به قتل رساندند. تشدید درگیری با مهارت هماهنگی میشود و البته نه فقط از سوی اسلامیستهای افراطی.
اسامه بن لادن اگر زنده بود از شادی پر در میآورد: در 11 سپتامبر 2012، در یازدهمین سالروز حمله به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی و پنتاگون، به ناگاه پرچم سیاه که بر آن «لااله الاالله، محمدا رسول الله» نقش بسته در محل سفارت آمریکا در قاهره به اهتزاز در میآید. همان پرچمی که القاعده نیز در پیامهای خود از آن استفاده میکند.
کمی بعد، اسلامیستهای مهاجم به کنسولگری آمریکا در بندر بنغازی در لیبی نیز حمله میکنند. آنها با مسلسل و موشکهای ضد تانک شلیک کرده و مواد منفجره دستساز به سوی ساختمان پرتاب میکنند. مهاجمان، «کریستوفر استیونس» سفیر آمریکا در لیبی و دست کم سه شهروند دیگر آمریکایی را به قتل رساندند.
تقریبا 2000 اسلامیست، روز سه شنبه، 11 سپتامبر 2012، نخست در منطقه «گاردن سیتی» قاهره جمع شدند. سپس دهها تن از آنان از دیوار سفارت بالا رفته و با هجوم به درون آن توانستند پرچم آمریکا را پایین بکشند. یکی از مردان مهاجم، با اهتزاز پرچم سیاه «لا اله الله، محمدا رسول الله» آن را به جای پرچم آمریکا بر دیرک نشاند. جمعیت اوباش، پرچم آمریکا را در هلهله شادی تظاهرکنندگان به آتش کشید. آنها بر پلاک ساختمان نوشتند: «بن لادن».
«خدای اسلام، دشمنِ من است»
یک بار دیگر مسلمانان افراطی تلاش می کنند با خشونت از شرافت پیامبر خود، محمد، دفاع کنند. دلیل این درگیری تازه، فیلمی است که بریدههایی از آن را از هفته گذشته میتوان در یوتیوب تماشا کرد. در این بخشهای بریده شده از فیلم، زیر عنوان « بیگناهی مسلمانان» محمد به عنوان یک آدم معمولیِ بچه باز و شهوتران و در حال انجام سکس با زنان مختلف نشان داده میشود. در عین حال، طرفداران محمد، چادرنشینان ابله و خونآشامی بیش نیستند. علاوه بر این، نسبت به اینکه قرآن واقعا وحی الاهی است، ابراز تردید میشود.
سازنده این ویدئو یک کالیفرنیایی 56 ساله به نام «سام باسیل» است که خود را یهودی اسراییلی مینامد. بنا به گفته او، این فیلم پنج میلیون دلار هزینه داشت که از سوی بیش از صد یهودی تأمین شده است. «باسیل» که درواقع به عنوان دلال معاملات ملکی کار میکند، معتقد است: «اسلام مانند سرطان است. همین!» به گفته «باسیل»، فیلم تا کنون تنها یک بار به طور کامل در یک سینمای نیمه خالی در هالیوود به نمایش در آمده است.
با این همه از وقتی که تبلیغ فیلم توسط دو مردی آغاز شد که بسیاری از مسلمانان از آنها متنفرند، اسلامیستها به جنب و جوش در آمدند. یکی از پشتیبانان« باسیل» یک قِبطی مصریتبار به نام «موریس صادق» است. «موریس صادق» در اصل از فعالان حقوق بشر است که در مخالفت با تبعیض علیه اقلیت مسیحی در میهن خود فعالیت میکند و مواضع او در سالهای گذشته همواره رادیکالتر شده است.
«موریس صادق» زبان عربی را «زبان اشغالگران» میخواند و برای بازگشت زبان قِبطی که در مصر باستان رایج بود، تلاش میکند. بعلاوه او برای برپا کردن یک دولت موازی مسیحی در کرانه نیل فعالیت میکند که باید یک حکومت قِبطی را در مصر رهبری کند.«موریس صادق» سال گذشته در یک مصاحبه گفت: «دشمن من، خدای اسلام است» ولی همزمان تأکید کرد که وی همه مسلمان را دوست دارد و حتا دوستان مسلمان دارد. سال گذشته، تابعیت مصری«صادق» به دلیل مواضعاش از وی سلب شد. از آن پس، «موریس صادق» در ایالات متحده آمریکا زندگی میکند.
شایعات، آتش خشم را دامن میزنند
در کنار «موریس صادق» فرد دیگری نیز برای این فیلم تبلیغ میکند: «تری جونز» واعظ پروتستان که از اسلام متنفر است. وی اهل فلوریدا است و سال گذشته، فراخوانی برای سوزاندن قرآن صادر کرد و سرانجام نیز یک نسخه از آن را در کلیسای خود به آتش کشید. در اعتراضات خشونتباری که علیه این عمل او در افغانستان روی داد، هفت کارمند سازمان ملل کشته و 76 تن دیگر زخمی شدند.
این دفعه نیز گروههای اسلامی ماهرانه به خشم هواداران خود دامن زدند. نخست اینکه، این آنها بودند که ویدئوی این فیلم را در یوتیوب و سایتهای ویدئویی دیگر معرفی و منتشر کردند. و دوم، شایعاتی را پخش کردند که بر اساس آنها دولت واشنگتن از سازنده فیلم پشتیبانی میکند و قرار است این فیلم در سالروز 11 سپتامبر از تلویزیون آمریکا پخش شود.
سلفیهای مصر به همین دلیل مردم را به تظاهرات فرا خواندند. حزب آنها به نام «حزب نور» در انتخابات پارلمانی اواخر سال 2011 دومین نیروی قدرتمند بود. حمله به سفارت [آمریکا] در عین حال یک نمایش قدرت در برابر پرزیدنت محمد مُرسی نیز هست. اخوانالمسلمین از نظر سلفیها دوست آمریکا به شمار میروند. یکی از سردستهگان ناآرامیهای روز سه شنبه 11 سپتامبر، محمد الظواهری، برادر ایمان الظواهری، رییس القاعده بود. محمد الظواهری که از سال 1999 در مصر زندانی بود، پس از سرنگونی حسنی مبارک در ماه مارس 2011 آزاد شد.
وحشت بزرگ در قاهره و طرابلس
قُبطیهای مصر که روز سه شنبه جشن سال نو خود را آغاز میکنند، از این فیلم و «موریس صادق» پشتیبان آن اعلام برائت کردهاند. همزمان با حمله به سفارت آمریکا، صدها مسیحی در میدان التحریر قاهره دست به تظاهرات زدند. آنها فیلم و سازندهاش را محکوم کردند. لیکن با توجه به ناآرامیهایی که چند کیلومتر آن طرف جریان داشت، صدای اعتراض آنها بازتابی نیافت.
در مصر و لیبی وحشت بزرگی در رابطه با حمله علیه سفارت آمریکا حاکم است. دولتهای هر دو کشور خشونت را محکوم کردند. قاهره نگران است که مبادا سرمایهگذاریهای مهم در اقتصاد نابسامان کشور متوقف شود. طرابلس از «کریستف استیونس» سفیر مقتول آمریکا، به عنوان مردی قدردانی کرد که خیلی زود پس از آغاز مقاومت علیه قذافی، جانب شورشیان را گرفت و نقش ارزشمندی در برپایی یک دستگاه حکومتی کارآمد در لیبی بازی کرد.
دولت افغانستان روز چهارشنبه 12 سپتامبر سایت یوتیوب را در کشور مسدود کرد تا افغانیها نتوانند فیلم یادشده را تماشا کنند.
در ایالات متحده آمریکا تصاویر حمله به سفارت آن کشور در قاهره و خبر قتل سفیر آمریکا در لیبی خاطرات بدِ مربوط به گروگانگیری در سفارت آمریکا در تهران را زنده میکند. از سال 1979 تا 1981 کمی پس از انقلاب اسلامی در ایران، دانشجویان رادیکال 52 دیپلمات آمریکایی را به گروگان گرفته و آنها را 444 روز در چنگ خود داشتند. آن رویداد، اغازِ پایان ریاست جمهوری جیمی کارتر بود. در حال حاضر نمیتوان پیامدهای حمله به سفارت آمریکا در قاهره و طرابلس را پیشبینی کرد. لیکن نگاهی که ایالات متحده آمریکا با آن به نظاره سرنگونی حکومتها در جهان عرب نشسته بود، تغییر خواهد کرد.
موضوع فقط بر سر 15 دقیقه از یک فیلم است. ولی چون در آن اعتبار محمدِ پیامبر خدشه دار میشود، اسلامیستها به مقر نمایندگی ایالات متحده آمریکا در قاهره حمله کرده و سفیر آمریکا در لیبی را نیز به قتل رساندند. تشدید درگیری با مهارت هماهنگی میشود و البته نه فقط از سوی اسلامیستهای افراطی.
اسامه بن لادن اگر زنده بود از شادی پر در میآورد: در 11 سپتامبر 2012، در یازدهمین سالروز حمله به برجهای دوقلوی مرکز تجارت جهانی و پنتاگون، به ناگاه پرچم سیاه که بر آن «لااله الاالله، محمدا رسول الله» نقش بسته در محل سفارت آمریکا در قاهره به اهتزاز در میآید. همان پرچمی که القاعده نیز در پیامهای خود از آن استفاده میکند.
کمی بعد، اسلامیستهای مهاجم به کنسولگری آمریکا در بندر بنغازی در لیبی نیز حمله میکنند. آنها با مسلسل و موشکهای ضد تانک شلیک کرده و مواد منفجره دستساز به سوی ساختمان پرتاب میکنند. مهاجمان، «کریستوفر استیونس» سفیر آمریکا در لیبی و دست کم سه شهروند دیگر آمریکایی را به قتل رساندند.
تقریبا 2000 اسلامیست، روز سه شنبه، 11 سپتامبر 2012، نخست در منطقه «گاردن سیتی» قاهره جمع شدند. سپس دهها تن از آنان از دیوار سفارت بالا رفته و با هجوم به درون آن توانستند پرچم آمریکا را پایین بکشند. یکی از مردان مهاجم، با اهتزاز پرچم سیاه «لا اله الله، محمدا رسول الله» آن را به جای پرچم آمریکا بر دیرک نشاند. جمعیت اوباش، پرچم آمریکا را در هلهله شادی تظاهرکنندگان به آتش کشید. آنها بر پلاک ساختمان نوشتند: «بن لادن».
«خدای اسلام، دشمنِ من است»
یک بار دیگر مسلمانان افراطی تلاش می کنند با خشونت از شرافت پیامبر خود، محمد، دفاع کنند. دلیل این درگیری تازه، فیلمی است که بریدههایی از آن را از هفته گذشته میتوان در یوتیوب تماشا کرد. در این بخشهای بریده شده از فیلم، زیر عنوان « بیگناهی مسلمانان» محمد به عنوان یک آدم معمولیِ بچه باز و شهوتران و در حال انجام سکس با زنان مختلف نشان داده میشود. در عین حال، طرفداران محمد، چادرنشینان ابله و خونآشامی بیش نیستند. علاوه بر این، نسبت به اینکه قرآن واقعا وحی الاهی است، ابراز تردید میشود.
سازنده این ویدئو یک کالیفرنیایی 56 ساله به نام «سام باسیل» است که خود را یهودی اسراییلی مینامد. بنا به گفته او، این فیلم پنج میلیون دلار هزینه داشت که از سوی بیش از صد یهودی تأمین شده است. «باسیل» که درواقع به عنوان دلال معاملات ملکی کار میکند، معتقد است: «اسلام مانند سرطان است. همین!» به گفته «باسیل»، فیلم تا کنون تنها یک بار به طور کامل در یک سینمای نیمه خالی در هالیوود به نمایش در آمده است.
با این همه از وقتی که تبلیغ فیلم توسط دو مردی آغاز شد که بسیاری از مسلمانان از آنها متنفرند، اسلامیستها به جنب و جوش در آمدند. یکی از پشتیبانان« باسیل» یک قِبطی مصریتبار به نام «موریس صادق» است. «موریس صادق» در اصل از فعالان حقوق بشر است که در مخالفت با تبعیض علیه اقلیت مسیحی در میهن خود فعالیت میکند و مواضع او در سالهای گذشته همواره رادیکالتر شده است.
«موریس صادق» زبان عربی را «زبان اشغالگران» میخواند و برای بازگشت زبان قِبطی که در مصر باستان رایج بود، تلاش میکند. بعلاوه او برای برپا کردن یک دولت موازی مسیحی در کرانه نیل فعالیت میکند که باید یک حکومت قِبطی را در مصر رهبری کند.«موریس صادق» سال گذشته در یک مصاحبه گفت: «دشمن من، خدای اسلام است» ولی همزمان تأکید کرد که وی همه مسلمان را دوست دارد و حتا دوستان مسلمان دارد. سال گذشته، تابعیت مصری«صادق» به دلیل مواضعاش از وی سلب شد. از آن پس، «موریس صادق» در ایالات متحده آمریکا زندگی میکند.
شایعات، آتش خشم را دامن میزنند
در کنار «موریس صادق» فرد دیگری نیز برای این فیلم تبلیغ میکند: «تری جونز» واعظ پروتستان که از اسلام متنفر است. وی اهل فلوریدا است و سال گذشته، فراخوانی برای سوزاندن قرآن صادر کرد و سرانجام نیز یک نسخه از آن را در کلیسای خود به آتش کشید. در اعتراضات خشونتباری که علیه این عمل او در افغانستان روی داد، هفت کارمند سازمان ملل کشته و 76 تن دیگر زخمی شدند.
این دفعه نیز گروههای اسلامی ماهرانه به خشم هواداران خود دامن زدند. نخست اینکه، این آنها بودند که ویدئوی این فیلم را در یوتیوب و سایتهای ویدئویی دیگر معرفی و منتشر کردند. و دوم، شایعاتی را پخش کردند که بر اساس آنها دولت واشنگتن از سازنده فیلم پشتیبانی میکند و قرار است این فیلم در سالروز 11 سپتامبر از تلویزیون آمریکا پخش شود.
سلفیهای مصر به همین دلیل مردم را به تظاهرات فرا خواندند. حزب آنها به نام «حزب نور» در انتخابات پارلمانی اواخر سال 2011 دومین نیروی قدرتمند بود. حمله به سفارت [آمریکا] در عین حال یک نمایش قدرت در برابر پرزیدنت محمد مُرسی نیز هست. اخوانالمسلمین از نظر سلفیها دوست آمریکا به شمار میروند. یکی از سردستهگان ناآرامیهای روز سه شنبه 11 سپتامبر، محمد الظواهری، برادر ایمان الظواهری، رییس القاعده بود. محمد الظواهری که از سال 1999 در مصر زندانی بود، پس از سرنگونی حسنی مبارک در ماه مارس 2011 آزاد شد.
وحشت بزرگ در قاهره و طرابلس
قُبطیهای مصر که روز سه شنبه جشن سال نو خود را آغاز میکنند، از این فیلم و «موریس صادق» پشتیبان آن اعلام برائت کردهاند. همزمان با حمله به سفارت آمریکا، صدها مسیحی در میدان التحریر قاهره دست به تظاهرات زدند. آنها فیلم و سازندهاش را محکوم کردند. لیکن با توجه به ناآرامیهایی که چند کیلومتر آن طرف جریان داشت، صدای اعتراض آنها بازتابی نیافت.
در مصر و لیبی وحشت بزرگی در رابطه با حمله علیه سفارت آمریکا حاکم است. دولتهای هر دو کشور خشونت را محکوم کردند. قاهره نگران است که مبادا سرمایهگذاریهای مهم در اقتصاد نابسامان کشور متوقف شود. طرابلس از «کریستف استیونس» سفیر مقتول آمریکا، به عنوان مردی قدردانی کرد که خیلی زود پس از آغاز مقاومت علیه قذافی، جانب شورشیان را گرفت و نقش ارزشمندی در برپایی یک دستگاه حکومتی کارآمد در لیبی بازی کرد.
دولت افغانستان روز چهارشنبه 12 سپتامبر سایت یوتیوب را در کشور مسدود کرد تا افغانیها نتوانند فیلم یادشده را تماشا کنند.
در ایالات متحده آمریکا تصاویر حمله به سفارت آن کشور در قاهره و خبر قتل سفیر آمریکا در لیبی خاطرات بدِ مربوط به گروگانگیری در سفارت آمریکا در تهران را زنده میکند. از سال 1979 تا 1981 کمی پس از انقلاب اسلامی در ایران، دانشجویان رادیکال 52 دیپلمات آمریکایی را به گروگان گرفته و آنها را 444 روز در چنگ خود داشتند. آن رویداد، اغازِ پایان ریاست جمهوری جیمی کارتر بود. در حال حاضر نمیتوان پیامدهای حمله به سفارت آمریکا در قاهره و طرابلس را پیشبینی کرد. لیکن نگاهی که ایالات متحده آمریکا با آن به نظاره سرنگونی حکومتها در جهان عرب نشسته بود، تغییر خواهد کرد.