تا چند سال دیگر جوانهای ایرانی وارد کنگره و سنا و عهدهدار
کارهای کلیدی آمریکا خواهند شد.
سِر جیو مارکس وزیر امور مهاجرت سابق کانادا در مجلس ضیافتی گفت: کانادا به لحاظ نیروی انسانی کارآمد، تحصیل کرده و متخصص ایرانی که
به این کشور آمده و از جان و دل در فعالیتهای سازندگی با سایر مردم همکاری و
همآهنگی مینمایند بسی خرسند است. وزیر مهاجرت کانادا اظهار امیدواری کرد که اعضای
جامعه جوان و تازه نفس ایرانی در کانادا بیش از پیش بر مساعی خود در جهت تأمین یک
کانادای آبادتر و مُرفهتر و امنتر بیفزایند.
ایرانیان در آمریکا
آمریکا از این نعمت سهم بیشتری برده است و در حال حاضر فقط دو هزار و یکصد متخصص و پزشک و استاد دانشگاه ایرانی عضو شورای ایرانی حزب جمهوریخواه آن کشور هستند. جمعیت کثیری از ایرانیان که در آمریکا زندگی میکنند خدماتی انجام میدهند و به جرأت میتوان گفت که این گروه یکی از افتخارآمیزترین اقلیتهائی هستند که تا کنون به آمریکا مهاجرت کردهاند.
سرمایهداران ـ بانکداران ـ مهندسین ـ پزشکان ـ وکلای دادگستری و صاحبان حرفههای دیگر به همراه نسل دومیها دست به دست هم داده قدرت عظیمی را تشکیل میدهند که میتواند به نفع جامعه ایرانی مقیم آمریکا فعالیتهای دامنهداری را آغاز کند.
شورای ایرانی حزب جمهوریخواه آمریکا فعالیت خود را در سال 1991 به طور رسمی آغاز کرد. گردهمآئی رسمی شورای ایرانی حزب در بهار سال 1993 در لسآنجلس تشکیل شد. در آن جلسه آقای لاری به سمت ریاست شورا انتخاب شد.
از آنجا که اعضای هیأت مدیره شورای ایرانی حزب جمهوریخواه افراد سرشناسی هستند که در ایران سابقه فعالیت سیاسی داشتهاند اسامی هیأت رئیسه نهاد نیویورک را به اطلاع خوانندگان میرسانم:
رئیس هیأت مدیره ـ دکتر مسعود خاتمی
رئیس افتخاری ـ اکبر لاری
نایب رئیس ـ موریس مسعودیان و جهانگیر ناظمیان
منشی و مشاور قانونی ـ شیرین احکامی
خزانهدار ـ فیلیپ القانیان (فرزند القانیان معروف)
اعضای هیأت مدیره: ادوارد آبکاریان ـ مریم انصاری (همسر سابق هوشنگ انصاری) ـ نجلاد اسلامی ـ دکتر نصرالله خسروشاهی (فرزند کاظم خسروشاهی)ـ بهداد علیزاده ـ مهدی فنیزاده.
مشاورین: اسکندر ارجمند (صاحب کارخانه ارج در ایران) ـ ابوالفضل حلمی ـ حمید لاجوردی.
گفتگو با رئیس شورا
برای اینکه اطلاعات بیشتری در این خصوص به دست آورم با قرار قبلی به دیدن دکتر مسعود خاتمی رفتم. در اطاق انتظار مطب ایشان که در خیابان پارک نیویورک قرار دارد عدهای بیمار نشسته بودند. روی این اصل زیاد وقت گرانبهای ایشان را نگرفتم فقط خواستم خودشان صحبت کنند که عیناً نقل میشود:
آقای دکتر خاتمی گفت: یکی از مزایای آمریکا امکان آزادی اقلیتهاست که میتوانند در صحنه سیاست این کشور فعالیتهای قابل ملاحظهای به نفع هموطنان یا همکیشان خود انجام دهند، چنانچه ما فقط در بین خود و اقلیت خود باشیم و در مسیر جریان سیاسی این مملکت وارد نشویم، هیچگاه نخواهیم توانست به امکانات بیشتری دست یابیم.
شناخت هویت این اقلیت و دخالت در سیاست آمریکا به نفع جامعه اقلیت ایرانی شاید بزرگترین خدمت مقدسی است که ما میتوانیم انجام دهیم.
هدف اصلی شورای ایرانی حزب جمهوریخواه متشکل کردن ایرانیان مقیم آمریکا در یک گروه واحد است تا بتوانند به طور دستهجمعی از مواضع ایرانیان مقیم آمریکا در چهارچوب سیاسی این کشور دفاع و یا اعمال نفوذ نمایند و چون هدف اصلی ما ترویج آرمانهای ایرانیان مقیم آمریکاست، حزب جمهوریخواه بهترین محور و گردونه برای پیشرفت اهداف مزبور میباشد. این شورا به گروههای سیاسی ایرانی وابستگی نداشته و کاملاً بیطرف است.
اعضای ما میتوانند هر نوع عقاید سیاسی در مورد ایران داشته باشند و مستقلاً عقیده و رویه خود را در مورد مسائل سیاسی ایران اتخاذ نمایند.
در حال حاضر بیش از دو هزار متخصص ایرانی عضو حزب جمهوریخواه هستند. شورای نیویورک در انتخابات گذشته آقای دکتر سهراب سبحانی استاد دانشگاه جرج تاون را کاندیدای مجلس سنای آمریکا نمود و بیش از 25 هزار دلار برای مبارزات انتخاب ایشان جمعآوری شد.
چون آقای دکتر خاتمی بیشتر فرصت نداشت و سر و صدای بیماران درآمد با ایشان خداحافظی کردم.
ایرانیان غرورآفرین
در حال حاضر رئیس دانشگاه (بران) در کالیفرنیا یک ایرانی است در حالی که در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که یک خارجی رئیس دانشگاه باشد.
منصور رحمانی در بوستون رئیس شرکت نفت اکسیدنتال است. فرهاد کاظمی رئیس دپارتمان دانشگاه نیویورک. بیژن رفیع کیان مدیر کل اداره سرمایهگذاری و تجارت خارجی در وزارت اقتصاد و بازرگانی کالیفرنیاست. بهروز نورنیا رئیس پروژه شهرسازی نیویورک است. نام (باتمان) مخفف باتمانقلیچ برادر کوچک هوشنگ باتمانقلیچ سفیر در رژیم گذشته برای همه ایرانیان مقیم نیویورک و واشنگتن آشناست چون این جوان ایرانی قرار است اتوبان نیویورک به واشنگتن را بسازد.
این چند اسم در چند روز اقامت کوتاه من در نیویورک به گوشم خورد.
یادی از رضاشاه
در زمان رضاشاه هر سال یکصد محصل به خارج اعزام میشد، او پایهگذار دانشگاه تهران بود که بزرگترین دانشگاه خاورمیانه است. محمدرضا شاه هم دانشگاههای متعدد تأسیس کرد. هزاران جوان که امروز در بزرگترین مراکز معتبر علمی سراسر جهان از کناره اقیانوس اطلس تا کرانه اقیانوس کبیر در کشورهای مختلف در بزرگترین مؤسسات معتبر علمی جهان باعث افتخار فرهنگ ایران هستند، تربیت یافته این دانشگاهها هستند.
اینها اگر چه از وطن خود ناگزیر به مهاجرت شدهاند ولی پرچمدار مشعل فروزان تاریخ و فرهنگ ایران هستند که مذهبی شدن حکومت ایران نیز نتوانست این مشعلهای فروزان را در دوران سیاه تاریخ ایران خاموش سازد تا آنجا که در بزرگترین مرکز علمی و فنی جهان یعنی سازمان (ناسا) یازده نفر ایرانی صاحب نام هدایت کننده تکنولوژی فضائی به شمار میروند، از جمله دکتر فیروز نادری مسؤول پروژه کره مریخ است که 60 نفر از دانشمندان و مهندسین عالی مقام زیر دست او این پروژه را بررسی میکنند.
افسوس و صد افسوس
درست 40 سال قبل در سال 1972 که سرکنسول در سفارت ایران در پاریس بودم به همت سناتور فروغی (فرزند زندهیاد ذکاءالملک فروغی) و با حمایت دولت و پشتیبانی مؤثر شهبانوی ایران، کوشش کردیم آثار باستانی و عتیقه ایرانی را که در دوران قاجاریه روانه بازارهای اروپا شده، از جمله آنچه در پاریس در حراجیها عرضه میشود برای ضبط و نگاهداری در موزههای کشور خریداری و به ایران بفرستیم. این کار چهار سال متوالی ادامه داشت و به موزههای ایران رونق بخشید.
بعد از انقلاب بیشتر آنچه ما فرستاده بودیم باز از حراجیهای پاریس سر درآورد و آنچه رشته بودیم پنبه شد.
انشاءالله نسل بعد از ما، مجدداً با قیمتهای بیشتری آن آثار بینظیر تاریخی را خواهند خرید و به ایران خواهند فرستاد. ولی افسوس و صد افسوس مغزهای فراری را دیگر به هیچ قیمتی نمیتوان خرید و به ایران باز گرداند.
ناصر امینی
کیهان لندن
سِر جیو مارکس وزیر امور مهاجرت سابق کانادا در مجلس ضیافتی گفت:
ایرانیان در آمریکا
آمریکا از این نعمت سهم بیشتری برده است و در حال حاضر فقط دو هزار و یکصد متخصص و پزشک و استاد دانشگاه ایرانی عضو شورای ایرانی حزب جمهوریخواه آن کشور هستند. جمعیت کثیری از ایرانیان که در آمریکا زندگی میکنند خدماتی انجام میدهند و به جرأت میتوان گفت که این گروه یکی از افتخارآمیزترین اقلیتهائی هستند که تا کنون به آمریکا مهاجرت کردهاند.
سرمایهداران ـ بانکداران ـ مهندسین ـ پزشکان ـ وکلای دادگستری و صاحبان حرفههای دیگر به همراه نسل دومیها دست به دست هم داده قدرت عظیمی را تشکیل میدهند که میتواند به نفع جامعه ایرانی مقیم آمریکا فعالیتهای دامنهداری را آغاز کند.
شورای ایرانی حزب جمهوریخواه آمریکا فعالیت خود را در سال 1991 به طور رسمی آغاز کرد. گردهمآئی رسمی شورای ایرانی حزب در بهار سال 1993 در لسآنجلس تشکیل شد. در آن جلسه آقای لاری به سمت ریاست شورا انتخاب شد.
از آنجا که اعضای هیأت مدیره شورای ایرانی حزب جمهوریخواه افراد سرشناسی هستند که در ایران سابقه فعالیت سیاسی داشتهاند اسامی هیأت رئیسه نهاد نیویورک را به اطلاع خوانندگان میرسانم:
رئیس هیأت مدیره ـ دکتر مسعود خاتمی
رئیس افتخاری ـ اکبر لاری
نایب رئیس ـ موریس مسعودیان و جهانگیر ناظمیان
منشی و مشاور قانونی ـ شیرین احکامی
خزانهدار ـ فیلیپ القانیان (فرزند القانیان معروف)
اعضای هیأت مدیره: ادوارد آبکاریان ـ مریم انصاری (همسر سابق هوشنگ انصاری) ـ نجلاد اسلامی ـ دکتر نصرالله خسروشاهی (فرزند کاظم خسروشاهی)ـ بهداد علیزاده ـ مهدی فنیزاده.
مشاورین: اسکندر ارجمند (صاحب کارخانه ارج در ایران) ـ ابوالفضل حلمی ـ حمید لاجوردی.
گفتگو با رئیس شورا
برای اینکه اطلاعات بیشتری در این خصوص به دست آورم با قرار قبلی به دیدن دکتر مسعود خاتمی رفتم. در اطاق انتظار مطب ایشان که در خیابان پارک نیویورک قرار دارد عدهای بیمار نشسته بودند. روی این اصل زیاد وقت گرانبهای ایشان را نگرفتم فقط خواستم خودشان صحبت کنند که عیناً نقل میشود:
آقای دکتر خاتمی گفت: یکی از مزایای آمریکا امکان آزادی اقلیتهاست که میتوانند در صحنه سیاست این کشور فعالیتهای قابل ملاحظهای به نفع هموطنان یا همکیشان خود انجام دهند، چنانچه ما فقط در بین خود و اقلیت خود باشیم و در مسیر جریان سیاسی این مملکت وارد نشویم، هیچگاه نخواهیم توانست به امکانات بیشتری دست یابیم.
شناخت هویت این اقلیت و دخالت در سیاست آمریکا به نفع جامعه اقلیت ایرانی شاید بزرگترین خدمت مقدسی است که ما میتوانیم انجام دهیم.
هدف اصلی شورای ایرانی حزب جمهوریخواه متشکل کردن ایرانیان مقیم آمریکا در یک گروه واحد است تا بتوانند به طور دستهجمعی از مواضع ایرانیان مقیم آمریکا در چهارچوب سیاسی این کشور دفاع و یا اعمال نفوذ نمایند و چون هدف اصلی ما ترویج آرمانهای ایرانیان مقیم آمریکاست، حزب جمهوریخواه بهترین محور و گردونه برای پیشرفت اهداف مزبور میباشد. این شورا به گروههای سیاسی ایرانی وابستگی نداشته و کاملاً بیطرف است.
اعضای ما میتوانند هر نوع عقاید سیاسی در مورد ایران داشته باشند و مستقلاً عقیده و رویه خود را در مورد مسائل سیاسی ایران اتخاذ نمایند.
در حال حاضر بیش از دو هزار متخصص ایرانی عضو حزب جمهوریخواه هستند. شورای نیویورک در انتخابات گذشته آقای دکتر سهراب سبحانی استاد دانشگاه جرج تاون را کاندیدای مجلس سنای آمریکا نمود و بیش از 25 هزار دلار برای مبارزات انتخاب ایشان جمعآوری شد.
چون آقای دکتر خاتمی بیشتر فرصت نداشت و سر و صدای بیماران درآمد با ایشان خداحافظی کردم.
ایرانیان غرورآفرین
در حال حاضر رئیس دانشگاه (بران) در کالیفرنیا یک ایرانی است در حالی که در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که یک خارجی رئیس دانشگاه باشد.
منصور رحمانی در بوستون رئیس شرکت نفت اکسیدنتال است. فرهاد کاظمی رئیس دپارتمان دانشگاه نیویورک. بیژن رفیع کیان مدیر کل اداره سرمایهگذاری و تجارت خارجی در وزارت اقتصاد و بازرگانی کالیفرنیاست. بهروز نورنیا رئیس پروژه شهرسازی نیویورک است. نام (باتمان) مخفف باتمانقلیچ برادر کوچک هوشنگ باتمانقلیچ سفیر در رژیم گذشته برای همه ایرانیان مقیم نیویورک و واشنگتن آشناست چون این جوان ایرانی قرار است اتوبان نیویورک به واشنگتن را بسازد.
این چند اسم در چند روز اقامت کوتاه من در نیویورک به گوشم خورد.
یادی از رضاشاه
در زمان رضاشاه هر سال یکصد محصل به خارج اعزام میشد، او پایهگذار دانشگاه تهران بود که بزرگترین دانشگاه خاورمیانه است. محمدرضا شاه هم دانشگاههای متعدد تأسیس کرد. هزاران جوان که امروز در بزرگترین مراکز معتبر علمی سراسر جهان از کناره اقیانوس اطلس تا کرانه اقیانوس کبیر در کشورهای مختلف در بزرگترین مؤسسات معتبر علمی جهان باعث افتخار فرهنگ ایران هستند، تربیت یافته این دانشگاهها هستند.
اینها اگر چه از وطن خود ناگزیر به مهاجرت شدهاند ولی پرچمدار مشعل فروزان تاریخ و فرهنگ ایران هستند که مذهبی شدن حکومت ایران نیز نتوانست این مشعلهای فروزان را در دوران سیاه تاریخ ایران خاموش سازد تا آنجا که در بزرگترین مرکز علمی و فنی جهان یعنی سازمان (ناسا) یازده نفر ایرانی صاحب نام هدایت کننده تکنولوژی فضائی به شمار میروند، از جمله دکتر فیروز نادری مسؤول پروژه کره مریخ است که 60 نفر از دانشمندان و مهندسین عالی مقام زیر دست او این پروژه را بررسی میکنند.
افسوس و صد افسوس
درست 40 سال قبل در سال 1972 که سرکنسول در سفارت ایران در پاریس بودم به همت سناتور فروغی (فرزند زندهیاد ذکاءالملک فروغی) و با حمایت دولت و پشتیبانی مؤثر شهبانوی ایران، کوشش کردیم آثار باستانی و عتیقه ایرانی را که در دوران قاجاریه روانه بازارهای اروپا شده، از جمله آنچه در پاریس در حراجیها عرضه میشود برای ضبط و نگاهداری در موزههای کشور خریداری و به ایران بفرستیم. این کار چهار سال متوالی ادامه داشت و به موزههای ایران رونق بخشید.
بعد از انقلاب بیشتر آنچه ما فرستاده بودیم باز از حراجیهای پاریس سر درآورد و آنچه رشته بودیم پنبه شد.
انشاءالله نسل بعد از ما، مجدداً با قیمتهای بیشتری آن آثار بینظیر تاریخی را خواهند خرید و به ایران خواهند فرستاد. ولی افسوس و صد افسوس مغزهای فراری را دیگر به هیچ قیمتی نمیتوان خرید و به ایران باز گرداند.
ناصر امینی