شنبه، اسفند ۰۵، ۱۳۹۱

فلاحیان مردمی، باقر نحیف و حبیب‌اله آشپز


مرد نحیف و داماد قوی
حدادعادل ۶٨ ساله را می‌توان از جمله پیرمردهای اصول‌گرا دانست، این عنوان البته کمی زیادی نشان می‌دهد برای او. نه سابقه سیاسی درست و حسابی دارد و نه در روزهای سخت همراه اصول‌گرایان بوده‌است. قبل و بعد از انقلابش که عبدالکریم سروش به خوبی در یک جمله خلاصه کرده‌است: “مناصب و مقامات او در جمهوری اسلامی از بام چرخ برتر می‌رود و اگر تا دیروز با فرح می‌پرید امروز از فرح می‌پرد.” این با فرح پریدن را تنها سروش به او یادآوری نکرده، علی مطهری هم یک بار تهدید کرد: “اگر حداد و دوستان‌شان خود را ولایت‌مدار معرفی کنند، درباره سابقه آن‌ها در رژیم شاه صحبت می‌کنم.”

حدادعادل ۶٨ ساله را می‌توان از جمله پیرمردهای اصول‌گرا دانست، این عنوان البته کمی زیادی نشان می‌دهد برای او. نه سابقه سیاسی درست و حسابی دارد و نه در روزهای سخت همراه اصول‌گرایان بوده‌است.
حداد البته به این دو واکنش نشان داد. به سروش نوشت: ” من چه کاره بوده‌ام که با فرح سروکاری داشته باشم؟ من با تو می‌پریده‌ام، با فرح نمی‌پریده‌ام، با حاج فرج می‌پریده‌ام.” و از علی مطهری خواست که از مادرش بپرسد. سوای این دعوا، حداد سابقه‌ای طولانی در فعالیت‌های فرهنگی و مذهبی دارد، به ویژه در دهه اول پس از انقلاب. در میانه راه اما دختر او عروس رهبری شد و همین وصلت، سکان کشتی زندگی او را چرخاند و به سیاست پرتابش کرد. سال ٧٨، کاندیدای مجلس ششم شد، با زور آیت‌اله جنتی به جای علیرضا رجایی راهی مجلس شد و رئیس فراکسیون اصول‌گرایان در این مجلس. اصلاح‌طلبان چند ماهی اعتبارنامه‌اش را تایید نکردند ولی سرانجام مجبور شدند با اعتبارنامه محتشمی‌پور، تاخت بزنند و حداد در مجلس ششم ماندگار شد. در مجلس هفتم اما حداد  ده‌ها پله بالاتر پرید و رئیس مجلس شد.
تبانی محمود احمدی نژاد و علی لاریجانی در مجلس هشتم کار دست او داد و از کرسی ریاست افتاد و در مجلس نهم هم زورش به علی لاریجانی نرسید و به ریاست فراکسیون اصول‌گرایان بسنده کرد. نکته این‌که اغلب احکام سیاسی و مدیریتی حدادعادل با امضای رهبر جمهوری اسلامی صادر شده و حتا چند روز پس از این‌که او از کرسی ریاست مجلس هفتم کنار رفت، آیت‌اله خامنه‌ای حکم مشاور عالی برایش صادر کرد تا شانش را حفظ کند و البته حداد هم در مقام سپاس، شعرهای ستایش برانگیز در وصف آیت‌اله خامنه‌ای سروده است. این مدیر محبوب رهبری حالا در کنار ولایتی و قالیباف، ائتلافی را با اسم ١+٢ پایه‌گذاری کرده تا بلکه بتواند از این طریق راهی به میدان انتخابات باز کند. حدادعادل پوشیده نداشته که دوست دارد رئیس جمهور بشود. درکل از رئیس شدن خوشش می‌آید، ولی جسم و جانش را ندارد. به تعبیر اصول‌گرایان نحیف است. البته باقر لنکرانی، سخن‌گوی پایداری‌ها هفته گذشته در واکنش به این تعبیر گفت، من از حداد نحیف‌ترم. توکلی این وضعیت را بهتر توصیف کرده و گفته حداد اهل خیز برداشتن نیست.
حدادعادل در بین موتلفه‌ای‌ها و لاریجانی‌ها اصلن محبوب نیست و سایه‌اش را با تیر می‌زنند. روحانیون سنتی هم از هاشمی نزدیک به اصلاح‌طلب تا اعضای اصول‌گرای جامعه روحانیت مبارز، روی خوشی به او نشان نداده‌اند
درکل در طول چند سال اخیر او نشان داده که وقتی بازی پیچیده می‌شود، گیج می‌شود. نمونه جدی‌اش انتخابات ریاست مجلس نهم بود که دقیقه 90 توسط لاریجانی غافل‌گیر شد و با رای نمایندگان شهرستانی، بازی را بدجوری باخت. اتهام دیگر حدادعادل که توسط حسینیان مطرح شد، این است که دیگرانی چون توکلی و زاکانی او را اداره می‌کنند و از خودش اختیاری ندارد. عمده فعالیت‌های رسانه‌ای‌اش را پسرش فریدالدین حدادعادل هدایت می‌کند که سردبیر هفته نامه «پنجره» است و فعالیت‌های مدارس فرهنگ را هم هدایت می‌کند. زن حدادعادل هم در این مدارس حضور فعالی دارد. حدادعادل در بین موتلفه‌ای‌ها و لاریجانی‌ها اصلن محبوب نیست و سایه‌اش را با تیر می‌زنند. روحانیون سنتی هم از هاشمی نزدیک به اصلاح‌طلب تا اعضای اصول‌گرای جامعه روحانیت مبارز، روی خوشی به او نشان نداده‌اند. جمعیت ایثارگران و جمعیت رهپویان که توسط فدایی و زاکانی مدیریت می شوند، حامی او هستند.
برخی شاگردان مصباح در جبهه پایداری هم او را دوست دارند ولی فعلن او ترجیح داده که دور این دو طیف را که در انتخابات ریاست مجلس مهم‌ترین حامی‌اش بودند، خط بکشد و با ولایتی و قالیباف، هم‌دم شود. سیاستی که واکنش پایداری‌ها را برانگیخت، حسینیان گفت شوکه شدم و جلالی، رئیس دفتر مصباح هم حداد را به آب شیرینی تشبیه کرد که به نهر شور وارد شده‌است. در روزهای اخیر اما گویا باز زور حامیان او چربیده و حداد هم جزو کاندیداهای احتمالی جبهه پایداری قرار گرفته است. مشکل فعلی حداد در میان اصول‌گرایان این است که مقبولیت سیاسی ولایتی را دارد و نه مقبولیت اجتماعی قالیباف را، در واقع خودش را با این دو قاطی کرده که از تخم‌های سبد هر کدام، چندتایی بردارد و وزنش را قوی‌تر نشان دهد.
حامیانش اعتقاد دارند که اگر او خروجی این ائتلاف باشد، تیم فدایی و زاکانی هم حمایتش می‌کنند، پایداری‌ها را هم راضی می‌کنیم و حداد می‌شود کاندیداهای حداکثری. این مدل البته وقتی به درد می‌خورد که مقابل اصول‌گرایان، یک چهره قوی اصلاح طلب ایستاده باشد، فعلن که خبری از اصلاح‌طلبان نیست، بعید است که این ترفند حدادی‌ها ره به جایی نبرد. البته با توجه به این‌که صحنه زندگی حدادعادل پر از امدادهای غیبی بوده و دست رهبری هر بار بر سر او کشیده شده، ممکن است این بار هم دست آیت‌اله خامنه‌ای از آستین دیگری بیرون آید و تاج ریاست جمهوری بر سر غلامعلی بنهد، برای مثال از آستین مجتبا خامنه‌ای، داماد حدادعادل.
فلاحیان مردمی و اسداله نظرپز
در مهم‌ترین تحولات این هفته انتخاباتی در ایران، علی فلاحیان، وزیر اطلاعات دولت هاشمی گفت که مردم خیلی دوست دارند من کاندیدا شوم، پس کاندیدا می‌شوم. او از مکانیسم رسیدن به این نتیجه نگفت ولی درباره علت شکست بدجورش در انتخابات سال ٨٠، گفت که قتل‌های زنجیره‌ای را گردن من انداختند و گفتند پسرم آدم کشته، به همین خاطر بازی تبلیغاتی را باختم.
علی فلاحیان، وزیر اطلاعات دولت هاشمی گفت که مردم خیلی دوست دارند من کاندیدا شوم، پس کاندیدا می‌شوم. او از مکانیسم رسیدن به این نتیجه نگفت ولی درباره علت شکست بدجورش در انتخابات سال ٨٠، گفت که قتل‌های زنجیره‌ای را گردن من انداختند و گفتند پسرم آدم کشته، به همین خاطر بازی تبلیغاتی را باختم.
این دو اتهام البته بخشی از اتهام‌های او در دوران وزارت اطلاعاتش است و احتمالن او خیالش راحت است که در غیاب اصلاح‌طلبان، کسی نیست که این سابقه را یادآوری کند که دوباره هوس ریاست جمهوری کرده‌است.
موتلفه‌ای‌ها هم این هفته سه چهره رو کردند: منوچهر متکی، وزیر سابق امور خارجه، محمدرضا باهنر، نایب رئیس مجلس و یحیا آل اسحاق، رئیس اتاق بازرگانی تهران. دومی و سومی انگار زوری وارد میدان شده‌اند. باهنر چند بار گفت احساس تکلیف نمی‌کند و دوستان به صورت یک طرفه انتخابش کرده‌اند و آل اسحاق هم گفته به این موضوع فکر نکرده و امکان وقوعش نیست ولی فعلن این سه نفر به عنوان کاندیدای جبهه پیروان خط امام و رهبری معرفی شده‌اند. پدرخوانده این تشکل که موتلفه و جوجه‌هایش را زیر پر و بال خودش جمع کرده، حبیب اله عسگراولادی است. وی این هفته با اظهارنظر درباره دولت وحدت ملی – طرحی که توسط هاشمی رفسنجانی ارایه شده و قصدش جمع کردن اصول‌گرایان و اصلاح‌طلبان زیر یک پرچم است- خبرساز شد. او این طرح را به آش شله‌قلمکار تشبیه کرد و گفت: “دولتی که هم ولایتی در آن باشد و هم پزشکیان، کار مردم پیش نمی‌رود.”
حالا که از آش و آشپزی گفتیم، بد نیست به نظرپزی هم اشاره کنیم که اسداله بادامچیان، قائم مقام موتلفه مطرحش کرد و تلویحن خطاب به حدادعادل بود که گفته بود ائتلاف ١+٢، ۶٠ درصد آرای مردم را دارد. البته بازار نظرپزی درباره انتخابات چند صباحی است که داغ است و اصول‌گرایان می‌گویند در انتخابات آینده ٧٠ درصد مردم شرکت می‌کنند، محمود احمدی‌نژاد هم که گفته این عدد و رقم‌ها چیست، باید صد درصد شرکت کنند. حرف مهم دیگر این هفته را سید احمد خاتمی، امام جمعه ضعیف جثه و بلند صدای تهران زد که گفت فتنه‌گران در انتخابات آینده، دنبال مدل ترکیه هستند. جالب این‌که سال گذشته حدادعادل گفته بود ما باید از مدل ترکیه و حزب رفاه برای اداره کشور یاد بگیریم و یک اتاق فکر این مدلی برای اداره نظام تشکیل بدهیم. حالا با این گفته‌های احمد خاتمی مشخص است که ترکیه از یک کشور الگو به یک کشور متخاصم تبدیل شده است، کلن سیاست خارجی جمهوری اسلامی این‌طوری است دیگر، خیلی انعطاف و بالا و پایین دارد.
خبر آخر این هفته را هم اختصاص می‌دهیم به ابتکار حسن بیادی، عضو شورای شهر تهران که دیروز با قالیباف می‌پرد و اکنون یک روز دور و بر چمران است و یک روز در کنار محسن رضایی. او گفته است که باید چمران، رئیس شورای شهر، رضایی، دبیر مجمع تشخیص و فالیباف، شهردار تهران، “ائتلاف ٠+٣” تشکیل دهند. چمران ٧١  ساله البته گفته که فعلن تصمیمی ندارد، محسن رضایی هم گفته بود وارد هیچ ائتلافی نمی‌شود، قالیباف هم گفته تا آخر در ائتلاف ١+٢ می‌ماند، با این حساب می‌توان پیش‌بینی کرد که از ائتلاف ابتکاری بیادی، صفرش باقی می‌ماند.