فاضل لاریجانی، رایزن سابق فرهنگی جمهوری اسلامی در کانادا از یک هفته پیش به مطرحترین فرد خاندان قدرتمند جمهوری اسلامی تبدیل شده است. کسی که به خاطر رابطهاش بازداشت نشد و بهواسطه تلاش برای معامله با بابک زنجانی، حاضر شد برای دلالی نزد بدنامترین مدیر نظام برود. او در کانادا نیز دو بار مطرح شده بود، سال ۲۰۱۰ و سال ۲۰۱۲...
در طول دو دهه اخیر، بسیاری از ایرانیان بنا به دلایل متعددی به کانادا مهاجرت کردهاند. اما مهاجرت خانوادههای نزدیک به قدرت بدون دلیل نبوده است. دولت کانادا در دورههایی به جذب مهاجران سرمایهدار و سرمایههای مهاجرین بدون طرح پرسشهایی در باره منابع ثروتهایشان مشغول بود.
حضور سرمایهداران مرتبط با خانواده هاشمی رفسنجانی در کانادا، سوالهای زیادی را در ارتباط به سرمایهگزاری فرزندان رئیس اسبق جمهوری اسلامی سبب شده بود، تا حدی که شایعه خرید چند «پلازا» و «سهام» یک بزرگراه تا مدتها دهان به دهان میگشت.
برخی نیز اعزام محمد حسین عادلی، رئیس اسبق بانک مرکزی به کانادا را در دهه ۷۰ برای فراهم کردن فضای سرمایهگزاری برای بخشهای مختلف حاکمیت، از جمله معاونت اقتصادی وزارت اطلاعات و نیز خانواده هاشمی رفسنجانی میدانستند.
اما کانادا فقط کشف امنیتیها و هاشمیها نبود.
حضور لاریجانیها در کانادا به سال ۲۰۰۱ باز میگردد که کوچکترین فرزند این خانواده پرتعداد به عنوان رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی به آتاوا اعزام شد. به دنبال حضور نسبتا طولانی فاضل لاریجانی در کانادا، فرزندان او نیز وارد مدرسه و دانشگاه شدند. به گفته یک منبع آشنا با فعالیتهای فاضل لاریجانی در کانادا (نام محفوظ)، در حال حاضر چند نفر از اعضای خانواده لاریجانی ساکن ونکوور کانادا هستند.
او در قیاس با برادرهای دیگر، کم حاشیهتر بود اما تلاش زیادی کرد تا با ارتباط با مراجع مختلف فرهنگی و علمی در کانادا، کارنامه مناسبتری نسبت به دیگر اعضای سفارتخانه بر جای بگذارد.
با این حال، به گفته یک منبع نزدیک به سفارت ایران در سالهای گذشته، بازبینی دقیق پروندههای مالی بخش فرهنگی سفارت میتواند برای فاضل لاریجانی سوال برانگیز باشد.
لاریجانی در سال ۲۰۰۵ تلاش کرد بنیادی را مستقل از سفارت جمهوری اسلامی در کانادا بنیانگذاری کند که بسیاری از نحوه شکلگیری آن بیخبر بودهاند. او به همراه همسرش در سال ۲۰۰۸ نیز مرکز دیگری بنیانگذاری کرد که دو سال بعدش خبرساز شد.
چند ماه پیش وقتی بخشی از اموال متعلق به جمهوری اسلامی به واسطه حکم دادگاه ضبط شد، نام «مرکز مطالعات ایرانشناسی» بر سر زبانها افتاد. اما این نخستین بار نبود. در سال ۲۰۱۰، اما، روزنامههای کانادایی به هویت مرکزی در تورنتو پی برده بودند که بنا به گفتهها، رابطه مستقیمی با دولت جمهوری اسلامی داشته و پول آن از سوی فاضل لاریجانی پرداخت شده بود. مدیر دیگر مرکز، آرمان طبریپور، همسر فاضل لاریجانی بود. نشانی هر دو بنیاد یکی است...شماره ۲۹۰ خیابان شپرد در شمال تورنتو.
دکتر سعید رهنما، استاد دانشگاه یورک در تورنتو در سال ۲۰۱۰ به روزنامه تورنتو ستار گفته بود که «مرکز مطالعات ایرانشناسی»، یک مرکز واقعی نیست و عملا برای انجام اموری دیگر راهاندازی شده است. به گفته این استاد دانشگاه، افرادی از این مرکز با دانشجویان ایرانی تماس گرفته بودند تا هزینههای پشتیبانی مراسم یا تحصیلی را تامین کنند. دو دانشجو نیز به تورنتو ستار گفته بودند که وقتی از نمایندگان این مرکز پرسیده بودند که منبع مالیشان چیست، پاسخی نگرفته بودند.
برخی معتقدند که مرکزی که فاضل لاریجانی ۸۲۷،۰۰۰ دلار نقد برای خرید ساختمانش هزینه کرده بود، بودجهاش را از سفارت ایران در کانادا میگرفت. دکتر محمد توکلی ترقی نیز به روزنامه تورنتو ستار گفته بود که این مرکز قطعا به دولت جمهوری اسلامی مرتبط است و حضور برنامهریزی شده دولت ایران در شهری مانند تورنتو، با توجه به خیل ایرانیان دانشگاهی و ثروتمند و دانشجو میتواند مایه نگرانی باشد.
در سال ۲۰۱۰، هشت استاد ایرانی از جمله رامین جهانبگلو و سعید رهنما در نامهای به این مرکز، خواستار پاسخگویی شفاف آن در باره منابع مالی و فعالیتهایش شده بودند.
یک کارمند این مرکز در سال ۲۰۱۰ به مجله مکلینز گفته بود که هزینههای آن از سوی سفارت جمهوری اسلامی تامین میشود، اما سفارت نقشی در اداره آن ندارد.
فاضل لاریجانی اما در سال ۲۰۱۰ از کانادا رفته بود، اما به گفته منابع مختلف، فرزندانش دیگر مایل به بازگشت به ایران نبودند. اما وجود مرکزی در تورنتو به نام لاریجانی میتوانست مایه بازگشت مجدد او به کانادا باشد. بنا به گزارشهایی، فاضل لاریجانی در سال ۲۰۱۰ همراه با هیاتی نزدیک به اتاق بازرگانی به کانادا سفر کرده بود.
حال، با توجه به طرح نام کوچکترین برادر «دالتون»های نظام در رسوایی جدید مالی-سیاسیای که آینده سیاسی علی لاریجانی را عملا به نابودی کشانده است، باید دید مسوولان قضایی زیر دست صادق لاریجانی اعتبار تحلیل رفته دستگاه قضایی را نجات خواهند داد یا اینکه مطابق انتظارها، تلاش خواهند کرد مانند فرشته عدالت چشمبند ببندند و همه چیز را نادیده بگیرند؟