خب به سلامتی درگیری دولتیون و رهبریون که البته مسئولان به آن «اختلاف سلیقه» میگویند کم کم به درس و مشق یکدیگر هم کشیده شد. نمیرالمومنین جنتی که این هفته نوبت خطبههای نماز جمعهاش بود درباره ماجرای بازگشت شهید هوگوچاوز در کنار اولیاءالله که احمدینژاد مژده داده بود، گفت: «ای کاش رئیس دولت قبل از اینکه چنین حرفی بزنند چهار کلام درس میخواند و یک چیزی یاد میگرفت.»
چماقی به نام بودجه
یعنی این احمدینژاد چماق «بودجه» را برداشته و هر کدام از آنها که در این مدت پشت سر دولت صفحه گذاشته بودند را چنان شل و پل کرده که صدای آخ و واویلای همه را در آورده است.
از بودجه خبرگزاریهای منتقد دولت بگیر تا بودجه برادران دالتونها و خلاصه چنان آتشی زده به جگر همه که الان تازه میفهمند که آخر و عاقبت این انحرافی انحرافی کردنهایشان چه قدر برایشان آب خورد.
فکرش را بکن، احمد جنتی و کدخدایی در این مدت یک کم هارت و پورت کرده بودند، دولت هم در یک قلم ۴۷ درصد بودجه شورای نگهبان را کاهش داد و این طوری گذاشت در کاسهشان تا حواسشان را جمع کنند که هم اکنون «کت تن کیست؟» و خودشان مثل بچه آدم بیایند و با سلام و صلوات رحیم مشایی را تایید صلاحیت کنند و انتخابات را مثل سال۸۴ و ۸۸ با هم ببندد و تمام بشود برود پی کارش.
از آن طرف گفته میشود که دولت در لایحه بودجه سال ۹۲ یک مبلغی را برای بودجه قوه قضائیه در نظر گرفته است که اصلا رویشان نمیشود اعلام کنند.
هر چه هم که صادق و علی و فاضل و باقر واسطه میفرستند که «بابا این آخه خیلی کم است، خداوکیلی یه مقدار بگذار روش تا ما هم راضی باشیم»، احمدینژاد زیر بار نمیرود و گفته که «قوه قضائیه چه خرجی دارد؟ از سرتان هم زیادی است، با این پول میتوانید یک ویلا در خزرشهر برای همسر فاضل لاریجانی بخرید که دیگر آبرویتان را پیش در و همساده نبرد.»
صادق لاریجانی هم گفته با این بودجهای که برای قوه قضائیه در نظر گرفته فقط چند کیلومتر طناب درجه دوم چینی (از اقلام مورد نیاز قوه قضائیه برای اعدام متهمان) میتوانیم بخریم و یک عیدی تپل هم به قاضی صلواتی بدبخت بدهیم که این همه خانوادهاش مورد عنایت ملت قرار میگیرد.
دزدی خوب، دزدی بد مسئله این است؟
بالاخره بعد از ۲۰ سال دزدی در روز روشن توسط صدا و سیما که البته همه ما ملت مسلمان روزه دار هم با لذت از محصولات این دزدی و راهزنی استفاده میکردیم و حالش را میبردیم، یکی از مال باختگان قرار است از دزد بزرگ شکایت کند.
ماجرا بر میگردد به شکایت شبکه الجزیره از شبکه سه صدا و سیما برای پخش دزدی مسابقات فوتبال از این شبکه که با پوشاندن نام شبکه اصلی (مالباخته) روی صفحه تلویزیون (سارق محترم) جهت استفاده حلال در اختیار ملت مسلمان و همیشه در صحنه قرار میگیرد.
حالا ما ماندیم که الان چی کار کنیم؟
از طرفی مال دزدی خب درست نیست، باید پول طرف را بدهیم و خدا را خوش نمیآید، از طرفی هم اگر شکایت نتیجه بده هم آبرو و حیثیتمان جلوی ابرقدرتهای غربی و شرقی میرود و هم ایران جریمه بشود که خب پول جریمه را باید از جیب من و منزل جان و شما پرداخت کنند و به لوزالمعده پسر ضرغامی هم بر نمیخورد، و تازه ممکن است همین چهار تا فوتبال که تنها برنامه قابل تحمل صدا و سیما است را هم از دست بدهیم.
آقا ما تصمیمان را گرفتیم، بدزدید بابا بدزدید... گناهش گردن مکارم شیرازی و صافی گلپایگانی!
"جن" تامایسین!
خب فصل نوروز و تعطیلات دارد از راه میرسد و تا چند وقت دیگر کشته و شل و پل ناشی از تصادفات جادهای پشت هم روانه بیمارستانها میشوند با این اوضاع دارو به خصوص داروی بیهوشی واقعا نمیدانیم که باید زخمی بشویم و بعد در بیمارستان با چکش بیهوشمان کنند یا خودمان زحمت بکشیم با عزرائیل کنار بیاییم و برویم به دیار باقی.
رئیس انجمن بیهوشی و مراقبتهای ویژه گفته که اتاقهای عمل چند بیمارستان خصوصی و دولتی در تهران را در آستانه تعطیلی قرار گرفته است.
و از همه جالبتر این خیرالله غلامی٬ رئیس داروخانههای دانشکده داروسازی دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که خدا خیرش بدهد گفته داروهای بیهوشی در بازار «موجود نیست یا خیلی کم است واقعا نمیدانیم باید چه کنیم؛ با چکش که نمیشود مردم را بیهوش کرد.»
اول اینکه با چکش هم میشود بیهوش کرد و فقط کافی است یک چکش به من بدهی ببینی چه طوری بیهوشت میکنم در ثانی به نظر من این مشکل را قوه قضائیه برای دولت به وجود آورده است.
فقط کافی است قوه قضائیه با دولت همکاری کند و عباس غفاری (جن گیر دولت) را از زندان آزاد کند و عباس جن گیر هم تمام رفقایش را بفرستد تا بیمارستانهای کشور را پوشش دهند و در اتاقهای عمل مستقر شوند و باقی کار یعنی هیپنوتیزم و خواب کردن و قبض روح از طریق "جن"تامایسین را خودشان بلدند و این طوری تحریمها را دور میزنیم و به فرموده حضرت آقا خودمان در زمینه تکنولوژی خودکفا میشویم.
نظر بنده به این بیسواد نزدیکتر است!
خب به سلامتی درگیری دولتیون و رهبریون که البته مسئولان به آن «اختلاف سلیقه» میگویند کم کم به درس و مشق یکدیگر هم کشیده شد.
نمیرالمومنین جنتی که این هفته نوبت خطبههای نماز جمعهاش بود (هر وقت نوبتش شد بدونید دو ماه رفت روی سنش!) درباره ماجرای بازگشت شهید هوگوچاوز در کنار اولیاءالله که احمدینژاد مژده داده بود، گفت: «ای کاش رئیس دولت قبل از اینکه چنین حرفی بزنند چهار کلام درس میخواند و یک چیزی یاد میگرفت.»
ای روزگار... این بدبخت که الان چهار کلاس هم درس نخوانده و یتیم گیر آورده و میزنید تو سرش، همانی بود که دکتر دکتر بسته بودید به دمش و معجزه هزاره سوم میخواندیدش و البته که حضرت آقا نظرش به نظر این بیسواد مکتب نرفته اشکول نزدیکتر بود.
مفت و مجانی
آخ جون، رئیس سازمان نظام پرستاری گفته که «بسیاری از مردم به خاطر بیخبری از فشار خون بالا، مفت و مجانی میمیرند»
دکتر! تو را به خدا راست میگویی؟ یعنی همین طوری مفت و مجانی؟؟ یعنی هیچ پولی نباید بدهیم؟ عوارضی؟ مالیاتی، مالیات بر ارزش افزودهای؟ هیچی؟
مگر میشود چیزی در این مملکت مفت و مجانی باشد؟ من که باورم نمیشود و رسما اعلام میکنم در همین جا مشت محکمی بر دهان بنده خورد که فکر میکردم همه چیز گران شده است و تورم کاری کرده که جز شلوار آدمی، هیچ چیز پایین نیامده است.
شما برو ببین کجای دنیا ملت همین طوری مفت و مجانی میمیرند؟
البته این را هم بگویمها... درست است که با تلاش مسئولان محترم میتوانیم مفت و مجانی بمیریم اما بعد از مرگ، فقط یک فقره قبر در مناطق سوق الجیشی بهشت زهرا بالای ۳ میلیون آب میخورد حالا بماند که یک محله بالاتر بازماندگان بدبختتر از متوفی تا ۲۰-۳۰ میلیون باید برای دو متر قبر پول بدهند و باقی هزینههای کفن و دفن و مسجد و شام و ناهار و خرما و حلوا و پارچه نویسی و قند و چایی و نوشابه با نی و مداح و آخوند و...
نه! باور کنید همان برویم فشار خونمان را چک کنیم بهتر از این است که مفت و مجانی بمیریم. نه! اصلا نمیصرفد...
سر جدت پرایدت را بساب!
یا خدا... معاون اول احمدینژاد (همون معاون اول سالمه رو میگم که اصلا اختلاس بهش نمیسازه) گفته: «کارشناسان و مدیران گروه خودروسازی سایپا برای تولید هواپیما برنامهریزی کنند»
آقا نکنید جان مادرتان، به خدا همین پراید دانهای ۲۰ میلیون تومان تولید میکنید ملت را میفرستید روی هوا کافی است قربانت بگردم.
به قول خانم والده ما هواپیما آخه چی چی ته...
یعنی باید همین امروز یک کمپین تشکیل بدهیم و ملت دسته دسته بروند بیفتند روی لاستیکهای توپولوفهای باقی مانده از ورود متفقین که هم اکنون در پروازهای هواپیمایی ایران مورد استفاده قرار میگیرد و بگویند بابا غلط کردیم همین توپولوفها خوب هستند سرجدتان پرایدتان را بسازید روی اعصاب ما پاتیناژ نروید شب عیدی!