سه‌شنبه، اردیبهشت ۰۳، ۱۳۹۲

در حالی که هر روز بر شمار زندانیان افزوده می‌شود، بودجه زندان‌ها نیز کاهش یافت


روز دوشنبه دوم اردیبهشت رئیس سازمان‌ زندان‌های جمهوری اسلامی‌در گفت‌وگو با خبرگزاری فارس اعلام کرد که بودجه این سازمان در سال ۹۲ نسبت به سال گذشته ۱۱درصد کاهش یافته و این در حالیست که به گفته او شرایط مالی سازمان زندان‌ها به حدی رسیده که پرداخت حقوق کارکنان سازمان با مشکل روبرو شده و حتی ارزاق مورد نیاز زندانیان نسیه خریداری می‌شود و سازمان زندانها به بازار بدهکار است.در این میان، تعداد زندانیان در جمهوری اسلامی‌آنقدر رو به افزایش است که در اردیبهشت سال ۱۳۹۱ معاون اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم قوه قضائیه خبر داد «کف‌خوابی، خوابیدن دو یا سه نفر بر روی یک تخت، خوابیدن نوبتی، خواب در راهروها و خواب در پاگردهای پله‌ها امری طبیعی در زندان‌های کشور است».
پیش از او نیز تعدادی از نمایندگان مجلس از جمله یونس موسوی، از اعضای کمیسیون قضایی اعلام کرده بود که ظرفیت اسمی‌زندان‌های کشور ۵۵ هزار نفر است، اما بیش از ۲۲۰ هزار نفر زندانی در آنها هستند که این یعنی ۴ برابر ظرفیت زندان‌ها.
اواسط آبان سال گذشته نیز محمود ذوقی، دادستان عمومی‌و انقلاب مشهد اعلام کرد که ظرفیت اسمی‌زندان مشهد حداکثر سه هزار نفر است اما در حال حاضر ۱۳ هزار زندانی در آن نگهداری می‌شوند. در پی اعلام این آمار بود که کم کم مشخص شد دیگر زندان‌های کشور نیز با بحران افزایش زندانی روبروست همچنان که مسئولان دادگستری قائم شهر و اصفهان و اورمیه و تبریز نیز اعلام کردند بین دو تا دو و نیم برابر ظرفیت زندانی نگهداری می‌کنند.
خانم «س.ر.» که سال گذشته برای مدت کوتاهی در بند عمومی‌زندان قرچک ورامین زندانی بود و اواخر همان سال آزاد شد در خصوص شرایط زندان می‌گوید: «در سوله ای نگه داری می‌شدیم که ۲۰ تخت دو طبقه در دو ردیف مستقر بود و حداقل ۴۰ نفر به طور ثابت در آن می‌خوابیدند و بعضی شبها تعدادی زندانی موقت به آسایشگاه می‌آوردند که اگر خوش شانس بودند می‌توانستند روی تخت زندانیانی بخوابند که به مرخصی رفته اند وگرنه باید تا صبح روی زمین بخوابند.»
وی ادامه می‌دهد: «تعداد دوش‌های حمام آنقدر محدود است که هفته ای یک یا دو بار امکان حمام رفتن وجود دارد، آن هم در شرایطی که بوی تعفن اجازه نمی‌دهد برای دقایقی هرچند کوتاه در آنجا ایستاد، چیزی به عنوان بهداشت در زندان وجود ندارد، بسیاری از زنان هم بند من دچار انواع و اقسام بیماری‌های پوستی و عفونت زنانه شده بودند.»
به گفته این زن زندانی «افسردگی کمترین بیماری بود که تقریبا همه زندانی‌ها به آن دچار بودند، وضعیت غذای زندان افتضاح بود فقط گاهی که قرار بود بازدیدی از زندان انجام شود غذا قابل خوردن بود. از همان سرویس‌های دستشویی که برای مسواک زدن و نظافت شخصی استفاده می‌شد برای شستن لباس هم استفاده می‌شد، چسبیده به توالت‌هایی که دو ساعت از صبح نگذشته به خاطر گرفتگی چاه‌ها قابل استفاده نبود. با هر فرهنگ و رفتاری در بند عمومی‌زندانی نگه داری می‌شود. زنانی با جرم‌های مختلف که بعضی از آنها از نظر روحی شرایط ناگواری دارند».
«س. ر.م می‌گوید: «زن ۳۲ ساله ای را دیدم که از صبح تا شب روی تخت می‌نشست و به نقطه ای خیره می‌شد و کمی‌که عصبی می‌شد، تارهای موی خود را دور انگشتش می‌پیچید و آن را می‌کَند، یا دو زنی که بدون ترس با یکدیگر همخوابگی می‌کردند و یا باندهای مافیای درون بند که همه چیز اول برای آنهاست از غذا گرفته تا استفاده از حمام. دخترانی هم هستند که جز زندان سر پناه دیگری ندارند و با وجود وضعیت فلاکت بار زندان ترجیح می‌دهند سقفی بالای سرشان باشد و غذایی برای خوردنشان.»
بی تردید این تنها تصویر کوچکی از زندان‌هایی است که معمولا خبری از آنها به بیرون درز نمی‌کند و با افزایش زندانی و کاهش بودجه، به مراتب خشن تر و غیرانسانی تر از آنچه خواهد شد که امروز هست.