جمعه، مهر ۰۵، ۱۳۹۲

اعتیاد در مدارس ایران



آموزش و پرورش و مدیران مدارس ترجیح می‌دهند «مزاحم» توزیع کنندگان مواد مخدر نشوند. چرا که اکثر توزیع‌کنندگان مواد مخدر تحت اختیار نهادهای اطلاعاتی هستند و ضمانت آنها را برای ادامه کار خود دارند.


فقط کافی است در موتور جست و جوی ایران این واژه‌ها را جست و جو کنید: «اعتیاد در مدارس ایران»...
نتیجه نگران کننده و ناامید کننده است. اعتیاد بزرگترین «مشکل غیر رسمی!» مدارس ایران است و دانش آموزان در ایران رکورد کمترین سن شروع به اعتیاد را در جهان دارند.
هر سال در ابتدای ماه مهر اولیای دانش آموزان با هزاران امید فرزندان خود را با کلی خرج و مخارج روانه مدرسه می‌کنند. امید آنها آینده‌ای بهتر برای فرزندان خود است. پدر و مادری که شاید خودشان به هر علت نتوانسته‌اند به آرزوهای خود برسند، این آرزوها را در قالب فرزندان خود دست یافتنی حس می‌کنند و به این امید فرزندان خود را به دست «آموزش و پرورش» می‌سپرند. 
اما نتیجه همیشه موفقیت آمیز نیست. همه این دانش آموزان در المپیادها موفق نمی‌شوند. در مدارس ایران دامی برای این‌ها گسترده شده است و علیرغم اصرار وزارت آموزش و پرورش مبنی بر «مشکل غیر رسمی» بودن اعتیاد، به نظر می‌رسد که می‌کنند.

بررسی علل وجود اعتیاد درمدارس ایران

ساختار مدیریتی ضعیف مدارس
مدیران مدارس در ایران از فیلترهای مختلفی رد می‌شوند که از جمله می ‌توان به حراست آموزش و پرورش اشاره کرد. 
حراست ادارات آموزش و پرورش به طور مستقیم زیر نظر وزارت اطلاعات است و در انتخاب مدیران حداقل باید بین وزارت اطلاعات و حراست هماهنگی باشد. حال بگذریم از این حقیقت دردناک که بسیج ادارات آموزش و پرورش، سپاه پاسداران، فرمانداری، امام جمعه‌ها و نمایندگی‌های نهادهای مختلف نیز در تعیین مدیران دخالت داشته و سهم خواهی می‌کنند.
این دخالت‌ها در انتخاب مدیران آموزش و پرورش سابقه ای به قدمت تاریخچه سی و پنج ساله جمهوری اسلامی را دارد و ترجیح دادن تعهد بر تخصص در این انتخاب‌ها باعث شده است تا سیستم آموزش و پرورش در ایران فدای تعهدی شود که خیلی از اوقات ظاهری بوده و مدیران برای کسب مدیریت یک مدرسه گوی سبقت را از یکدیگر بربایند. 
مدیران برای حفظ مدیریت خود ناچار هستند کاملا تحت اختیار حراست و به تبع آن تابع وزارت اطلاعات و سایر نهادهای نظارتی باشند. این امر مستلزم رد کردن گزارش‌های مختلف از معلم‌ها، دانش آموزان و سایر اجزای تشکیل دهنده مدرسه به حراست است. این نظارت‌ها و دخالت‌ها اسباب از بین رفتن انگیزه در کادر آموزشی مدارس است و به تدریج باعث از بین رفتن روحیه آموزشی شده و کادر آموزشی با هماهنگ شدن با مدیر مدرسه تلاش خود را معطوف به حفظ موقعیت خود در مدرسه می‌کنند.
مدیران برخی از مدارس پا را از این نیز فراتر نهاده و با ارتباط مستقیم با وزارت اطلاعات و دیگر نهادهای اطلاعاتی و نظارتی، بدون باج دادن به حراست آموزش و پرورش، مدرسه را به طور مستقیم در ید اختیار خود می‌گیرند.
چنین شیوه مدیریت در مدارس راه را برای افرادی باز می‌کند که در امر توزیع مواد مخدر فعال هستند. آموزش و پرورش و مدیران مدارس معمولا ترجیح می‌دهند خود را از دخالت در ممانعت از توزیع مواد مخدر دور نگه دارند. چرا که اکثر توزیع کنندگان مواد مخدر تحت اختیار نهادهای اطلاعاتی هستند و در اصل گارانتی و ضمانت آنها را برای ادامه کار خود دارند. 
البته مدیران شریفی را نیز در بین جمع مدیران آموزش و پرورش می‌توان یافت که در این راه تلاش هایی می‌کنند. ولی متاسفانه به خاطر کانالیزه بودن و رسمی بودن سیستم توزیع مواد مخدر، چنین مدیرانی به تدریج با عدم پشتیبانی حراست و مدیریت آموزش و پرورش مواجه شده و ترجیح می‌دهند در برابر این عمل منفعل بمانند. 

 وجود نهادهای رسمی در مدارس که از توزیع کنندگان مواد مخدر در مدارس حمایت می‌کنند
توزیع مواد مخدر در ایران علاوه بر کانال‌های غیر رسمی، از حمایت ارگان‌های رسمی نیز برخوردار است. «برادران عزیز قاچاقچی»، وزارت اطلاعات و وابستگان افراد صاحب قدرت در هر شهر و منطقه، امتیاز ویژه ای برای توزیع مواد مخدر در سطح جامعه دارند. توزیع کنندگان مواد مخدر با وصل کردن خود به نهادهای قدرتمند و صاحب نفوذ برای خود حاشیه امن ایجاد کرده و هم در امر مخبر بودن برای این نهادها فعالیت می‌کنند و در کنار آن امتیاز توزیع مواد مخدر را در مناطق خاص به دست می‌آورند. آموزش و پرورش از این مناطق تحت نفوذ این توزیع کنندگان مواد مخدر خارج نیست. دیده شده است که در بین دانش آموزان توزیع کنندگان مواد مخدری هستند که مدیر مدرسه را خطری برای خود حس نمی کنند. گاهی اوقات حتی مدیران مدارس به این دانش آموزان باج می‌دهند. این باج دادن‌ها گاهی تبدیل به سهمیه حج مدارس برای چنین توزیع کنندگانی می‌شود. 

کثرت تعداد دانش آموز در مدارس
مدارس اکثر نقاط ایران معمولآ از جمعیت بالای دانش آموزی برخوردار بوده و به تبع چنین حجمی از عدم مدیریت صحیح برخوردارند. تعداد بالای دانش آموزان باعث هرج و مرج شده و کادر آموزشی و مدیریتی نمی توانند کنترل مناسبی روی رفتارهای دانش آموزان داشته باشند. در این حالت توازن آموزش و پرورش در مدارس به خورده و آموزش یا پرورش و در اکثر اوقات هم آموزش و هم پرورش دچار تنزل می‌شوند. نبود نظارت کافی برای این حجم بزرگ دانش آموزان باعث سهولت فعالیت توزیع کنندگان مواد مخدر گردیده و فرصتی بی نظیر را برای قبضه کردن مدارس به این افراد می‌دهد.
غفلت والدین و اعتماد به سیستم آموزشی
با توجه به شعارهای فریبنده در رسانه‌های جمهوری اسلامی و نمایش سوزاندن مواد مخدر در حجم‌های بالا، هنوز عده زیادی از اولیا باور دارند که مدارس محیط امنی برای پرورش کودکان آنهاست. چنین پدر و مادرهایی با مقایسه نادرست دوران تحصیل خود با دوران کنونی بر این باورند که هنوز در مدارس کادر آموزشی دارای همان اقتدار (درست یا نادرست) قبلی هستند. این اولیا بدون مراجعه مکرر به مدارس و بدون دقت و توجه به ساختار مدیریتی ضعیف مدارس کنونی، ناخواسته و بدون آموزش صحیح، فرزندان خود را وارد محیطی می‌کنند که بازار خوبی برای توزیع کنندگان حرفه ای مواد مخدر، آن هم با گارانتی و پشتیبانی نهادهای قوی اطلاعاتی است. 

ریخته شدن قبح مصرف مواد مخدر در بین دانش آموزان
روزگاری بود که اگر در کوچه یا خیابانی یک معتاد وجود داشت، مردم با انگشت او را به هم نشان می‌دادند. (این هم کار درستی نبود. چون افراد معتاد بیمار هستند و باید با روش‌های مناسب با آنها برخورد کرد و با توسل به روش‌های علمی سعی در معالجه این افراد کرد.) اما اکنون در ایران مصرف مواد مخدر قباحت خود را در بین قشر عظیمی از مردم از دست داده است. مصرف گراس، شیشه، حشیش و ... به خاطر سهولت مصرف این مواد باعث جذب شدن دانش آموزان به مصرف این مواد می‌شود. با توجه به سن الگو پذیری در بین این دانش آموزان و تمایل دانش آموزان به ورود به گروه‌های هم سن، طبیعی است که اگر نقش مدیریتی در مدرسه ضعیف و نقش توزیع کنندگان مواد مخدر قوی باشد، گروه‌های دانش آموزی مصرف کننده مواد مخدر قوی شده و با الگو دهی نامطلوب اما جذاب و وسوسه کننده، باعث رشد اعتیاد در مدارس می‌شوند.

نقش مربیان آموزشی در افزایش اعتیاد
متاسفانه کادر آموزشی و مربیان مدارس نیز از بلای اعتیاد در امان نیستند. وجود کادر آموزشی معتاد در مدارس، بی انگیزگی کادر آموزشی غیر معتاد برای آگاهی دهی درباره مواد مخدر و به هم ریختگی سامانه آموزشی در مدارس باعث بی اعتنایی دانش آموزان به کادر آموزشی شده و این نابسامانی‌ها باعث سلب اعتماد دانش آموزان از مربیان می‌شود. در چنین سیستم به هم ریخته ای، تنها گروهی که سود می‌برند، توزیع کننده‌های ریز و درشت مواد مخدر در مدارس هستند.
  فقدان تسهیلات تفریحی در مدارس
مدارس در ایران معمولا متشکل از چند اتاق درس، یک اتاق مدیر، یک اتاق معاون، یک اتاق برای دبیرها، نماز خانه، آبدارخانه و خانه سرایدار است. در بهترین حالت برخی از مدارس دارای اتاق کامپیوتر، کارگاه و آزمایشگاه هستند که با توجه به ۱۸ سال سابقه حضور در مدارس ایران به جرات می‌توانم بگویم که کارگاه، آزمایشگاه و اتاق کامپیوتر اکثرا جنبه صوری دارند. اما جای تفریح در مدارس ایران خالی است. فقدان باشگاه‌های مدارس، استخر، زمین بازی مناسب، کتابخانه مناسب، و... از مدرسه محیطی خشک و نامطلوب برای دانش آموزان می‌سازند. چنین فضای خشک و نامطلوبی زمینه ورود دانش آموزان به تفریحات نامناسب را فراهم می‌آورد. 
 سهولت بازاریابی در مدارس برای توزیع کنندگان مواد مخدر
به علت حجم بالای افراد حاضر در مدرسه و نبود مدیریت و نظارت قوی در مدارس، این مکان‌ها محل مناسبی برای بازاریابی مواد مخدر هستند. گاهی اوقات این بازاریابی‌ها از حیطه مدرسه خارج شده و این دانش آموزان در خارج از مدرسه نیز به روند توزیع و مصرف مواد مخدر ادامه می‌دهند. اگر اولیای دانش آموزان نیز معتاد باشند، این بازاریابی پر سودتر شده و به جای انجمن اولیا و مربیان گاهی شاهد انجمن اولیا و توزیع کنندگان مواد مخدر می‌شویم. 
اعتیاد دانش آموز، تضمین بازار فروش
با معتاد شدن هر دانش آموز در سن پایین، بازار توزیع و فروش مواد مخدر گسترش پیدا کرده و جمعیت معتادی به این بازار مصرف وارد می‌شوند که کودک، نوجوان و یا جوان هستند و سالها مشتری تضمینی در این بازار پر رونق خواهند شد. این معضل در جامعه به شدت در حال رشد است و هیچ بخشی از جامعه از آن در امان نیست. تا جایی که محمد نوریزاد به خامنه‌ای پیشنهاد آزمایش اعتیاد را داد. **
این مثل باشد که تا گردون رود دیوار کج         گر زغفلت خشت اول را نهد معمار کج
پایه کاخ حیات ما کج از بنیاد بود                  صحن کج شد، بام کج شد، در کج و دیوار کج
نیست بحثی بر جوانان گر کله کج می‌نهند       سالخورده شیخ، بر سر می‌نهد دستار کج