سه‌شنبه، آبان ۲۱، ۱۳۹۲

«اعدام بازی» جان یک کودک دیگر را هم گرفت



دو کودک در فاصله یک ماه در صحنه سازی آن‌چه در اعدام های علنی دیده بودند، جان باختند.

جرای اعدام‌های علنی در ایران تا به امروز نه تنها باعث کاهش جرایم نشده و نقش بازدارنده‌ای که مسوولان دستگاه قضایی در نظر داشته‌اند را نداشته‌، بلکه تنها در فاصله زمانی یک ماه باعث مرگ دو کودک در ایران شده است.
هر دوی این کودکان پس از حضور در مراسم اعدام‌های علنی که برگزار شده بود، در صحنه‌سازی آن‌چه دیده بودند، جان باختند.
«مهران یوسفی» کودک هشت ساله‌ای  که در ۱۷ مهر ماه امسال، وقتی که قصد داشته هنگام تاب‌بازی صحنە اعدامی را که چند روز پیش از آن مشاهده کرده بود را به‌ عنوان بازی تکرار کند، جان خود را از داد.
مرگ مهران ۸ ساله که اهل روستای کلاش لولم استان کرمانشاه بود، در بازی  با هم‌سن و سالانش در حالی‌که خواستە بود، صحنە اعدام رئوف مصطفایی را به‌عنوان بازی تکرار کند، رقم خورده بود.
تنها یک ماه پس از این وقوع این حادثه در ۱۷ آبان ماه سال جاری کودک ۷ ساله دیگری به نام «محمد آشوبی» در دهستان فیشور استان فارس هم با قرار دادن ماشین اسباب بازی زیر پایش و آویختن طناب رخت‌شویی حیاط خانه‌ بر گردن خود، جانش را از دست داد.
مرگ وی در پی یک کنجکاوی کودکانه از آن‌چه در اعدام‌های علنی چند روز گذشته دیده بوده رخ داد. محمد ۷ ساله هم با استفاده از طنابی که در گوشه حیاط خانه شان آویزان بود و با قرار دادن ماشین اسباب بازی در زیر پایش از طناب آویزان شد و در پی حرکت کردن ماشین اسباب بازی در زیر پایش، باعث خفگی و از دست دادن جانش شد.
با مرگ این دو کودک بر اثر تماشای صحنه اعدام‌های علنی که بی‌وقفه و بی‌هیچ محدودیتی در شهرهای مختلف ایران انجام می‌شود، دیگر بار بحث پیامدهای منفی برگزاری اعدام‌های علنی در میادین و خیابان‌های شهرهای مختلف به خصوص بر روی کودکان مطرح می‌شود.
بدون شک در برگزاری هر یک از اعدام‌ها در ملا عام، کودکانی حضور دارند که ساکت و خاموش در کنار پدر یا مادر خود نظاره‌گر جان دادن فردی در بالای چوبه دارهستند.
کسی نمی‌تواند بداند که در ذهن کودکانی که همراه پدر و مادرشان به تماشای صحنه اعدام رفته‌اند، چه چیزی نقش می‌بندد. در حین تماشای صحنه اعدام به چه فکر می‌کنند که برخی از آن‌ها تصمیم می‌گیرند همان صحنه‌ها را در بازی‌های خود پیاده کرده و بدون ترس از پیامد بازی خطرناکی که پیش گرفته‌اند، جان خود را هم از دست بدهند.
تاثیرات مخرب مشاهده خشونت نهفته در اعدام در ملاء عام بر سلامت روانی افراد یک جامعه چیزی است که بارها و بارها از سوی روان‌شناسان و جامعه شناسان مورد تاکید قرار گرفته است اما تاثیر چنین اتفاق‌هایی بر کودکان بدون شک چندین برابر بزرگسالان بوده و هست که چنین اخبار وحشتناکی را در پی داشته است.
یک مددکار اجتماعی در گفتگو با انجمن حمایت از حقوق کودکان در این‌باره گفته است: «دیدن خشونت چه به شکل بی‌واسطه آن مانند اعدام در ملاء عام و چه از طریق رسانه‌های جمعی تاثیر بسیار منفی بر ذهن کودکان دارد. خشونت زمانی که دیده شود، تکرار هم می‌شود.»
یک وکیل دادگستری نیز در این رابطه معتقد است، این امر می‌تواند موجب تاثیرات منفی عمیق بر روان کودکان شود زیرا کودکان اکثراً از حاشیه‌ها آسیب می‌بینند. نوجوانان نیز چون هنوز به تفکر انتزاعی و درک مفهوم عدالت نرسیده‌اند، از این قضیه الگوبرداری و هم‌سان‌سازی می‌کنند و فرض را بر این می‌گذارند که قدرت، ابزار اعمال خشونت در جامعه است و این امر موجب بروز رفتارهای خشونت‌بار از جانب آن‌ها می‌شود و در کل می‌توان گفت این عمل از اقدامات تنش‌زا در جامعه است که درصد خشونت‌گرایی را بالا می‌برد و عوارض و پیامدهای منفی زیادی برای جامعه دارد.
از سوی دیگر از منظرعلم جامعه شناسی نیز چنین کاری تایید نمی‌شود، چون از دیدگاه جامعه شناختی این کار اساسا افزایش و گرایش به پرخاش‌گری را در جامعه ترویج می‌کند.
برخورد برخی از حاضران در مراسم اعدام در ملاء عام که ساعت‌ها وقت صرف می‌کنند و حتی در این مدت بگو و بخند می‌کنند، وقتی مراسم اعدام در فرایند زمانی در مکان‌های مختلف تکرار شود نوعی بی‌توجهی را در انسان‌ها ایجاد می‌کند، نتیجه این می‌شود که تاثیر روانی خود را از دست می‌دهد و همانند گاوبازی یا مشت زنی در سایر جوامع می‌شود که انسان‌هایی که از دیدن صحنه‌های خشونت‌بار لذت می‌برند از دیدن صحنه اعدام فردی لذت می‌برند.
تکرار این مراسم به افراد کمک می‌کنند تا خصلت‌های پرخاش‌گرانه خود را بروز دهند. زمانی مردم از ریختن خون حتی حیوان ناراحت می‌شدند اما هم اکنون در مراسم اعدام انسانی حضور می‌یابند در واقع آن‌چه در حال رخ دادن این است که سطح نگرش مردم از بازی با خون حیوانات به خون آدمی‌زاد تغییر می‌یابد و گرایش به خون‌ریزی و کشتن انسان‌ها همانند تماشای آن بهنجار می‌شود و در برنامه بلند مدت گرایش به آدم‌کشی و قتل با برگزاری چنین مراسم‌هایی عادی شده و زمینه‌ساز عادی سازی جرم در جامعه می‌شود.
در برابر عده بسیار اندکی که هنوز بر اعدام در ملاء عام اصرار می‌ورزند و هم‌چنان با وجود وقوع چنین اتفاقات تلخ و کاسته نشدن از آمار جرم خواهان برگزاری اعدام آن هم به این شکل هستند، حقوق‌دانان، وکلا، جامعه شناسان و آسیب‌ شناسانی قرار دارند که با برگزاری هر اعدامی در ملاء عام بر آسیب‌های جدی این مجازات تاکید می‌کنند.  
بهمن کشاورز، حقوقدان و رييس کانون وکلای دادگستری از جمله افرادی است که در این رابطه معتقد است، علی‌رغم اجرای علنی مجازات‌ها جرايم عليه اشخاص کمتر نشده بنابراين در بازدارندگی اين پديده ترديد قوی وجود دارد. از سوی دیگر با توجه به اين که برخی از محکوم شدگان با لبخند و سرفرازی پای چوبه‌دار می‌روند و حتی بعضی از ايشان صريحا اعلام می‌کنند که پشيمان نيستند، بعيد نيست خاطره آنها در ذهن کسانی که آمادگی انحراف دارند يا شخصيت ايشان شکل نگرفته و ضعيف است، به عنوان قهرمان باقی بماند و بنابراين آن‌چه ديده‌اند نه بازدارنده بلکه مشوق جرم باشد.
هم‌چنین بدون ترديد ديدن منظره اعدام برای کودکان و نوجوانان بدآموزی شديد دارد و ايشان را به خشونت عادت می‌دهد و يا حداقل خشونت و مرگ را در نظر ايشان بی‌اهميت می‌کند.
این در حالی است که شمار اعدام‌ها در ایران به ویژه در ماه‌های اخیر به صورت چشم‌گیری افزایش داشته و در فاصله کوتاه کمتر از شش ماه از روی کارآمدن دولت حسن روحانی این تعداد به بیش از ۲۰۰ نفر رسیده است.
جمهوری اسلامی با وجود تمام این هشدارها و اعلام خطرها، هم‌چنان راه خود را ادامه می‌دهد. هم‌چنان بنا بر سلیقه قاضی، برخی از محکومان به اعدام در خیابان‌ها و میادین شهرها به پای چوبه‌دار برده می‌شوند. هنوز هم برای برگزاری هر یک از این اعدام‌ها هزینه‌های مادی و معنوی زیادی پرداخت می‌شود تا شاید از میزان جرایم کاسته شود، اما شاید این بار باید مخاطب اصلی افرادی که با خواست خود به تماشای این صحنه‌ها می‌روند، باشند.
افرادی که ندانسته حکومت را به برگزاری هر چه بیشتر این‌گونه صحنه‌های دل‌خراش ترغیب می‌کنند. افرادی که ساعت‌ها پیش از شروع یک روز کاری هم‌راه با خانواده و فرزندان‌شان در محل مورد نظر حاضر می‌شوند و نمی‌دانند با این کار چه صدمه‌های جبران ناپذیری به خود و فرزندان‌شان می‌زنند.  
مرگ این دو کودک خردسال زنگ خطری بسیار جدی نه تنها برای حکومت بلکه مهم‌تر از آن برای افراد شرکت کننده به خصوص مادران و پدرانی که فرزندان‌‌شان را هم هم‌راه خود به این گونه مراسم می‌برند، هست که تا پیش از حضور در صحنه‌های این چنین بیشتر تامل کنند که هیجان ناشی از دیدن جان دادن یک انسان، می‌تواند به قیمت از دست دادن جان کودکان خودشان تمام شود.