سه‌شنبه، آبان ۲۱، ۱۳۹۲

امر به تحقیر و نهی از ادب

اجرای طرح «مبارزه با بد حجابی» در ایران هر سال به شکل تازه ای اجرا می‌شود. اما بعد از گذشت بیشتر از سی سال دست آورد و نتیجه اجرای این طرح در نهایت چه بوده است.

طرح امنیت اجتماعی و مبارزه با بد حجابی و یا هر نام دیگری که در این سی و چند سال درایران روی انواع طرح‌های مبارزه با ناهنجاری‌های ظاهری و پوشش افراد، به خصوص زنان گذاشته شده، آن‌قدر تکراری بوده که نوع آوری‌هایی مثل صدور قبض جریمه برای داشتن لاک ناخن یا پوست برنزه شده با آفتاب مصنوعی هم نتوانسته آن را کمی جدی‌تر و یا قانون‌مند‌تر نمایش دهد.
هر سال با شروع فصل تابستان و یا نزدیک شدن به ایام محرم، مامورهای مخصوصی در جلوی مراکز اصلی و پر رفت و آمد شهر‌ها ایستاده و در مدنی‌ترین و انسانی‌ترین حالت به افراد تذکر می‌دهند که مو‌های‌شان را بیشتر بپوشانند و یا از ورود افراد بدحجابی که لاک ناخن داشته، مانتوی کوتاه یا بلند، نازک ویا ظاهر نامناسبی دارند صرفا جلوگیری می‌کنند.
با این وجود گاهی کار از مرحله تذکر فرا‌تر رفته و مانورهایی برای جمع آوری بد حجاب‌ها از سطح شهر انجام می‌شود و افراد را به اتهام بدحجابی و یا پوشش نامناسب، اغلب با زور و خشونت به داخل ماشین کشانده، به بازداشت‌گاه می‌برند. در وقت و زمان اجرای این مانور‌ها نمی‌توان از جلوی درب ورودی مراکز اصلی خرید، ورودی سالن کنسرت‌ و سینما ، تئا‌تر و یا فرودگاه‌ها عبور کرد بدون آن‌که یا خودمان طعمه شکارچی‌های بد حجابی شویم و یا ناظر بحث و گاهی زد و خورد فیزیکی، بد دهنی و فریاد و یا شنیدن ناله و التماس دیگران نباشیم. روندی فرسایشی که ساکنین بخصوص شهرهای بزرگ‌تر ایران به این هتک حرمت‌های انسانی مثل یکی از ناهنجاری‌های شهرنشینی، به نوعی عادت کرده‌اند.
با شخصی که به اتهام بدحجابی دستگیر و به بازداشت‌گاه آورده شده است، از‌‌‌ همان بدو ورود و قبل از تشکیل پرونده و تفهیم اتهام درست مثل یک مجرم خطرناک و بزهکار رفتار می‌شود. اثر انگشت و عکس او ثبت و ضبط می‌شود و اگر کار با نوشتن تعهد کتبی و پرداخت جریمه نقدی ختم به خیر نشود، مجرم بد حجاب باید دست کم یک شب را در بازداشت‌گاه موقت در کنار دیگر زندانی‌های دزد و معتاد به صبح برساند تا روز بعد به قید وثیقه موقتا آزاد شده تا زمان تعیین شده دادگاه رسیدگی به اتهام او به عنوان بدحجاب و یک مفسد اجتماعی فرا برسد.
درست مثل هر مجرم دیگری در ایران رفتار ماموران با متهمان، خشن و دور از ادب بوده با از هتک حرمت‌های انسانی افراد، ترساندن، تنبیه و یا مجازات هم‌راه است. برای ماموران مبارزه با مفاسد و امنیت اجتماعی ایران فرقی ندارد که متهم قاتل باشد یا بد حجاب یا قاچاقچی، دختر نوجوانی در سن بلوغ باشد و یا پسری دانشجو و یا خانمی میان‌سال. آن‌که سر وکارش به بازداشت‌گاه و زندان برسد باید جوری روح و روانش و در مراحل بالا‌تر جسمش تنبیه شود که نه تنها خودش، بلکه اطرافیان او هم درس عبرت گرفته و به فکر تکرار نباشند.
از سوی دیگر مبارزه‌ منفی بد حجاب‌ها با ماموران مبارزه با مفاسد اجتماعی بیشتر از سی سال است بدون داشتن نتیجه و پیروز میدان هم‌چنان ادامه دارد، درست مثل جنگ‌های داخلی، که دو طرف دعوا از یک ریشه و ملت و گاهی یک مذهب و اعتقاد هستند، اما در رابطه با پوشش ظاهری آن‌چنان از ریشه با هم ضدیت دارند که جز محو و نابودی طرف دیگر دعوا انگار راهی برای رسیدن به صلح نیست.
 شروع این اختلاف در ایران با اجرای اصل حجاب اجباری آغاز شده و از طرف دیگر  آن‌چه در میان مسلمان دیگر کشورها با پوشش‌های اسلامی وجود دارد، مثلا آن‌چه به عنوان حجاب یک مسلمان در عربستان، مالزی و یا ترکیه می‌بینیم، به درست یا غلط در ایران وجود نداشته و ندارد. در ایران روحانیون تعریف مخصوص خود را برای حجاب دارند که آزادی افراد برای انتخاب پوشش و رنگ و تغییرات ظاهری در همین چهارچوب هم دوباره با اختلاف نظرهای زیادی روبه‌روست.
سوال این‌جاست که آیا طرح مبارزه با بد حجابی از شدت آن‌چه بد حجابی نامیده می‌شود کاسته است؟ سال‌هاست که مبارزه با پوشش افراد در کشور ایران حتی در چهارچوب اصول اسلامی امر به معروف و نهی از منکر هم نمی‌گنجد. آن‌هایی که در دهه اول بعد از انقلاب اسلامی در ایران زندگی و کار می‌کردند و یا به مدرسه و دانشگاه می‌رفتند، حتما به‌خاطر می‌آورند که پوشیدن جوراب سفید و شلوار جین و یا آستین کوتاه برای آقایان بدحجابی محسوب می‌شد و امروز پوشیدن چکمه با پالتوو یا باز گذاشتن دکمه‌های جلوی مانتو و یا پیدا بودن زیر شلواری از خط کمر شلوار جین و یا داشتن آرایش برای مردان بد حجابی و جرم محسوب می‌شود.
آیا داشتن زندان، آموزش دادن به ماموران امر به معروف و نهی از منکر، گشت ارشاد یا الزهرا، داشتن بازداشت‌گاه و زندان، ساعت‌ها بحث و جدل دایمی درباره پدیده بد حجابی و پوشش و ظاهر افراد در جامعه - ایران را رو به سوی اسلامی‌تر شدن سوق داده؟
و یا برعکس با ایجاد نفرت و خشونت کاذب بین طرفین ماجرا یعنی طرف‌داران حجاب اجباری و مخالفین آن و تعریف حدود بد حجابی در جامعه در کنار همه مسایل و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی، مثل یک بار روانی اضافی هم‌چنان باقی مانده است؟
 عده ‌ای در ایران، بد حجابی فعلی و مشکلات آنرا ناشی از تهاجم فرهنگی دانسته و عقیده دارند که بیشتر ایرانی‌ها، خواسته یا نخواسته، سال‌هاست که در چارچوب رفتاری یک مسلمان شیعه قرار دارند  و بسیاری از دستورات دین اسلام امروز به‌صورت فرهنگ و یک پارامتر اخلاقی در میان جامعه نهادینه شده است و یکی از راه‌های ضربه زدن دشمنان جمهوری اسلامی از راه تهاجم فرهنگی و نابود کردن اخلاق و سنت و ارزش‌های مذهبی مردم است.
شکی نیست که یکی از ارکان اصلی پایداری یک حکومت و دولت ریشه در باورهای فرهنگی و اعتقادی مردم آن کشور دارد، اما پوشش فعلی مردم ایران مورد تهاجم کدام کشور قرار گرفته است؟ یا ازکدام ناحیه مورد تهاجم قرارگرفته‌ایم؟ کافی است به یکی از مراسم سینه‌زنی رفته و ظاهر نوحه خوان و پوشش عزاداران امام حسین را تماشا کنید. در کجای دنیا به اندازه ایران دختران و زنان بزک کرده به دانشگاه می‌روند؟ دانشجویان آمریکایی یا اسراییلی؟ در کدام کشور بین مردان، مدل‌های خط ریش و سبیل به تنوع ایران وجود دارد؟ اگر انصاف داشته باشیم، نتیجه اجرای دایمی این نوع طرح‌ها، تنها فقط ارتقای نوع آوری درتعریف و اجرای «حجاب به سبک ایرانی» بوده است.