بررسی موضعگیریها بعد از تعلیق بخش کوچکی از تحریمها و پلمب غنیسازی بیست درصدی، نشان از آغاز جنگ تبلیغاتی و رسانهای بین دو دولت دارد. درست زمانی که ظاهرا یخ های رابطه بین طرفین در حال آب شدن است.
آغاز اجرای «اقدام مشترک» شش ماهه ژنو باعث شدت یافتن جنگ لفظی و دیپلماتیک بین ایران و آمریکا شده است. رویارویی هستهای و سرد دو کشور بعد از یک ماراتون طولانی وارد مرحلهای تازه شد. توافق موقت ژنو و رضایت متقابل دو طرف بر اجرای آن از سیام دیماه جهت مناسبات طرفین را از تقابل فزاینده به کاهش تنشها تغییر داد.
اما بررسی موضعگیریها بعد از تعلیق بخش کوچکی از تحریمها و پلمب غنیسازی بیست درصدی اورانیوم نشان میدهد دور جدیدی از جنگ تبلیغاتی و رسانهای بین دو دولت آغاز شده است. این اتفاق موقعی در حال رخ دادن است که ظاهرا یخهای رابطه بین طرفین در حال آب شدن است.
موضوع جنگ تبلیغاتی تفسیر از مفاد «اقدام مشترک» ژنو است . برداشت دو طرف با هم تفاوت دارد. موضع زمانی بغرنج میشود که در فضای سیاسی هر دو کشور مخالفانی وجود دارند که نسبت به مفاد توافق ژنو و چشم انداز ناشی از آن نظر مثبتی ندارند. تفسیر متفاوت هر طرف عملا کفه ترازو را به نفع مخالفان در کشور متقابل سنگین میکند تا استدلال کنند که توافقنامه به نفع کشور مورد نظر نیست.
در حال حاضر اصولگرایان در ایران و جمهوریخواهان و دموکراتهای رادیکال در آمریکا منتقد توافقنامه ژنو هستند. آنها مذاکره کنندگان متبوع کشورشان را در معرض انتقاد قرار دادهاند که به اندازه لازم ملاحظات سیاسی و امنیتی را در نظر نگرفته و خروجی توافقات منافع ملی را به خطر میاندازد.
جواد ظریف در مصاحبه مطبوعاتی در سوییس و قبل از نیز به برداشت اوباما از توافقنامه انتقاد کرده و آن را نادرست خواند. به نظر او ایران قرار نیست چیزی را تعطیل کرده و یا کنار بگذارد.
ظریف گفت: «واژگانی که کاخ سفید برای تعریف توافق اتمی از آن استفاده میکند با متنی که ایران و دیگر کشورها بر سر آن توافق کردهاند فرق دارد.»
حسن روحانی نیز گفت که تهران تحت هیچ شرایطی حاضر به چنین کاری نیست. موضعگیری ظریف و روحانی با واکنش سریع دولت آمریکا مواجه شد. جی کارنی، سخنگوی کاخ سفید، ضمن رد ادعای دولت ایران بار دیگر تاکید کرد که آن چه اهمیت دارد اقدامات ایران است و نه سخنانی که مقامات آن میگویند. به نظر وی سخنان ظریف و روحانی مصرف داخلی دارد. دولت آمریکا خوانش مقامات ایران از توافق هستهای را درست نمیداند.
کارنی همچنین گفت بحث درباره ابعاد «برچیده شدن» برنامه هستهای ایران بیشتر معطوف به توافقنامه نهایی جامعی خواهد بود که آمریکا و دیگر قدرتهای غربی امیدوارند جایگزین توافقنامه موقت کنونی شود.
دولت آمریکا کارکرد سخنان روحانی که توافقنامه ژنو را «تسلیم قدرتهای بزرگ دنیا در برابر ایران» نامید را نیز صرفا مصرف داخلی خواند.
تفاوت درتفسیر از توافقنامه ژنو مشکل حادی برای اجرای آن نمیکند و حداکثر موجب طولانی شدن و یا افزایش فراز و نشیب میشود. تاثیر اصلی اختلاف نگاهها در دشوارتر شدن فرایند دستیابی به توافق جامع و دراز مدت است. همچنین تنش زدایی و حل و فصل مشکلات در حوزههای دیگر منازعه را پیچیدهتر میسازد.
پسامد ملموس اختلاف برداشتها تضعیف اعتمادسازی است که قرار است از رضایت متقابل دو کشور در اجرای شش ماهه اقدام مشترک حاصل شود. اگر جنگ رسانهای و دیپلماسی عمومی کنونی ادامه یابد بیشتر سوظن و بد گمانی میآفریند.
کارنی صریحا اشاره میکند که دولت آمریکا خواستار عقب نشینی بیشتر جمهوری اسلامی در برنامه هستهای است. امری که سیاستمداران منتقد آمریکایی خواهان آن هستند. در عرصه سیاسی آمریکا کاهش ابعاد برنامه هستهای ایران و دور شدن از نقطه گریز هستهای و تعطیلی مراکزی چون فردو پیش نیازهای ضروری توافق پایدار و رفع نگرانی از برنامه هستهای حکومت ارزیابی میشوند.
جان کری نیز در اظهاراتی مشابه در داووس گفت: «دیروز پرزیدنت روحانی اینجا بود و گفت ما میخواهیم با دنیا وارد تعامل شویم. این سخنان با استقبال مواجه شد. اگر شما جدی هستید در این سخنان، اثبات آن ساده است. کشوری که برنامه هستهای صلحآمیز میخواهد٬ چرخه غنیسازی در زیر زمین لازم ندارد، رآکتور آب سنگین نمیخواهد.»
کری در مصاحبه با شبکه العربیه پا را فراتر گذاشت و باز تهدید کرد در صورتی که ایران به تعهدات خود در خصوص توافق هستهای عمل نکند، گزینه نظامی مطرح خواهد بود.
بنابراین دولت اوباما در مقطع کنونی روی دور شدن ایران از فعالیتهای حساس هستهای مانور میدهد اما در مرحله بعد ناگزیر از جستجوی راهکارهایی برای تعطیلی کامل فعالیتهای حساس است.
این خواسته درست در تقابل با خواست رهبری و بخشهای افراطی حکومت ایران قرار دارد. آنها مصالحه هستهای را با حفظ زیر ساختهای هستهای موجود وعدم تغییر بنیادین در ساختار هستهای کشور میخواهند. از دید آنها ابزارهای ماجراجویی هستهای باید حداقل به صورت بالقوه وجود داشته باشند.
بنابراین اگر اختلاف برداشتها حل نشده و به تفسیری مورد توافق نیانجامد آنگاه احتمال رسیدن به توافق جامع و دراز مدت به میزان چشمگیری کاهش مییابد. همچنین مخالفان مصالحه هستهای نیز از شکاف تفسیری استفاده کرده و میکوشند تا دوباره قطار تقابل در ریل هستهای راه بیفتد.
مصرف داخلی که اکنون به کرات مورد استفاده قرار میگیرد توضیح دهنده چرایی اختلاف برداشتها نیست. در عرصه سیاسی آمریکا دولت نمیتواند حرفی را در داخل بزند و بعد از زیر بار مسوولیت آن شانه خالی کند. موضع گیریهای دولت برایش تعهد ایجاد میکند و عدم رعایت آنها، موضع مخالفان را تقویت مینماید.
در ایران مصرف داخلی کاربرد بیشتری دارد اما نا محدود نیست. معترضان و مخالفان افراطی در ایران نیز صرفا به لفاظی دولتمردان اعتدالگرا گوش نمیکنند بلکه عمل آنها را در نظر دارند. تصویب طرح ملزم کردن مذاکره کنندگان اتمی به انتشار متن کامل توافقات همراه با پیوستها در این خصوص روشنگر است.
البته ایران یک تفاوت دیگر دارد. عرصه سیاسی آمریکا تا حدی قابل پیشبینی است. اما فرجام پرونده هستهای در ایران در دست دولت روحانی و معارضانش در اصولگرایان نیست بلکه تابعی از توازنی است که خامنهای بین نگاه راهبردی و مصلحتسنجی تاکتیکیاش برقرار خواهد ساخت.
حل اختلاف در تفسیر که میتواند در مسیر تفاهم هستهای اختلال ایجاد کند، نیازمند سازوکار و مفسر رسمی به عنوان داور است. آژانس انرژی اتمی مناسبترین نهادی است که میتواند این نقش را ایفا نماید.
در گزارشی که آمانو از چگونگی اجرای قرار داد موقت ژنو داد یک مورد اختلافی پررنگ با روایت دولت ایران وجود دارد. طبق ادعای آمانو ایران عملا ذخیره اورانیوم غنی شده ۵ درصدیاش باید در حد ذخیره موجود ده تنی باقی بماند وهر چه بعد از این تولید میشود، اکسید گردد. اما مقامات ایران ظاهرا چنین محدودیتی را قبول ندارند.
شروع مذاکرات در خصوص توافقنامه جامع روشن میسازد که مسیر حل و فصل اختلاف تفسیرها چگونه طی خواهد شد.