دوشنبه، اردیبهشت ۲۲، ۱۳۹۳

شل کن و سفت کن‌های دوران روحانی

فاصله حرف و عمل روحانی زیاد است؛ زیادتر هم خواهد شد

روحانی آخرین مهره حکومت است. مدل امروزی خاتمی، برای شناسایی دوباره فعالان داخل کشور و سرکوب دوباره اپوزوسیون ناشناخته، نویسندگان، منتقدان و روزنامه‌نگاران جوان داخل کشور.
بیش از سی و چهار سال از پیروزی انقلاب ایران می‌گذرد و در این میان هر روز بیش از دیروز حکومت دینی حاکم، قدم در محدود کردن آزادی‌های فردی اتباع ایرانی می‌گذارد. آزادی‌های اولیه و مشروعی که در تمام دنیا جزو اصول اولیه زندگی انسانی است. ورود تکنولوژی و مدرنیته به زندگی روزمره ایرانیان، علی‌الخصوص ارتباط بیشتر با جهان آزاد از طریق اینترنت، ماهواره و انتشار کتاب‌های مختلف، ایجاد روشنگری در میان عموم اقشار جامعه و خواست و مطالبه مردم در جهت احقاق حقوق انسانی خود، و از بین رفتن قدرت سنتی منابر و روحانیون و تاثیر گذاری آن‌ها بر جامعه، جمهوری اسلامی و آیت‌الله‌ها را بر آشفته است.
 «شل کن و سفت کن» مدل حسن روحانی
شاید اصطلاح عامیانه‌ی «شل کن و سفت کن» بهترین و مناسب‌ترین اصطلاح برای رفتار حکومت ایران نسبت به مردم داخل ایران و جامعه جهانی باشد. حکومت ایران در طول حکومت سی و اندی ساله خود، مدام به مهره‌چینی از میان نیروهای خود برای پست ریاست جمهوری پرداخته و با اپوزوسیون‌سازی در خارج از کشور سعی در کنترل روند حرکتی خود و تاثیر بر جامعه جهانی دارد.
نظارت استصوابی و عدم برگزاری انتخابات آزاد به نحوی که باید از میان چند مهره‌ی امتحان پس‌داده‌ی نظام یکی انتخاب شود؛ و گاهی حکومت تاب نیاورده و به این هم اکتفا ننموده و با توجه به اوضاع و احوال جامعه و روند حرکتش در جامعه جهانی مهره دلخواه و مطیع رهبری را بر سر کار می‌آورد.
روحانی را می‌توان آخرین مهره حکومت هم دانست. مدل به روز شده‌ای از سید محمد خاتمی، برای زمان خریدن و بازی دادن جامعه جهانی، شناسایی دوباره فعالان داخل کشور و سرکوب دوباره اپوزوسیون ناشناخته، نویسندگان، منتقدان و روزنامه‌نگاران جوان داخل کشور.
 بیشتر شدن موج آزار و اذیت و فشار بر مردم
حسن روحانی با شعارهایی نظیر آزادی و حفظ حقوق شهروندی بر سر کار آمد و اپوزوسیون خود ساخته جمهوری اسلامی در خارج از کشور نیز با دامن زدن به این شعارهای عوام فریبانه این‌گونه به جهان القا می‌کند که منشوری که هیچ ملجا قانونی ندارد سبب ایجاد آزادی و بهتر شدن وضعیت حقوق بشر در ایران خواهد شد. همان‌طور که می‌دانیم اگر لایحه تا به تصویب مجلس و شورای نگهبان نرسد و یا از طریق مجمع تشخیص مصلحت ابلاغ نشود هیچ گونه تاثیر قانونی ندارد و تبلیغ روی آن فریب بزرگی بیش نیست. اپوزوسیونی که منافع‌شان با حمایت از دولت جدید گره خورد و با برگزاری سمینار، کنفرانس و جلسات متعدد به دنبال تغییر نگاه جامعه‌ی جهانی به حکومت ایران هستند. این مهم هم‌گام با یکی از مصوبه‌های وزارت خارجه جمهوری اسلامی است که از طریق آن از وجود گروه‌های مختلف در کشورهای غیر همسو برای تاثیرگذاری بر قانون‌گذاران و دولت‌ها و جامعه مدنی به نفع جمهوری اسلامی استفاده می‌شود.* 
http://www.khodnevis.org/files.php?file=News/Lobby_778468341.png
یکی از ترفندهای این زمان نزدیک شدن به عده‌ای از به اصطلاح روشن‌فکران و نویسندگان است -که در این مقاله از آن‌ها به دلیل احترام و حفظ شأن و منزلتشان نامی برده نمی‌شود- همان‌طور که احمدی‌نژاد توسط رحیم مشایی، این ترفند را به کار می‌برد که منجر به اعتراض و انتشار نامه‌های سرگشاده از طرف هنرمندانی شد که مورد سوء‌ استفاده قرار گرفته بودند. این نقش را در دولت شیخ حسن روحانی وزیر ارشادش بازی می‌کند. هنرمندانی که هشت سال زیر چکمه سانسور نیروهای احمدی نژاد بودند به خیال استشمام هوایی تازه‌تر فریب سخنان و ترفندهای دولت جدید را خورده و به نوعی به حمایت از این گروه بر سر کار آمده پرداخته‌اند.
 سخنان زیبا و سیاست دوگانه دولت
سخنان حسن روحانی در نمایشگاه کتاب تهران واکنش‌های مختلفی را در پی داشت. مهمترین جمله‌اش این بود که «هنرمندان نیاز به گشت ارشاد ندارند». روحانی همچنین گفت که «باید راه را برای کار همه این‌ها آسان کنیم و تشخیص خوب و بد را به صاحبنظران واقعی و انجمن‌ها و اصحاب قلم و فکر واگذار کنیم و بدانیم هیچ‌کس در ممیزی بالاتر از وجدان عمومی و افکار عمومی نیست؛ آن‌ها بهترین ممیزان جامعه ما هستند و می‌دانند به استقبال چه کتابی بروند و چه کتابی را در گوشه انزوا قرار دهند؛ بگذاریم صاحبان صلاحیت بهترین شیوه‌ها را برای اداره کشور برگزینند. این دولت معتقد است دخالتش را در همه امور باید کمتر و کمتر کرده و کار را به صاحبان آن رشته و پیشکسوتان واگذار کند.» این حرف‌ او را بسیاری به تغییر رفتار با اهل قلم برداشت کردند. این در حالی است که علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، که فرزند احمد جنتی هم هست، در روزهای اولی که مسوولیت این وزارتخانه را بر عهده گرفته بود پیشنهاد سپردن ممیزی کتاب به ناشران را مطرح کرد، اما چندی بعد گفت که ممیزی کتاب قبل از چاپ «یک اصل حکومتی» است و نمی‌توان آن را حذف کرد.
خشم حکومت نسبت به سخنان روحانی و عقب نشینی دولت
اولین واکنش را یکی از معاونین سپاه پاسداران ایران نسبت به این سخنان ابراز داشت. به گزارش خبرگزاری فارس در روز جمعه، ۱۲ اردیبهشت، بیان می‌کند که حمیدرضا مقدم‌فر، معاون فرهنگی و اجتماعی سپاه پاسداران، در خطبه‌های پیش از نماز جمعه تهران به‌طور تلویحی سیاست‌های فرهنگی دولت و اظهارات حسن روحانی را مورد انتقاد قرار داده است.
مقدم‌فر گفت: «متأسفانه در صحبت برخی مسوولان، سخنانی شنیده می‌شود که بی‌شک ناشی از تصمیم‌سازی برخی عناصر منحرف در بعضی دستگاه‌های فرهنگی است که حرف‌های خود را از زبان مسوولان بیان می‌کنند؛ حال آن که چنین سخنانی از زبان مسوولانی که سوابق انقلابی هم دارند بسیار عجیب است.»
واکنش بعدی از سوی شریعتمداری و کیهان صورت گرفت. حسین شریعتمداری این گونه به انتقاد از سخنان حسن روحانی پرداخت «اظهارات روز سه‌شنبه آقای دکتر روحانی در مراسم افتتاح نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران بی‌آن که بخواهند و یا در پی آن بوده باشند، به گونه‌ای بوده است - و یا این‌گونه تلقی می‌شود - که انگار هیچ‌کس حق ندارد بدون کوپن از مواضع و عملکرد دولت محترم انتقاد کند! و این در حالی است که همه دلسوزان و دلدادگان انقلاب اسلامی خواستار موفقیت دولت هستند چرا که موفقیت دولت را موفقیت خود و نظام می‌دانند از این روی انتقاد آنان نه فقط نباید برای رئیس‌جمهور محترم دغدغه‌آور باشد بلکه می‌تواند همراهی با ایشان در ارائه خدمت بهتر تلقی شود.»
ورود آیت‌الله‌ها به مساله فرهنگ و سانسور
جالب‌ترین شکل سخنان، موضع گیری احمد جنتی در نمازجمعه بود. وی که پدر علی جنتی وزیر ارشاد دولت حسن روحانی هم هست این گونه به نویسندگان تاخته است «نباید به کتابی که ضداسلامی است مجوز چاپ داده شود. کتاب نویسنده بی‌پروا، بی‌اعتقاد و لاابالی نباید منتشر شود.» وی در این سخنان که از تریبون نمازجمعه تهران که مستقیم زیر نظر رهبری است سه اتهام را به نویسندگانی که مجوز نمی‌گیرند وارد ساخته است:
الف) بی‌پروایی: یعنی تنها نویسندگانی باید مجوز بگیرند که مطیع و سر سپرده نظام باشند و هیچ گونه واکنشی نسبت به اتفاقات اطراف خود نداشته باشند. البته هر نوع تعبیر دیگری هم از این سخنان می‌توان داشت.
ب) بی‌اعتقادی: احمد جنتی مشخص ننمود که اعتقاد و گستره‌ی این اعتقاد چقدر است. اعتقاد به ولایت فقیه، اسلام و یا چه چیزهای دیگر که صلاحیت صاحب اثر را مشخص می‌کند.
پ) لاابالی‌گری: شاید خوشمزه ترین قسمت سخنان احمد جنتی همین کلمه «لاابالی» باشد. طریقه شناخت افراد لاابالی را هم مشخص کرده است. وی از دستگاه‌های مختلف امنیتی و قضایی خواست تا فعالیت‌های مخالفان حکومت را زیر نظر بگیرند و برای برخورد با آنان آمادگی داشته باشند. پس هر کس هر نوع زاویه‌ای با نظام ایران داشته باشد حق انتشار کتاب ندارد و این یعنی سرسپردگی کامل یک نویسنده برای انتشار کتابش در ایران.
علی جنتی وزیر ارشاد هم طی مصاحبه‌ای اعلام کرد که به توصیه‌های قانونی پدرش عمل می‌کند.
ماجرای غم‌انگیز سرنوشت آزادی بیان و نشر؛ این بار در دولت روحانی
واکنش آخر را رهبر ایران خامنه‌ای به نمایشگاه کتاب داشت. وی به نوعی با نرفتن به نمایشگاه کتاب ناراحتی و قهر خود را نسبت به این مسأله بیان داشت. هرچند این مسأله از سوی رییس دفتر وی تکذیب شد اما چراغ سبزی بود که امسال هم با حمله به کتاب‌ها و بعضی از ناشران مانند انتشارات نصیرا و جمع آوری کتاب‌های نویسندگانی امثال غلامحسین ساعدی و ... بار دیگر بی‌اعتبار بودن سخنان روحانی در ایجاد آزادی‌های مدنی در ایران و ناتوانی دولت وی برای سامان دادن به وضعیت نشر را به همگان ثابت کرد و نشان داد که در بر همان پاشنه سابق می‌چرخد و این هشیاری هنرمندان و نویسندگان را می‌طلبد که با شناخت از اوضاع و احوال به گونه‌ای گام بردارند که مبادا اسیر بازی‌های جمهوری اسلامی و شخص روحانی شوند و امید می‌رود جامعه جهانی نیز این بار بر عکس سایر موارد پیگیر امور حقوق بشری در ایران باشد.
ــــــــــ
برخی از این گروه‌ها نیز با وجود فقدان مجوز لابی‌گری، از سوی مراجع مختلف سیاسی، به عنوان لابی جمهوری اسلامی شناخته شده‌اند. مجموعه روابط سیاسی و اقتصادی برخی مرتبطین به این گروه‌ها با جمهوری اسلامی در گذشته و حال سوال‌های زیادی را بر می‌انگیزد.