یکشنبه، تیر ۱۵، ۱۳۹۳

وقتی اختیار بدن شهروندان با حکومت اسلامی‌است

ده دستورالعمل اسلام‌گرایان در مهندسی تن‌ها

«فقه ابدان» یا «فقه تن‌ها» از نقاط تمرکز در برنامه‌های اسلام‌گرایانه است که گروه‌ها و دولت‌های اسلام‌گرا از طالبان تا بوکوحرام و از داعش تا جمهوری اسلامی آن را با جدیت دنبال می‌کنند.
ز مبانی غیرقابل تعطیل و تفکیک ناشدنی از شریعت ایدئولوژیک شده، مهندسی بدن آدمیان، خواه زن و خواه مرد است.  البته مهندسی بدن زنان با شدت و خشونت بیشتری انجام می‌شود چون جامعه‌ی مردسالار پذیرای بیشتری برای این امر دارد. وجه شیء شدگی زنان در ایدئولوژی اسلام‌گرا اجرای فقه ابدان در مورد زنان را تسهیل کرده است.
برای اعمال این مهندسی ابدان ده دستورالعمل در نظر گرفته شده که در کنترل اجتماعی توسط اسلامگرایان مکمل هم هستند:
بدون اجازه به بدن‌تان دست نزنید
وقتی مدیر گروه فیلم و سریال شبکه تهران درخصوص انتخاب بازیگر برای کارهای نمایشی این شبکه اعلام می‌کند «بازیگران دختر یا پسری که جراحی عمل صورت یا زیبایی انجام داده‌اند از چرخه انتخاب ما برای بازیگر شدن خارج هستند.» (ایسنا، ۳ تیر ۱۳۹۳) در واقع حکومت دارد به شهروندان می‌گوید اجازه ندارید به بدن‌تان بدون هماهنگی با ما دست بزنید و اگر چنین کنید مجازات خواهید شد. افراد در یک نظام غیر تمامیت‌گرا حق دارند برای زیبایی بدن‌شان هزینه کنند چه دیگران با این کار موافق باشند و چه مخالف.
البته مقامات جمهوری اسلامی و روحانیون در استفاده از جراحی زیبایی برای همسران خود یا دختران‌شان (وقتی بخواهند آن‌ها را به خانه‌ی بخت بفرستند) مشکلی ندارند. در نگاه اسلام‌گرایان همه چیز مجاز است اگر قبلا با آن‌ها هماهنگ شده باشد یا به نیازهای خود آن‌ها پاسخ دهد اما اگر با آن‌ها هماهنگ نشده باشد مجاز نخواهد بود.
ما هر وقت بخواهیم به بدن‌تان دست می‌زنیم
هر کس در جمهوری اسلامی می‌تواند انتظار داشته باشد که هر لحظه در خیابان و اداره، شب یا روز، در کوه و شهر و در مرز و وسط کشور مورد بازرسی بدنی قرار گیرد. بازرسی بدنی در جمهوری اسلامی از هیچ منطقی پیروی نمی‌کند و صرفا به امنیت افراد در پرواز یا شرایط ویژه‌ای مثل احتمال بمب‌گذاری یا انتقال مواد مخدر محدود نمی‌شود. بدن شهروندان ایرانی به نوعی اسباب بازی یا موم در دستان عناصر قوای قهریه (از سپاه و نیروی انتظامی تا بسیج و لباس شخصی‌ها) است.  
بدن شما ماشین ماست
حکومت ولایت فقیه به بدن زنان و مردان ایرانی به عنوان ماشین‌های تولید مثل در چارچوبی که حکومت تعیین می‌کند می‌نگرد. این نگرش ناشی است از سه هدف ۱) نیاز به جمعیت بیشتر فقرا برای جاه طلبی‌های امپریالیستی، ۲ انبوه لشکر بی‌کاران برای استخدام در ماشین سرکوب و فقدان یک طبقه‌ی متوسط قدرتمند تا  ۳) دمکراسی‌خواهی به خواست و در جهت منفعت اکثریت جامعه تبدیل نشود.
حکومت در این نگرش تا آن‌جا پیش می‌رود که برای عقیم شدن یا عقیم کردن زنان و مردان از طریق جراحی (حتی به دلایل پزشکی) میان دو تا پنج سال زندان تعیین می‌کند (معلوم نیست برای دکتر یا مراجعه کننده‌ی به وی). طرح افزايش نرخ باروری و پيش‌گيری از کاهش رشد جمعيت کشور که کلیات آن در مجلس به تصویب رسید برای اعمال همین نگرش نوشته شده است.
آن طور که ما می‌گوییم بدن‌تان را بسته‌بندی کنید
پوشش و آرایش وقتی از حد ضرورت (سرما در فصل زمستان یا محافظت در برابر آفتاب) به تشخیص خود فرد فراتر رود در واقع نوعی بسته بندی برای بیان خویش، رضایت شخصی یا نمایش و عرضه‌ی خود در حوزه‌ی عمومی است. جمهوری اسلامی با معرفی چادر به عنوان حجاب برتر و حجاب اجباری در حوزه‌ی عمومی به همه می‌گوید چگونه بدن‌شان را بسته بندی کنند. وقتی یک عضو مجلس خواهان ممنوعیت یک نوع شلوار (ساپورت) می‌شود یا نیروی انتظامی زنان را به خاطر پوشیدن چکمه بازداشت می‌کند یا اندازه‌ی مانتو و رنگ و طراحی آن توسط حکومت عرضه می‌شود دقیقا این حکومت است که نقش (بدترین) طراحان  مد را برای بدن‌های شهروندان بازی می‌کند.

ورودی به بدن شما دست ماست
جمهوری اسلامی فروش برخی خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها را ممنوع کرده و اگر کسی از آن‌ها استفاده کند شلاق می‌خورد. همچنین در ایامی از سال افراد حق ندارند در حوزه‌ی عمومی بخورند و بیاشامند و گرنه بدن آن‌ها تنبیه می‌شود. بدین ترتیب حکومت با تمسک به دستوراتی که در شرع برای افراد دین‌دار صادر شده (و نه برای همه‌ی آدمیان) ورودی به بدن آدمیان را نیز کنترل می‌کند. انتخاب شخصی آدمیان در زمان و نوع غذا و نوشیدنی با هر باوری حق آن‌هاست اما آن‌ها نمی‌توانند ورودی‌ها یا عدم ورودی‌های به بدن‌های خود را به دیگران تحمیل کنند.
بدن‌های شما باید از هم جدا باشند
طرح‌های جدایی جنسیتی که در سراسر کشور به اجرا درآمده‌اند، از دبستان تا دانشگاه‌ها، از اتوبوس تا مترو، از بیمارستان تا کتاب‌خانه و از پارک تا آرایش‌گاه همه برای جدا کردن بدن‌ها از یکدیگر و اعمال کنترل بر بدن‌های زنان و مردان است. برخی از این جداسازی‌ها با شرع تبدیل شده به ایدئولوژی حکومت و برخی حتی بدون تمسک بر شرع اعمال می‌شوند تا حوزه‌ی عمومی تحت مهندسی قرار گیرد و افراد هر لحظه حضور حکومت را در نوع حضور بدن‌شان در حوزه‌ی عمومی احساس کنند و فراموش نکنند در زیر قدرت چه کسانی زندگی می‌کنند. جداسازی بدن‌ها حتی به درون خانه‌ها نیز تسری داده می‌شود. مخالفت حکومت با آشپزخانه‌های باز در معماری درون خانه و اصرار بر اندرونی بیرونی کردن خانه‌ها بخشی دیگر از این دستورالعمل است.
بدن‌تان این‌جا نباید باشد
محروم کردن زنان از حضور در ورزشگاه‌ها و استادیوم‌ها دقیقا به این معنی است که «نمی‌خواهیم بدن‌تان اینجا باشد.» بقیه‌ی داستان‌هایی که می‌سازند مثل این که محیط برای زنان مناسب نیست یا در شان آن‌ها نیست دیگر توجیه و بهانه‌جویی است. اسلام‌گرایان تصمیم گرفته‌اند که انواعی از بدن‌ها را جاهایی نبینند و به مقتضیات حضور آن‌ها پای بند نباشند.
بدن شما آلوده است
نجس اعلام کردن بدن غیر مسلمانان به این معنا که نباید به آن‌ها دست زد و اگر کسی بدان‌ها دست بزند آلوده شده و باید خود را بشوید از تعالیم اسلام‌گرایان است. اسلام‌گرایان برای حذف برخی گروه‌های اجتماعی از حوزه‌ی عمومی (در جوامعی که اکثریت با آن‌هاست) یا منع نزدیکان خود با جامعه‌ی بزرگ‌تر (در جوامعی که اقلیت هستند) بدن «غیر» خود را آلوده اعلام می‌کنند.
بدن شما شیطانی است
دست ندادن با زنان اعلام این مطلب به زنان است که بدن آن‌ها شیطانی است و لمس آن‌ها موجب رفتن به دوزخ می‌شود. به بدن زنان نباید نگاه کرد، بدان نباید نزدیک شد، با آن نباید در یک اتاق تنها بود و نباید آن را لمس کرد چون مثل آتش جهنم می‌سوزاند.
بدن شما ملک ماست
وقتی حکومت مخالفان و منتقدان خود را به زندان می‌اندازد یا بدن آن‌ها را شکنجه می‌کند در واقع بر این باور است که بدن آن‌ها به حکومت تعلق دارد وگرنه بدان‌ها دست درازی نمی‌کرد. وقتی در خیابان زنان و جوانان را به اتومبیل‌های گشت ارشاد می‌ریزند و می‌برند این کار بر این اساس صورت می‌گیرد که بدن آن‌ها امر مورد احترامی نیست و در واقع ملک طلق قوای قهریه است. حکومت جمهوری اسلامی هر روز به شکل نهادینه به شهروندان اعلام می‌کند که صاحب بدن های‌شان نیستند.
شدید‌ترین نوع تمامیت‌خواهی
کسانی که جمهوری اسلامی را بر اساس تک حزبی نبودن رژیمی تمامیت خواه نمی‌دانند توجه ندارند که جمهوری اسلامی حتی از رژیم‌های فاشیستی و کمونیستی نیز تمامیت خواه تر است. رژیم‌های فاشیستی و کمونیستی اروپا حداقل در حوزه‌ی پوشش یا خوراک یا ارتباط دختر و پسر و حضور در مدرسه و پارک به کنترل تمامیت خواهانه‌ی بدن آدمیان نمی‌پرداختند. آن‌ها بدن مخالفان یا برخی از گروه‌ها را کنترل می‌کردند اما بدن همه را به تساوی تحت حکومت هر روزه‌ی خود تا حد نوع کفش و آرایش مو قرار نمی‌دادند. کنترل بدن آدمیان یکی از شدید‌ترین و مطلقه‌ترین وجوه تمامیت‌خواهی است.
کنترل فکر از طریق سانسور، فیلترینگ و پارازیت نیز تمامیت خواهانه است اما در نقض حقوق آدمیان تا حد نقض ابتدایی‌ترین حقوق عادی‌ترین مردم جامعه بسط نمی‌یابد. کنترل کتابی که مردم می‌خوانند و کنترل غذایی که می‌خورند هر دو تمامیت خواهانه است اما شلاق زدن یک فرد برای نوشیدن یک جرعه آب دهشتناک‌تر از سانسور یک جمله یا پاراگراف از یک کتاب برای مردمان عادی است.
ˈطُرفه آن‌جاست که محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه‌ی چنین حکومتی در حاشیه جلسه کمیته هماهنگی ستاد حقوق بشر قوه قضاییه این حکومت تمامیت‌خواه را الگوی حقوق بشر معرفی می‌کند: «ایران هم پی‌گیر حقوق شهروندان خود و هم پی‌گیر حقوق بشر به عنوان موضوع جدی بین‌المللی است و آن را در دستور کار خود دارد» (ایرنا ۳ تیر ۱۳۹۳) یا سعید جلیلی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو شورای راهبردی روابط خارجی، نام این حکومت تمامیت خواه را می‌گذارد «تمدن جدید»ی که طرحی تازه برای دنیا به ارمغان آورده است. (کیهان، ۴ تیر ۱۳۹۳)