یکی از بزگترین اقلام صادراتی ایران به غیر از نفت خام، محصولات مختلفی است که از پالایش آن به دست میآید و از محصولات با کیفیت بالا نظیر نظیر مواد مورد نیاز برای تولید الیاف تا قیر را شامل میشود.
نویسنده در آذر ماه سال گشته به صورت کلی یاد آور شد که تحریمهای پیش رو اگرچه ظاهرا برای بسیاری در ایران نکبت به شمار میآیند ولیکن در عمل خوان نعمتی هستند که تعداد زیادی از آن سود میبرند و به همین خاطر از آن استقبال میکنند اگرچه در ظاهر این را نمیگویند و صد البته تقصیر تمام سوء مدیریت و حیف و میلها را بر گردن آن میاندازند و به کار خود مشغولند.
دقیقا مانند خود نفت که دارای صف خرید میباشد و تقاضا برای محصول همیشه وجود دارد، همین وضعیت برای فرا آوردههای نفتی نیز وجود دارد و یکی از بزرگترین رانتهایی که در کشورهای نفتی توزیع می شود این است چه کسانی را مسوول این کار بکنند چون خود بخود سیل انواع کمسیونهای مختلف و هدایا از طرف مشتریان خارجی به طرف ایشان روان میشود.
از طرفی بسیاری از کارخانهها و تولیدکنندههای داخلی خود مشتری این فراوردههای نفتی هستند.
شرکتهای تولیدکننده و توزیع کننده فراوردههای نفتی اغلب دولتی یا شبه دولتی هستند و زیر نظر شرکت نفت یا گاز کار میکنند.
حال که به خاطر تحریم راه انتقال پول به ایران مسدود و از روشهای غیر مستقیم برای انتقال آن استفاده میشود شفافیت نقل و انتقال پول از بین رفته است و پولی که مستقیم به خزانه واریز میشد الان به خاطر تحریم در حسابهای افراد نگهداری میشود و یا اینکه در نهایت مانند مورد اخیر معادل ریالی آن به نرخ دولتی به خزانه واریز میگردد.
از سوی دیگر این شرکتها از فروش حداکثری به صنایع داخلی که تحت فشار تحریم خارجی و تورم داخلی هستند خودداری میکنند و ترجیح میدهند آن را در حداقل نگه دارند و در عوض آن را صادر کنند که در اکثریت موارد کشورهای تحریم کننده اروپایی مشتری این محصولات هستند.
دلیل آن این است که فروش دلاری است، سیستم بانکی هم تحریم است پس نقدی میگیرند، آن را در بازار آزاد ۳۵۰۰ تومان میفروشند و سپس معادل ۱۲۲۶ تومانی آن را به خزانه واریز میکنند و به همین سادگی با همان تولید، همان ماشینها، همان نیروی انسانی، دلاری حدود ۲۲۰۰ تومان را هم در جیب خود میگذارند و البته هدایا و کمسیون از مشتریهای خارجی هم به راه است.
صحبت از چند صد میلیون دلار صادرات نیست بلکه میلیارها دلار به این روش صادر میشود و مقدارسود بادآورده آن برای اندازه اقتصاد متوسط ایران قابل تصور نیست .
بازنده این داستان در نهایت مصرف کننده داخلی است که باید برای محصولی که تولید داخل است معادل دلاری آن را پرداخت نماید که تفاوتش هم به جیب این افراد میرود.
دولت دیروز صادرات ۵۰ قلم را ممنوع کرد که اولا بسیار دیرهنگام بود و ثانیا راه کار موقت هم نیست. راه کار اصلی رفع تحریم ها و یکسان سازی قیمت دلار است.
آیا تحریم برای ایشان نعمت است یا نکبت؟